توجه توجه: همت های بلند

[غریب ومنتظر(غریبه منتظر)]

سلام به همه دوستان
وسلام به منتظر وهدهدصبا عزیز وهمچنین سفیر عشق
ببخشید من یه خرده شوخ طبعم وباید یه خرده متعادلش کنم وهیچ منظوری نداشتم واز همگی دوستان عذرخواهم
سفیر عشق شما منظورم رو خوب میفهمید،نه منظورم اینا نیست،اینا جز وظایفی هست که خدا به گردن ما نهاده وباید به نحو احسن اجرا بشه وبرای ما تکلیفه،ازدواج وزندگی وفرزند داری وچیزایی که مربوط به زندگی میشه .
یه مثال میزنم،میتونین امتحان کنین وبصورت واقعی لمسش کنین
یه ملخ رو بگیرین وتوی یه شیشه کوچیک بزارین وسر اونم ببندین،ملخ بستگی به جثه وبه قدرتش میتونه 1 الی 5 متر بپره،حالا چند ساعت بزارین توی این شیشه که گفتم باشه،بعد از چند ساعت اون بیارین بیرون وآزادش کنین،بطور عجیبی می بینین که ملخ فقط به اندازه ارتفاع همون شیشه میپره،چون از بسی که میخواسته بپره توی شیشه وهی همش سرش میخورده به درب شیشه باورش این شده که بیشتر از این نمیتونه بپره،با یه حرکت ساده اومدیم دید یه ملخ رو نسبت به پرش طبیعی که شاید سالها میپریده عوض کردیم.
در مورد شغل چیا فکر می کنیم؟آره اینکه بتونه امنیت شغلیمون رو حفظ کنه ودر ضمن یه بازنشتگی ویا پشتیبان قوی باشه،بتونیم یه خونه ویه ماشین مورد دلخواه بگیریم وبا حساب پس انداز، اینا خیلی عالیه.
ولی چطور در کنار این طرز فکر کسی رو می بینیم که فکر کردن به اینکه واسه خودش یه خونه بسازه خنده داره،چون خودش سالانه چندیدن واحد رو میسازه وتحویل مردم میده.نمی تونیم بگیم خب اون شرایطش رو داشته وخیلی چیزا،همه چیز بسته به اراده انسانه
سفیر عشق،آره دایره زندگیه ،ولی این چیزیه که خودمون واسه خودمون ایجاد کردیم.بیایم زندگی پیامبران وامامان معصوم رو ببینیم،آیا همین دایره بوده؟
دید توی زندگی خیلی خیلی مهمه،من اطلاعاتم در همین حده ومیخوام از اطلاعات شما استفاده کنم.عوض کردن دید ووسیع کردن دید بعضی وقتا باعث کنش هایی میشه که یه خرده اذیتمون میکنه،وحتی حاضر نمیشیم دیدمون رو نسبت به زندگی تغییر بدیم.
ببینیند یکی هست به امروزش فکر میکنه،یکی به فردا،یکی به سال دیگه،یکی به ده سال دیگه ویکی به صد سال دیگه،فرق اینا چیه؟همه یه جنسن،همه آدمن،آیا همه استعدا خاص دارن؟آیا همه یه پدر پولدار دارن؟آیا همه امکان اینو دارن که که توی قرعه کشی بزرگ بانک برنده بشن؟آیا همه امکان اینو دارن که با یه پسر پولدار یا به یه دختر پولدار ازدواج کنن؟وخیلی چیزای دیگه،اینا فقط دیدشون فرق میکنه
آره شهید چمران توی جنوب تهران زندگی میکرد وشد دکتر چمران،رجایی وخیلیا دیگه،آیا جنوب تهران وخیلی از جاهای کشور نمی تونستن مثه دکتر چمران بشن،صددر صد میتونستن ولی این به خواسته اونا بستگی داشته وبه دیدشون نسبت به زندگی پیش روشون.
وقتی من رسیدن به عدد یک میخوام،تموم توانم داره به کائنات میگه من عدد یک میخوام،وکائنات چیزایی واسم فراهم میکنه که فقط به عدد یک برسم،وقتی به عدد 100 فکر میکنم،واسه من چیزایی فراهم میشه که به عدد 100 برسم.من خودم عینه به چشم خودم دیدم،یکی از دوستام همش از طرف دیگروون تحقیر میشد میگفتن تو هیچی نمیشی،ولی فقط یه نفر بود بهش میگفت تو موفق میشی واین میشی واون میشی،بعضی وقتا به جایی میرسید که همگی میگفتن دیگه اصلا امکان نداره،این هیچی نمیشه،ولی یه جرقه باعث شد چیزی بشه که اونایی که میگفتن فلان،همونا انگشت به دهان بمونن،واین فقط از دید مثبت یه نفربود که این نتیجه حاصل شد.
ادیسون با اون همه مشکلات فقط دید مادرش بود شد ادیسون.
سه دسته توی جامعه داریم:یه عده توی گذشته خودشون سیر میکنن،دسته دوم کسانی هستن که توی زمان حال دست وپا میزنن،دسته سوم کسانی هستن که به آینده فکر میکنن واز زمان حال استفاده میکنن.
دوست دارم از اطلاعات شما دوستان عزیز استفاده کنیم،چون گفتم من میخوام از اطلاعات وتجربیات شما دوستا عزیز استفاده کنم واطلاعات چندانی ندارم وفقط جرقه موضوع با من بود.
باز هم با عرض وپوزش
غریبه منتظر

---

از دوست عزیزم هد هد صبا واقعا تشکر میکنم،آره این بحث نیاز به بحث داره،چون این موضوع باعث ادامه موضوعاتی همچون قدرت جذب،نگرش،بینش،باور،و...........میشه
بازهم با تشکر فراوان از دوست عزیز هد هد صبا