ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امیتازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
کربلا در کربلا می ماند! اگر زینب نبود
۲۳ خرداد ۱۳۹۱, ۰۸:۴۶ عصر
ارسال: #5
Star RE: کربلا در کربلا می ماند! اگر زینب نبود
زینب علیهاالسلام در دروازه مدینه
پس از رسیدن کاروان اسرا به دروازه مدینه، چون چشم عقیله بنی هاشم به خانه های مدینه افتاد، با یادآوری خاطره های خوش گذشته و مصیبت های سختی که در صحرای کربلا به اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم وارد شده بود، در حالی که بی اختیار اشک از دیدگانش جاری بود، زیر لب این گونه با مدینه سخن می گفت: «ای مدینه جدّم، ما را به خود راه مده، که با کوله باری از حزن و حسرت آمده ایم. وقتی از پیش تو می رفتیم، همه با هم بودیم، امّا اکنون بدون مردان و فرزندانمان بازگشته ایم....».
درد دل زینب علیهاالسلام با پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم
... به حرم پیامبر که می رسی داخل نمی شوی. دو دست بر چوبه در می گذاری و فریاد می زنی: یا جدّاه، من خبر شهادت برادرم حسین علیه السلام را برایت آورده ام و همچون آفتابی که در آسمان عاشورا درخشید و در کوفه و شام به شفق نشست، در مغرب قبر پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم غروب می کنی. افتان و خیزان به سمت قبر پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم می روی خودت را روی قبر می اندازی و درد دلت را با پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم آغاز می کنی. شاید به اندازه همه آنچه در طول این سفر گریسته ای، پیش پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم گریه می کنی و همه مصائب و حوادث را مو به مو برایش نقل می کنی [و آن گاه می گویی] و اکنون با یک دنیا مصیبت و غربت تنها مانده ام.
روزهای تلخ بعد از عاشورا
بعد از واقعه عاشورا حضرت زینب علیهاالسلام از هر فرصتی برای بیداری مردم و برملا ساختن ماهیّت دشمن ناجوان مرد امام شهیدان استفاده می کند. آن گاه که پس از ورود به مدینه، زنان مدینه از چگونگی حادثه عاشورا می پرسند، در جواب می فرماید: «با چه زبانی واقعه عاشورا را شرح دهم؟ بیان من از آن قاصر است. ای بانوان قریش، ای دختران بنی هاشم، چیزی می شنوید و حکایتی به گوش می سپارید. اگر شرح حال شهدا و اسرا را باز گویم ملامتم خواهید کرد که چگونه با دیدن آن مصیبت گران هنوز زنده ام...». آن گاه با چشم اشک بار به شرح واقعه می پردازد و با شنیدن سخنان او ناله و افغان از فضای مدینه بلند می شود. نقل می کنند تا جان در بدن زینب علیهاالسلام بود، همیشه به یاد کربلا بود و چون چشم او به عزیز برادرش امام زین العابدین علیه السلام می افتاد، اندوهش تازه می شد و شروع به گریستن می فرمود.
گزیده ای از زیارت نامه حضرت زینب علیهاالسلام
سلام بر تو ای دختر رسول خدا ولیّ خدا؛ سلام بر تو ای دختر سرور بانوان دو عالم؛... سلام بر تو ای بانوی پرهیزگار پاکیزه؛ سلام بر تو ای صدیقه صغری؛ سلام بر تو صاحب مصیبت گران؛ سلام بر تو ای بانوی ستم دیده اندوهگین؛ سلام بر تو ای عصمت صغری؛ گواهی می دهم که تو صبر و شکیبایی را پیشه خود ساختی و همواره سپاس گزار و خشنود بودی. ای پاسدار همیشگی حجاب و وقار،... شهادت می دهم که به خاطر خدا و رسولش و به خاطر امیرالمؤمنین علی علیه السلام و فاطمه زهرا علیهاالسلام و امام حسن و امام حسین علیه السلام ، خیرخواهی و نصیحت کردی و در تمام طول عمر پربرکت خود آنان را یاری فرمودی...
گریه رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم بر مصائب زینب علیهاالسلام
روایت کرده اند وقتی زینب علیهاالسلام متولّد شد رسول اکرم علیهاالسلام به منزل علی علیه السلام آمدند. فرزند نورسیده حضرت زهرا علیهاالسلام را طلبیدند. او را در آغوش گرفتند و به سینه خود چسباندند. صورت بر صورتش نهادند و با صدای بلند گریستند. حضرت فاطمه علیهاالسلام سؤال کردند: «پدر جان علّت گریه شما چیست؟» رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: «دخترم، بدان که بعد از وفات من و تو این دختر به مصیبت های بسیار سختی دچار خواهد شد».
گریه پدر برای زینب علیهاالسلام
چون خبر ولادت حضرت زینب علیهاالسلام به گوش سلمان رسید، این دوستدار صادق خاندان نبوّت، به حضور حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام رسید تا تولد زینب علیهاالسلام را به او تبریک گوید. امّا بر خلاف انتظارش امیرمؤمنان علی علیه السلام را بسیار دلتنگ و اندوهگین یافت. چون آن حضرت متوجّه تعجّب سلمان شد حوادث کربلا را برای او توضیح داد و آن گاه سخت گریست.
مصیبت های زینب علیهاالسلام
در طول تاریخ جز حضرت زهرا علیهاالسلام نظیری در بردباری برای حضرت زینب علیهاالسلام یافت نمی شود. در حدود پنج سالگی به مصیبت از دست دادن جدّ بزرگوارش رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم دچار شد و چند ماهی از این واقعه نگذشته بود که در غم فقدان مادر رخت عزا پوشید: پس از آن شاهد اندوه و مشکلات پدر بود. آن گاه که مظلومیّت پدر با شهادت جان سوز او به پایان رسید، غم خوار برادر مسمومش امام حسن علیه السلام بود و چون امام حسن علیه السلام شربت شهادت نوشید، در بزرگ ترین فاجعه تاریخ در کربلا شاهد مصیبت های امام حسین علیه السلام شد. پس از شهادت آن حضرت مسئولیت سرپرستی بازماندگان شهدای کربلا و حفظ جان یادگارهای برادر، به ویژه حجت الهی حضرت امام زین العابدین علیه السلام ، را در طول دوره اسارت بر عهده داشت... از این رو لقب «ام المصائب» را به او داده اند...

ادامه دارد....


Roseدر انتشار آنچه خوبیست و اثری از عشق در آن هست آخرین نفر نباشیدArrow
من یک اخراجی هستم
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط zeinab ، Entezar ، mass night wolf ، هُدهُد صبا ، گمنام
ارسال پاسخ 


پیام‌های داخل این موضوع
کربلا در کربلا می ماند! اگر زینب نبود - hamed - ۱۷ خرداد ۱۳۹۱, ۱۰:۰۰ عصر
RE: کربلا در کربلا می ماند! اگر زینب نبود - hamed - ۲۳ خرداد ۱۳۹۱ ۰۸:۴۶ عصر
RE: کربلا در کربلا می ماند! اگر زینب نبود - hamed - ۲۹ شهريور ۱۳۹۱, ۰۸:۰۹ صبح
RE: کربلا در کربلا می ماند! اگر زینب نبود - hamed - ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۳, ۰۷:۱۹ صبح

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان

بازگشت به بالابازگشت به محتوا