عصرگاه با طعم مشاعره
۲۷ آذر ۱۳۹۱, ۰۱:۴۷ عصر
ارسال: #79
|
|||
|
|||
RE: عصرگاه با طعم مشاعره
یاد من کردی ولی روزی که دیگر دیر بود ،مهربان گشتی ولی مهر تو بی تاثیر بود
آمدی اما جوانی رفته بود از دست من ،عمرم آخر شد زبس در این سفر تاخیر بود آمدی روزی که آمد برف پیری بر سرم ،نقش روی ورنگ مویم هر دو را تغییر داد باز گشتی ای بهار آرزو اما چه سود ،باغ هستی با خزان نیستی درگیر بود خداوند می بیند می داند می تواند
|
|||
|
|
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
3 مهمان
3 مهمان
بازگشت به بالابازگشت به محتوا