آموزنده ها!
۲۸ تير ۱۴۰۱, ۰۳:۵۴ عصر
ارسال: #31
|
|||
|
|||
RE: آموزنده ها!
چرا روبرویت را روشن نمیکنی؟!
یکی از اهالی مکه میگوید: از پدربزرگم داستان پرمعنایی به یاد دارم که در زندگیام از آن بهرهها بردهام و معنایش را عملی کردهام... خلاصهی داستان او چنین است: حدود صد سال پیش مردی ثروتمند در مکه زندگی میکرد… او خدمتکاری داشت که همهی کارهایش را انجام میداد… یک روز وقتی اذان صبح داده شد، او نیز بیدار شد و صاحب خود را بیدار کرد و برایش آب وضو آورد و فانوس را روشن کرد و در حالی که روبروی وی حرکت میکرد به مسجد رفتند… آن زمان هنوز در مکه برق نبود و کوچهها خاکی بودند و تاریک و پرسنگلاخ… وقتی آن ثروتمند به تلاش غلامش برای خدمت به او فکر کرد به وی گفت: ببین سعید، من در وصیتنامهای که برای ورثهام نوشتهام این را قید کردهام که تو به خاطر اخلاص در خدمتگزاری من در این ده سال، آزاد خواهی بود. غلام که این را شنید چیزی نگفت! نماز صبح فردا سعید مانند همیشه بیدار شد و فانوس را روشن کرد، اما این بار پشت سر آقایش حرکت کرد! مرد ثروتمند که تعجب کرده بود گفت: سعید مشکلی پیش آمده؟ چرا روبرویم حرکت نمیکنی تا راه را برایم روشن کنی؟! خدمتکار گفت: سرورم، شما وقتی به من وعده دادی بعد از وفاتتان آزادم کنی، نورت را پشت سر خود قرار دادی…چرا کاری میکنی که من برای آزادیام منتظر مرگ شما بمانم، به جای آنکه آرزو کنم عمرتان در طاعت خداوند طولانی باشد؟! نمیدانی که اگر مرا آزاد کنی با وجود آنکه دیگر بردهات نیستم همچنان خدمت شما را خواهم کرد؟! آن مرد که درسِ خدمتکارش را فرا گرفته بود گفت: سعید، تو از همین لحظه آزاد هستی! و خدمتکارش هم گفت: و من از این لحظه خادم فرمانبر شما هستم! یکی از فضلا دربارهی این داستان میگوید: درسی که گوینده از این داستان آموخت این است که هرگاه تصمیم گرفت کاری را انجام دهد، در حالی که زنده است آن را عملی سازد نه آنکه انجام آن را به بعد از مرگش محول کند. به طوری که نورش در برابرش باشد نه پشت سر! وی به این حد اکتفا نکرده بلکه این داستان را برای همهی کسانی که تصمیم داشتند برای پس از وفاتشان برای ساخت یک مسجد یا یتیم خانه یا مدرسهی حفظ قرآن و دیگر کارها وصیت نامه بنویسند، تعریف میکرد و میگفت: آیا تضمین میکنی ورثهات وصیت تو را همانطور که دوست داری انجام دهند؟؟ تلاش کنیم نورمان در برابر ما باشد نه پشت سرمان! خداوند ما را از جمله کسانی قرار دهد که دربارهشان میفرماید: {َیوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ یَسْعَىٰ نُورُهُم بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَبِأَیْمَانِهِم }. [حدید: ۱۲] (روزی که مردان و زنان مؤمن را میبینی که نورشان در برابرشان و به جانب راستشان دوان است). خداوند می بیند می داند می تواند
|
|||
|
|
پیامهای داخل این موضوع |
آموزنده ها! - اسماء الحسنی - ۴ فروردين ۱۳۹۳, ۰۲:۲۸ عصر
آموزنده ها! - Entezar - ۵ فروردين ۱۳۹۳, ۰۱:۵۹ صبح
RE: آموزنده ها! - اسماء الحسنی - ۶ فروردين ۱۳۹۳, ۰۴:۲۰ عصر
RE: آموزنده ها! - اسماء الحسنی - ۹ فروردين ۱۳۹۳, ۰۷:۴۰ صبح
RE: آموزنده ها! - آشنای غریب - ۲۴ شهريور ۱۳۹۳, ۱۰:۵۲ عصر
RE: آموزنده ها! - آشنای غریب - ۱۶ مهر ۱۳۹۳, ۰۹:۳۹ صبح
RE: آموزنده ها! - hamed - ۲۸ مهر ۱۳۹۳, ۰۸:۰۶ صبح
RE: آموزنده ها! - آشنای غریب - ۱۹ آبان ۱۳۹۳, ۰۹:۳۸ صبح
RE: آموزنده ها! - آشنای غریب - ۶ آذر ۱۳۹۳, ۰۷:۳۸ عصر
RE: آموزنده ها! - آشنای غریب - ۱۶ مرداد ۱۳۹۴, ۰۱:۲۲ عصر
RE: آموزنده ها! - imenbazar - ۴ بهمن ۱۳۹۴, ۱۲:۴۲ عصر
RE: آموزنده ها! - آشنای غریب - ۵ مهر ۱۳۹۴, ۰۱:۲۵ عصر
RE: آموزنده ها! - آشنای غریب - ۱۲ مهر ۱۳۹۴, ۰۹:۲۶ صبح
RE: آموزنده ها! - hamed - ۲۲ مهر ۱۳۹۴, ۰۸:۱۰ صبح
RE: آموزنده ها! - آشنای غریب - ۱۶ آبان ۱۳۹۴, ۰۸:۵۶ عصر
RE: آموزنده ها! - آشنای غریب - ۲۷ آبان ۱۳۹۴, ۰۹:۳۴ صبح
RE: آموزنده ها! - آشنای غریب - ۳۰ آبان ۱۳۹۴, ۱۰:۰۰ صبح
RE: آموزنده ها! - آشنای غریب - ۲ آذر ۱۳۹۴, ۱۲:۴۸ عصر
RE: آموزنده ها! - آشنای غریب - ۱۵ اسفند ۱۳۹۴, ۱۰:۴۱ عصر
RE: آموزنده ها! - آشنای غریب - ۲۹ خرداد ۱۳۹۵, ۱۰:۵۲ عصر
RE: آموزنده ها! - آشنای غریب - ۲۷ تير ۱۳۹۵, ۱۰:۳۲ صبح
RE: آموزنده ها! - آشنای غریب - ۱ مرداد ۱۳۹۵, ۰۹:۰۵ عصر
RE: آموزنده ها! - آشنای غریب - ۲ آذر ۱۳۹۵, ۱۱:۲۴ صبح
RE: آموزنده ها! - hamed - ۲۷ بهمن ۱۳۹۵, ۰۸:۵۵ عصر
RE: آموزنده ها! - آشنای غریب - ۱۵ اسفند ۱۳۹۵, ۰۷:۲۹ عصر
RE: آموزنده ها! - hamed - ۲۶ خرداد ۱۳۹۶, ۰۲:۰۳ عصر
RE: آموزنده ها! - آشنای غریب - ۱۲ تير ۱۳۹۶, ۱۲:۵۸ عصر
RE: آموزنده ها! - آشنای غریب - ۲۳ تير ۱۳۹۶, ۰۳:۳۴ عصر
RE: آموزنده ها! - آشنای غریب - ۲۰ مرداد ۱۳۹۶, ۰۹:۵۵ صبح
RE: آموزنده ها! - آشنای غریب - ۲۷ فروردين ۱۴۰۱, ۱۰:۵۸ عصر
RE: آموزنده ها! - آشنای غریب - ۲۸ تير ۱۴۰۱ ۰۳:۵۴ عصر
RE: آموزنده ها! - آشنای غریب - ۷ مرداد ۱۴۰۱, ۱۱:۳۴ عصر
|
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان
1 مهمان
بازگشت به بالابازگشت به محتوا