ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امیتازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
امام زمان (ع) از زبان بزرگان
۱۲ فروردين ۱۳۸۹, ۰۴:۲۹ عصر
ارسال: #5
RE: امام زمان (ع) از زبان بزرگان
سلام.

تشرف علامه حلی و سئوال ایشان :

علامه حلّي ‌يكي از علماي معروف مذهب تشيع است كه آثار بزرگ و گرانقدري از اوبه يادگار مانده است. با او در جريان تشرّفي كه به محضر مقدّس حضرت بقيه` الله داشته است همراه مي شويم:

شب جمعه اي بود كه به قصد زيارت حضرت ابا عبد الله به راه افتادم، چرا كه در اين شب، زيارت آن حضرت بسيار سفارش شده است.

بيابان آرام خفته بود و نسيم سرد شبانگاهي در حال وزيدن بود. روي دفتر زرد كوير نقش جاي پاهايي به چشمم خورد كه در شن فرو رفته بود، بعد از مدتي اين جاي پاها مرا به شخصي رساند كه با من هم مقصد بود. با او همراه و هم صحبت شدم، از صحبت هاي گرم و صميمانه اش لذت مي بردم. سخنانش در آن بيابان تاريك بر قلبم نور مي افشاند.

گره مسائل و مشكلاتي را كه از حل آن ها باز مانده بودم برايم به راحتي باز مي كرد؛ دانستم او علامه ي دهر و مرد بسيار دانشمندي است.

در ادامه ي سؤال و جواب ها، آن آقا مطلبي فرمودند كه بر خلاف نظرم بود.

عرض كردم: مطلب شما خلاف قاعده و اصل است و دليل خاصي هم كه سند باشد نداريم>. ايشان با چهره اي سرشار از مهرباني به من نظر كردند و فرمودند: <دليل اين مسأله روايتي است كه شيخ طوسي در كتاب تهذيبش نوشته است>.

مقداري تأمل كردم و عرض كردم: <نه آقا! چنين حديثي در كتاب تهذيب نيست و يادم نميآيد كه شيخ طوسي يا كس ديگري آن را نقل كرده باشد>.

آن آقا در حالي كه لبخند مي زد ند فرمودند: <كتاب تهذيب را كه در منزل داري، اگر در حاشيه صفحه (فلان) دقت كني اين حديث را مي بيني>.

تعجّب كردم چون تا به حال من متوجه اين مسأله نبودم، ناگهان با خود گفتم:شايد اين عالم بزرگ، خورشيد عالم تاب علم و دانش باشد كه جهان انتظار طلوعش را مي برد،!!! غرق اين افكار بودم كه تازيانه از دستم افتاد.

در حالي كه مضطرب بودم رو كردم به آن آقا و عرض كردم: <آقا! آيا در زمان غيبت كبري مي شود به محضر مقدس امام زمانJ مشرف شد>.

آقا خم شدند تازيانه را از زمين برداشتند و در دست من گذاشتند و با حالت خاصي فرمودند:

<چطور نمي شود، در حالي كه الان دست او در دست تو مي باشد>.

با شنيدن اين كلام از خود بي خود شدم، طاقت نياوردم و يك مرتبه خودم را از بالاي اسب روي پاهاي مقدسش انداختم و از كثرت شوق بيهوش شدم.

وقتي به هوش آمدم كسي را نديدم، دلگير و محزون شدم، به خانه برگشتم، سراغ كتاب تهذيب رفتم و طبق آدرسي كه حضرت ولي عصر ح فرموده بود كتاب را ورق زدم، ديدم مطلب همان طور است كه آن حضرت فرموده بودند.

ما جز محبت مادری ز زهرا ندیده ایم ***** ما ها لباس عیدمان را محرم خریده ایم



تاخواست قلم ،نقطه ضعفش بنگارد*****بیچاره ندانست علی نقطه ندارد
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط مصباح
ارسال پاسخ 


پیام‌های داخل این موضوع
امام زمان (ع) از زبان بزرگان - مصباح - ۲ فروردين ۱۳۸۹, ۰۱:۵۶ صبح
امام زمان (ع) از زبان بزرگان - مصباح - ۴ فروردين ۱۳۸۹, ۰۱:۲۱ عصر
امام زمان (ع) از زبان بزرگان - مصباح - ۶ فروردين ۱۳۸۹, ۰۱:۰۹ صبح
RE: امام زمان (ع) از زبان بزرگان - مصباح - ۱۲ فروردين ۱۳۸۹, ۰۹:۱۳ صبح
RE: امام زمان (ع) از زبان بزرگان - یوسف زهرا - ۱۲ فروردين ۱۳۸۹ ۰۴:۲۹ عصر
RE: امام زمان (ع) از زبان بزرگان - یوسف زهرا - ۲۲ فروردين ۱۳۸۹, ۰۶:۲۲ عصر
RE: امام زمان (ع) از زبان بزرگان - masomi - ۲۴ فروردين ۱۳۸۹, ۰۳:۱۴ عصر
RE: امام زمان (ع) از زبان بزرگان - یوسف زهرا - ۲۵ فروردين ۱۳۸۹, ۰۶:۳۸ عصر
RE: امام زمان (ع) از زبان بزرگان - یوسف زهرا - ۶ ارديبهشت ۱۳۸۹, ۰۶:۱۰ عصر
RE: امام زمان (ع) از زبان بزرگان - Hamid.R.E - ۱۰ ارديبهشت ۱۳۸۹, ۱۰:۳۱ صبح
RE: امام زمان (ع) از زبان بزرگان - کبوتر حرم - ۱۰ ارديبهشت ۱۳۸۹, ۰۳:۳۹ عصر
RE: امام زمان (ع) از زبان بزرگان - Hamid.R.E - ۱۲ ارديبهشت ۱۳۸۹, ۰۴:۲۵ عصر
RE: امام زمان (ع) از زبان بزرگان - یوسف زهرا - ۱۰ خرداد ۱۳۸۹, ۰۳:۰۷ عصر
RE: امام زمان (ع) از زبان بزرگان - sumaye - ۲۵ مهر ۱۳۸۹, ۰۹:۲۸ صبح

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان

بازگشت به بالابازگشت به محتوا