شناخت امام زمان (عج)
۲۲ بهمن ۱۳۸۹, ۰۹:۵۶ صبح
(آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۲ بهمن ۱۳۸۹ ۱۰:۱۱ صبح، توسط boshra.)
ارسال: #11
|
|||
|
|||
RE: وظایف منتظران مهدی عج الله تعالی فرجه
mall">
وظيفه عالمان در عصر غيبت امام زمان (عليه السلام) 1ـ پرهيزگاري و پيشوايي پرهيزگاران بزرگترين افتخار براي عالمان شيعه اين است كه عهده دار نقش وراثت از امام زمان (عليه السلام) ميشوند؛ يعني ايشان در زمان غيبت، وظيفهاي را انجام ميدهند كه اگر مولايشان حضور ميداشت، آن را انجام ميداد؛ البته در شعاعي كوتاه و ظرفي محدود، كار، همان كار، يعني روشنگري و هدايت خلق خدا است. در دوران غيبت، دو وظيفه و تكليف براي ما ضرورت دارد: يكي اين كه خودمان را از آلودگي گناهان و غفلتها پاك كنيم و لحظه به لحظه به خدا نزديكتر سازيم، و ديگر آن كه دست ديگران را نيز بگيريم و اطراف خويش را نورافشاني كنيم. در واقع بايد نقش امام (عليه السلام) را در شعاعي كوچك و محدود ايفا كنيم. باري، عالمي كه در مكتب اهل بيت (عليهم السلام) تربيت شده باشد ميتواند يك مرتبه از ولايت و امامت را چه در عرصه تكوين و چه در تشريع عهده دار شود. نمونهاي از ولايت اولياي خدا درست است كه تعداد امامان، به معناي اصطلاحي خودش، دوازده تا بيشتر نيست؛ اما پيروان واقعي ايشان فراوانند. يكي از اوليا و دوستان خدا كه پس از مرگ نيز كرامتهاي فراواني از وي ظاهر شده، مرحوم ميرزاي قمي (رحمه الله) است. فراوانند كساني كه براي رسيدن به حاجت خود به مقبره آن بزرگوار در قبرستان شيخان قم رفتهاند و پس از خواندن فاتحه و سوره يس به حاجت خود رسيدهاند. اين شخصيت بزرگ، نزد خداوند چنان مقامي يافته كه آثار وجودي و كرامتهايش فراتر از مواردي است كه زمان حيات او رخ داده و به قدري گسترده و فراوان است كه ضبط و جمعآوري آنها بسيار دشوار مينمايد. حضرت آيت الله بهجت (ادام الله ظله العالي) درباره يكي از كرامتهاي مرحوم ميرزا در زمان حيات او ميفرمود: شخصي كه مقابل مقبره مرحوم ميرزاي قمي دن شده از اهالي قفقاز بوده است. وي زمان حياتش با كارواني از قفقاز كه در آن دوران، در قلمرو ايران بوده است، جهت انجام مراسم حج، عازم مكه معظمه ميشود. پس از زيارت خانه خدا و انجام مراسم حج، قدري سوغات ميخرد و در هميانش ميگذارد و به جده ميرود و بر كشتي سوار ميشود تا به ايران باز گردد. از بد حادثه، هميان و سوغات و پولهاي داخل آن و ساير وسايلش در دريا ميافتد و او هرچه ميكوشد، موفق نميشود آنها را از آب خارج سازد. به شدت ناراحت و افسرده ميشود و چون دل پاك و با صفايي داشته است، خود را به نجف ميرساند و به حرم حضرت علي (عليه السلام) ميرود و پس از زيارت به حضرت عرض ميكند: من هميانم را از شما ميخواهم. شب در حالت خواب، حضرت به او ميفرمايد: «برو هميانت را از ميرزاي قمي بگير». روز بعد دوباره به حرم ميرود و به حضرت عرض ميكند: من ميرزاي قمي را نميشناسم و هميانم را از شما ميخواهم. شب دوم باز خواب ميبيند كه به او ميفرمايد: «برو هميانت را در قم از ميرزاي قمي بگير». سرانجام چارهاي جز اين نميبيند كه روانه قم شود. و براي خرج سفر قدري پول از رفقايش قرض ميكند و خود را به قم و خانه ميرزا ميرساند. وقتي در ميزند، خادم پشت در ميآيد و ميگويد: چه كار داري؟ ميگويد: با ميرزا كار دارم. خادم ميگويد: ميرزا هر روز در اين ساعت از بعد از ظهر استراحت ميكند برو و يك ساعت ديگر بيا. در اين حال، مرحوم ميرزا از داخل خانه صدا ميزند كه من بيدارم و خادم را فرا ميخواند و ميگويد: اين هميان را به آن مرد بده. آن مرد هميانش را ميگيرد و خداحافظي ميكند و متوجه نميشود كه چه كرامت بزرگي از ميرزاي قمي رضوان الله تعالي عليه سرزده است. وقتي به قفقاز ميرسد، پس از آن كه ديدارها و رفت و آمد دوستان و خويشان به منزل او تمام ميشود، با خانوادهاش به گفت و گو ميپردازد و جريان سفر و از دست دادن و دوباره به دست آوردن هميانش را نقل ميكند. زنش ميگويد: چگونه هميانت در جده به دريا افتاد و تو آن را در قم به دست آوردي؟! آيا وقتي در قم سراغ هميانت رفتي، از تو نشاني اجناس داخل آن را نپرسيدند؟ گفت: خير. من به در خانه ميرزا رفتم و... ناگهان ميرزا از اندرون خانه، خادم را صدا زد و هميان را به او داد تا به من بدهد. زنش گفت: آخر چطور نامت را نپرسيد؟! او از كجا ميدانست كه تو در خانه را زدهاي؟! او از كجا ميدانست كه چه كاري داري؟! و اصلا چطور هميان تو سر از خانه ميرزاي قمي در آورده بود؟! مرد قفقازي تازه متوجه شد كه چه كرامت بزرگي از ميرزا صادر شده و او غافل بوده است؛ از اين رو بسيار ناراحت و متأسف شد. زنش نيز او را سرزنش كرد كه چطور چنين كرامت عظيمي را از آن مرد الاهي ديدي و حتي داخل خانه نرفتي كه او را ببيني و دستش را ببوسي و همين طور هميان را گرفتي و آمدي؟! آن مرد تصميم گرفت زندگياش را در قفقاز رها كند و به قم بيايد و مقيم قم و خادم خانه ميرزا (رحمه الله) شود. روزي كه به قم رسيد، دريافت كه ميرزا رحلت كرده و مردم بدن مطهر او را تشييع ميكنند. او نيز به جمع تشييع كنندگان ملحق شد و گريست و بر سر و سينه ميزد و پس از به خاك سپاري ميرزا تصميم گرفت در مجاورت قبر مطهر او سكنا گزيند و خادم مقبره آن جناب شود. مرد قفقازي، عاقبت دار فاني را وداع گفت و او را پايين قبر ميرزا اعلي الله مقامه دفن كردند. آري، پيروان واقعي امامان (عليهم السلام) نيز ميتوانند به درجههايي از ولايت، امامت و پيشوايي امت دست يابند: «وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ؛ و ما ميخواهيم بر مستضعفان زمين منت نهيم و آنان را پيشوايان و وارثان روي زمين قرار دهيم» . به فرموده خداوند رحمان در سوره فرقان، يكي از درخواستهاي بندگان ويژه او چنين است: «وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا؛ ما را امام و پيشواي پرهيزگاران قرار ده!» . تربيت شدگان مكتب آل البيت (عليهم السلام) فقط به اين بسنده نميكنند كه فقط گليم خودشان را از آب بيرون بكشند؛ بلكه همواره از خداوند ميخواهند افزون بر اين كه خود پرهيزگار شوند و به مراتب عاليه تقوا برسند، امام و پيشواي ساير پرهيزگاران نيز بشوند. امام زمان (عليه السلام) از ما انجام اين دو وظيفه (پرهيزگاري و پيشوايي پرهيزگاران) را ميخواهد. اگر توانستيم اين دو نقش را به خوبي ايفا كنيم، آن گاه وظيفه شيعه عاشق را در حد وسع و توان خودمان درست انجام دادهايم؛ وگرنه، ادعاي عشق بدون انجام وظيفه از هيچ كس پذيرفته نميشود. كسي كه عشقش و محبتش راستين است، هماره در پي انجام خواهش محبوبش ميرود تا جايي كه ديگر چيزي براي خود نميخواهد؛ بلكه فقط در فكر اين است كه محبوبش چه ميخواهد. ادامه دارد http://www.eteghadat.com پس از مطالعه مطلب ارسالی ما را از نظر خویش بهره مند بفرمایید. |
|||
|
|
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان
1 مهمان
بازگشت به بالابازگشت به محتوا