آدميت
۹ آذر ۱۳۸۸, ۰۸:۴۱ عصر
(آخرین ویرایش در این ارسال: ۹ آذر ۱۳۸۸ ۰۸:۴۲ عصر، توسط zeinab.)
ارسال: #1
|
|||
|
|||
آدميت
از آن روزي كه فرزندان آدم در خونشان زهر تلخ دشمني جوشيد
از آن روزي كه يوسف را برادرانش به چاه انداختند از آن روزي كه با شلاق خونين ديوار چين را ساختند آدميت مرده بود گرچه آدم زنده بود بعد ازاين دنيا پر از آدم شدواين نسل هم هي گشت وگشت ولي آدميت برنگشت، از همان روزي كه آدميت مرد گفتم من مادر ارضم عيد از هم آغوشي عشق طفل زيباي محبت زايم تابگويي آدميت هست تا زماني كه بخواهيم بمانيم آدم. باتصرف وتلخيص از فريدون مشيري
یاد شهدایمان بخیر!
من اگر بنشینم، تو اگر بنشینی، چه کسی برخیزد؟ |
|||
|
|
پیامهای داخل این موضوع |
آدميت - zeinab - ۹ آذر ۱۳۸۸ ۰۸:۴۱ عصر
|
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان
1 مهمان
بازگشت به بالابازگشت به محتوا