تحریف قرآن

[nilforoosh]

با سلام و درود بر شما دوست قرآنی. قبل از اینکه پاسخ خود را ارائه کنم ابتدا لازم است خدای خود را بی کران شکر گویم. در ادامه این مطلب را به همه دوستان یاد اور شوم که آنچه میگویم و می نویسم برگرفته از فطرت من بوده و با خود شناسی حاصل شده و خون دلها خورده شده تا این مطالب در این تالار مطهر در موضوع اسرار و رموز آفرینش ارائه گردیده.خواهش میکنم مطالبی که ارائه میگردد با دقت مورد توجه و مداقه و مباحثه قرار گیرد تا مطالب بارور گردد. لازم است در مورد شخصیت حقوقی و حقیقی خود این مطلب را بیان نمایم که اینجانب دارای تحصیلات عالیه دانشگاهی و 20 سال خدمت آموزشی و پژوهشی در مقاطع مختلف تحصیلی از دبستان تا دانشگاه در استانهای اصفهان و ... بوده و به مشاوره در زمینه های مختلف پرداخته ام. طرحهایی برای اعتلای انسانیت در دست دارم که امیدوارم با همراهی دوستان ابتدا در سراسر کشور پیاده گردد.

دوست عزیز صحبت در مورد قرآن و بیان معانی و تفسیر آنها ساده نیست. قران همانند یک دنیا یا یک اقیانوس است که باید در ان وارد شوی و همه جای ان را لمس کنی و در اون مبارزه کنی تا بتونی بیانش کنی و در مورد آن حرف بزنی. سخن خدا شوخی نیست ولی ما اگر در مورد ان حرف بزنیم اشتباه نیست و اگر غلط گفتیم به لطف خدا جبران و تصحیح میشه.

این که تفسیر قران لحظه ایه توضیخش نیاز به مقدمه و زمینه سازی داره. بنا بر شخص شنونده مثال فرق میکنه و باید در حدود ادراکات و زمینه های روحی آن شخص صحبت کرد. ولی اگر در هر حال بخواهیم در جمع صحبت کنیم و جواب شما گویا بیان گردد بهتر است از یک جایی آغاز کنیم.
در دسته بندی شما از افرادی که در جهنم خالدین فیها هستند یک نکته استنباط می شود و آن اینکه همه افراد انسان و ... در اسفل السافلین در جهنم خالدین فیها بوده ولی لحظه به لحظه که نو می شود شرایط برای افراد مختلف تغییر میکند. این شرایط برای زندگی نسبی است. یعنی در شرایطی فرد از جهنم خود خارج میگردد ولی چون دوباره به جهنم باز میگردد مشمول آیه است. مفاهیم قرآن در زمان نسبی بودن آن اساسا با زمان اطلاق جهان هستی متفاوت است.(اطلاق=مطلق شدن)

مثال دیگر. توضیح اینکه خدا و قران و بعضی دیگر بی نهایت بعدی هستند. درک آنها بوسیله ادراک وجوه خدا از طریق قران و اهل بیت که بوسیله خود شناسی و خود شناسی از طریق مُلک شناسی جاصل میگردد. با توجه به زنجیره زیر
....................... مَلَـَک
.................... |
.. مُلک ......... مَلِک
... | ........ |
...........الله
.......... |

که زنچیره فوق یک زنجیره چهارتایی از مجموعه چهار تایی های آفرینش خدایی است که اولین و جامع ترین آنهاست. مرکز این زنجیر الله بوده که دو شاخه مَلِک که شامل جن و انس و مُلک که همه چیز غیر آنها و فرشتگان که مَلَک می باشند را شامل می باشد انسان میتواند با شناخت یک طرف این زنجیر طرف دیگر را انعکاس نماید. حال مهم اینکه هر کجای قران الله معنی خاص خود را دارد. گاهی جامع است ومانع. گاه آغاز است و گاه پایان. گاه حجت است و گاه گواه و ... .گاه بر حسب اینکه تدبیر چه میکند در راس زنجیر خاصی است. پس دو الله با هم یکی نیست و هر الله در هر لحظه تعبیر خاصی دارد.
امیدوارم که پاسخ مناسبی بوده باشد.