حرف های عادی بین اعضا
۱۷ اسفند ۱۳۹۲, ۱۱:۵۹ عصر
ارسال: #274
|
|||
|
|||
RE: حرف های عادی بین اعضا
با سلام خدمت استاد گرامی . اینجا چه خبر شده ، خداحافظی چرا ؟ برادر انتظار شما چرا ؟ استاد هنوز نیومده به کجا چنین شتابان ؟ باور بفرمایید ناراحتی دلخوری هیچ چیز از جانب شما و دیگر عزیزان نبوده . از شما خواهشی دارم و اینکه دیگر خود را به این القاب ننامید که شما دریای معرفتید و دانش و دانسته های شما همیشه مرا به یاد استاد گرانقدرم میاندازد . کاش من نیز مانند شما به درک واقعی میرسیدم . و شما فخر این تالار و باعث مباهاتید . راستش رو بخواهید ناراحتی هر کدوم از اعضاء ناراحتی ما نیز هست وقتی شخصی از صمیم قلب میاد و با تمام خستگیها مطالبی رو میذاره و یکدفعه حضورش کمرنگ میشه مرا به فکر فرو میبره چرا؟ ما همگی زنجیر وار به هم متصلیم و این اتصال رو امشب بهش رسیدم و آن اینکه چو عضوی به درد آورد روزگار .....حال میخوام بگم تا وقتی شما نبودید ما از دانش و تجربیات شما محروم بودیم ، هر گلی یک بویی داره ، انتظار گرامی ، بیتانم عزیز و سایر دوستان که از حضورشان محرومیم ، تک تک شما برای تالار قرآنی عزیزید ، از مدیران زحمتکش گرفته تا ..... اینو بدونید غم شما غم ما نیز هست ، شادیتان نیز همینطور ، بیایید مثل همیشه هوای همدیگرو داشته باشیم ، از همدیگه نرنجیم ، پشت هم باشیم و اگه از طرف دوستی صحبتی میشه زود قضاوت نکنیم ، امشب در اینجا احساس خوشبختی کردم چرا که با کوچکترین عکس العملم دوستان بنده نوازی و مرا شرمنده کردند . هد هد صبای عزیزم ممنون خواهر به خاطر همه چیز ، برادر گرامی آقا حامد به شما نیز خسته نباشید گفته و ممنون از زحماتتون . به قول استاد عزیزم :دوستی موهبتی ارزشمند و گوهری است گرانبها و لذا بهایی برای آن نمیتوان متصور شد. دوستی درختی است پر بار و بر، که ریشه در اعماق دل، شاخ در عرش و سایهای میمون بر زندگی می افکند که ثمرات آن ؛
آرامش، ثبات، رشد، کمال و . . . می باشد، دلها را جلا بخشد، گرهها بگشاید، انسجام برقرار و اعتماد را حاکم نماید. افلاطون گوید: « جان را فدای دوستان موافق و حقیقی کنید. » خداوند دوستی را تحسین و خصومت را نفی فرموده است. لورد آویبوری گوید: « یکی از بزرگترین مسرّات دنیا این است که گروهی از دوستان در یک جا جمع شوند و ساعات فراغت را به سخنان شیرین و دلپذیر بگذرانند. » داشتن یک دوست حقیقی از همه چیز گرانبهاتر است و کمتر کسی هم در صدد به دست آوردنش میباشد. خداحافظی ام شاید بهانه ای بود که با زبان بی زبانی بگویم قدر همدیگرو بدونیم ، برای هم مهم باشیم ، و هیچکدوممون احساس ضعف و کوچکی نکنیم و به عینه امروز و امشب به من ثابت شد که همگی چقدر بزرگ ، با صفا ، مورد احترام و بخشنده اید . بینهایت سپاسگزارم و دیگر هیچگاه هیچکداممان خداحافظی و از رفتن سخن نگوییم . کوچیک همه شما آشنای غریب خداوند می بیند می داند می تواند
|
|||
|
|
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
2 مهمان
2 مهمان
بازگشت به بالابازگشت به محتوا