ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 11 رأی - میانگین امیتازات: 4.91
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
حضرت رضا علیه السلام
۱۱ دي ۱۳۹۲, ۰۴:۴۲ عصر (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۱ دي ۱۳۹۲ ۰۵:۰۸ عصر، توسط Entezar.)
ارسال: #33
حضرت رضا علیه السلام
هر چند حال و روز زمین و زمان بد است


یک تکه از بهشت در آغوش مشهد است


حتی اگر به آخر خط هم رسیده ای


آنجا برای عشق شروعی مجدد است
شیخ عباس قمی میگه:یه كاروانی از سرخس مشهد اومدند پابوس امام رضا علیه السلام،سرخس اون نقطه صفر مرزی است،یه مرد نابینایی تو اونها بود،اسمش حیدر قلی بود،این ماجرا در فوائد الرضویه اومده،اومدند امام رو زیارت كردند،از مشهد خارج شدند،یه منزلیه مشهد اُطراق كردند،دارند برمیگردند سرخس،حالا به اندازه یه روز راه دور شده بودند،شب جوونها گفتند بریم یه ذره سر به سر این حیدر قلی بذاریم،خسته ایم،بخنیدیم صفا كنیم،كاغذهای تمیز و نو گرفتند جلوشون هی تكون میدادند،اینها صدا میداد،بعد به هم میگفتند،تو از این برگه ها گرفتی؟ یكی میگفت:بله حضرت مرحمت كردند،فلانی تو هم گرفتی؟گفت:آره منم یه دونه گرفتم،حیدر قلی یه مرتبه گفت:چی گرفتید؟گفتند مگه تو نداری؟گفت:نه من اصلاً روحم خبر نداره! گفتند:امام رضا برگ سبز میداد تو مردم،گفت:چیه این برگ سبزها،گفتند:امان از آتش جهنم،ما این رو میذاریم تو كفن مون،قیامت دیگه نمیسوزیم،جهنم نمیریم،چون از امام رضا گرفتیم،تا این رو گفتند،دل كه بشكند عرش خدا میشود،این پیرمرد یه دفعه دلش شكست،با خودش گفت:امام رضا از تو توقع نداشتم،بین كور و بینا فرق بذاری،حتماً من فقیر بودم،كور بودم از قلم افتادم،به من اعتنا نشده،دیدن بلند شد راه افتاد طرف مشهد،گفتند:به خودش قسم تا نگیرم سرخس نمیآم،باید بگیرم،گفتند:آقا ما شوخی كردیم،ما هم نداریم،هرچه كردند،دیدند آروم نمیگیرد،خیال میكرد كه اونها الكی میگند كه این نره،جلوش رو نتونستند بگیرند،شیخ عباس میگه: هنوز یه ساعت نشده بود دیدند حیدر قلی داره بر میگرده،یه برگه سبزم دستشه،نگاه كردند دیدند«اَمانٌ مِّنَ النار،اَنا ابن الرسول الله»گفتند:این همه راه رو تو چه جوری یه ساعته رفتی،گفت:چند قدم رفتم،دیدم یه آقایی اومد،گفت:نمیخواد زحمت بكشی،من برات برگه آوردم،بگیر برو...

Rose حالا که آمده ای چترت را ببند...
در سرای ما جز مهربانی نمیبارد...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط Bitanem ، هُدهُد صبا
ارسال پاسخ 


پیام‌های داخل این موضوع
حضرت رضا علیه السلام - fateme18 - ۲۲ بهمن ۱۳۸۸, ۰۳:۴۸ عصر
RE: حضرت رضا علیه السلام - safirashgh - ۹ مهر ۱۳۹۱, ۰۷:۵۸ صبح
RE: حضرت رضا علیه السلام - گمنام - ۹ مهر ۱۳۹۱, ۰۸:۵۱ صبح
RE: حضرت رضا علیه السلام - هُدهُد صبا - ۲۵ شهريور ۱۳۹۲, ۰۹:۴۲ صبح
RE: حضرت رضا علیه السلام - آشنای غریب - ۲۶ شهريور ۱۳۹۲, ۰۸:۱۵ صبح
RE: حضرت رضا علیه السلام - فاطمه گل - ۶ مهر ۱۳۹۲, ۰۲:۱۰ عصر
RE: حضرت رضا علیه السلام - آشنای غریب - ۷ دي ۱۳۹۲, ۱۱:۵۷ عصر
حضرت رضا علیه السلام - Entezar - ۸ دي ۱۳۹۲, ۰۴:۲۶ عصر
حضرت رضا علیه السلام - Entezar - ۱۱ دي ۱۳۹۲ ۰۴:۴۲ عصر
حضرت رضا علیه السلام - Entezar - ۱۱ اسفند ۱۳۹۲, ۰۳:۴۴ صبح
RE: حضرت رضا علیه السلام - آشنای غریب - ۴ شهريور ۱۳۹۴, ۰۱:۵۳ عصر
RE: حضرت رضا علیه السلام - آشنای غریب - ۲۳ آذر ۱۳۹۴, ۱۱:۴۹ صبح
RE: حضرت رضا علیه السلام - آشنای غریب - ۴ دي ۱۳۹۴, ۰۹:۳۷ عصر
RE: حضرت رضا علیه السلام - آشنای غریب - ۲۳ دي ۱۳۹۴, ۰۶:۵۰ صبح
RE: حضرت رضا علیه السلام - آشنای غریب - ۱۵ اسفند ۱۳۹۵, ۰۷:۳۸ عصر
RE: حضرت رضا علیه السلام - آشنای غریب - ۲۲ خرداد ۱۴۰۱, ۰۱:۲۸ صبح
صلوات خاصه امام رضا (ع) - کبوتر حرم - ۱۳ خرداد ۱۳۸۹, ۰۶:۱۵ عصر
RE: صلوات خاصه امام رضا (ع) - کبوتر حرم - ۱۶ خرداد ۱۳۸۹, ۱۰:۳۷ صبح
RE: صلوات خاصه امام رضا (ع) - یوسف زهرا - ۱۶ خرداد ۱۳۸۹, ۰۳:۳۰ عصر
RE: صلوات خاصه امام رضا (ع) - کبوتر حرم - ۱۶ خرداد ۱۳۸۹, ۰۷:۰۹ عصر
داستانهایی كوتاه از امام رضا (ع) - boshra - ۱۴ بهمن ۱۳۸۹, ۰۳:۳۷ عصر
در سوگ امام رضا علیه السلام - boshra - ۱۴ بهمن ۱۳۸۹, ۰۸:۲۵ عصر
زیارت امام رضا علیه السلام - boshra - ۱۵ بهمن ۱۳۸۹, ۰۷:۵۰ عصر
RE: داستانهای آموزنده از امام رضا(ع) - seraj73 - ۲۳ بهمن ۱۳۹۰, ۰۶:۵۱ عصر

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
3 مهمان

بازگشت به بالابازگشت به محتوا