ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امیتازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
ذوالقرنین
۲۵ شهريور ۱۳۸۹, ۱۱:۰۱ عصر
ارسال: #1
ذوالقرنین
تفسیر مجمع البيان

ترجمه آیات 83 -92 سوره کهف

83- و از تو [اى پيامبر] درباره «ذوالقرنين» مى‏پرسند؛ [در پاسخ آنان ]بگو: به زودى خبرى از او براى شما خواهم خواند [و شما را در مورد او آگاه خواهم ساخت‏].

84 - ما در زمين به او توانايى [و امكانات‏] ارزانى داشتيم، و از همه چيزى وسيله‏اى به او بخشيديم.

85 - و [او در پرتو آن قدرت و امكانات‏] وسيله‏اى را پى گرفت [و راهى را دنبال كرد].

86 - تا آنگاه كه به جايگاه فرو شدن خورشيد رسيد، آن را به گونه‏اى يافت كه [گويى ]در چشمه‏اى گل‏آلود و تيره غروب مى‏كند، و گروهى را نزديك آن يافت [كه كفرگرايى پيشه ساخته‏اند، به او] گفتيم: اى «ذوالقرنين»! [تو آزاد هستى، از اين رو] يا آنان را كيفر خواهى كرد [و] يا در ميانشان [شيوه شايسته و] نيكويى [در ]پيش خواهى گرفت.

87 - [ذوالقرنين‏] گفت: امّا هر كس ستم كند او را عذاب خواهم كرد، آنگاه به سوى پروردگارش بازگردانيده مى‏شود و [خدا] او را به عذابى ناشناخته عذاب خواهد نمود.

88 - و امّا هر كس ايمان بياورد و كارى شايسته انجام دهد، نيكوترين [و پرشكوه‏ترين پاداش‏] را به عنوان سزا خواهد داشت، و ما در فرمان خود [بر او سخت نمى‏گيريم و سخن‏] آسانى به او خواهيم گفت.

89 - آنگاه وسيله‏اى [ديگر] را پى‏گرفت [و راهى جديد را دنبال نمود].

90 - تا آنگاه كه به جايگاه برآمدنِ خورشيد رسيد، آن را [به گونه‏اى ]يافت كه بر گروهى طلوع مى‏كند كه پوششى جز آن برايشان قرار نداده بوديم.

91 - [آرى داستان ذوالقرنين‏] اين گونه [پيش مى‏] رفت، و براستى ما به آگاهى از آنچه نزد او بود، دانشى فراگير داشتيم.

92 - پس وسيله‏اى [ديگر] را پى‏گرفت [و راهى جديد را دنبال كرد...]


تفسير سرگذشت شگفت‏انگيز «ذوالقرنين» در اين آيات، قرآن شريف به داستان درس‏آموز و شگفت‏انگيز ديگرى پرداخته و در نخستين آيه مورد بحث مى‏فرمايد: وَ يَسْئَلُونَكَ عَنْ ذِى الْقَرْنَيْنِ‏ و از تو اى پيامبر، در باره «ذوالقرنين» مى‏پرسند.

در مورد «ذوالقرنين» ديدگاه‏ها متفاوت است. 1 - به باور گروهى، از جمله «مجاهد» و «عبدالله بن عمر»، نامبرده پيامبرى از پيامبران خدا بود كه جهان به دست او فتح شد و او همه كشورها را زير پا نهاد. 2

- امّا به باور برخى او پادشاهى دادگر و شايسته كردار بود.

3 - از امير مؤمنان عليه السلام آورده‏اند كه در مورد «ذوالقرنين» فرمود: او بنده شايسته‏كردارى بود كه محبوب خدا و دوستدار خدا بود و مردم را به پرواپيشگى و درستكارى راه مى‏نمود. مردم بدانديش شمشيرى بر بخشى از سر او فرود آوردند و او براى مدتى از ميان مردم ناپديد گرديد. پس از مدّتى بازگشت دگرباره دعوت خويش را به سوى توحيد و تقوا آغاز كرد. تبهكاران شمشير ديگرى به قسمت ديگر سرش زدند؛ و به همين جهت «ذوالقرنين» ناميده شد. و آنگاه افزود: در ميان شما نيز همانند او هست.

در ادامه آيه شريفه مى‏فرمايد: قُلْ سَأَتْلُوا عَلَيْكُمْ مِنْهُ ذِكْراً.
هان اى پيامبر! بگو: به زودى فشرده‏اى از داستان او را براى شما بازخواهم گفت. آنگاه به ترسيم سرگذشت او پرداخته و مى‏فرمايد: اِنّا مَكَّنّا لَهُ فىِ‏الْاَرْضِ‏ ما در روى زمين به او قدرت و امكانات و حكومت و توانمندى بخشيديم، و او نيز با بهره‏ورى شايسته از نعمت خدا، به سازندگى و آبادانى زمين و زمان و به سامان درآوردن نا به سامانى‏ها پرداخت.

از امير مؤمنان عليه السلام آورده‏اند كه در اين مورد فرمود: آفريدگار هستى «ابر» را براى او رام ساخت و او بر آن سوار گرديد؛ و افزون بر آن، همه وسايل و اسباب قدرت را به او ارزانى داشت؛ و همه‏جا را براى او روشن ساخت، به گونه‏اى كه شب و روز براى او يكسان گرديد. و اين مفهوم اقتدار و امكاناتى بود كه خدا در روى زمين به او ارزانى داشت. وَ اتَيْناهُ مِنْ كُلِّ شَىْ‏ءٍ سَبَباً. و به او دانشى ارزانى داشتيم كه در پرتو آن بتواند هر چيزى را از راه سبب آن بخواهد، و اسباب هر چيزى را در اختيارش نهاديم تا به هدف خود دست يابد.

ادامه دارد ...

منبع : قرآن / سایت http://www.tebyan.net / ...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط یوسف زهرا ، zeinab ، safirashgh ، هُدهُد صبا
ارسال پاسخ 


پیام‌های داخل این موضوع
ذوالقرنین - ذوالقرنین - ۲۵ شهريور ۱۳۸۹ ۱۱:۰۱ عصر
RE: ذوالقرنین - ذوالقرنین - ۲۷ شهريور ۱۳۸۹, ۱۱:۱۱ صبح
RE: ذوالقرنین - safirashgh - ۲۸ شهريور ۱۳۸۹, ۱۱:۰۹ صبح

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان

بازگشت به بالابازگشت به محتوا