ادبیات عاشورایی
۴ آذر ۱۳۹۲, ۱۱:۰۰ صبح
ارسال: #5
|
|||
|
|||
RE: ادبیات عاشورایی
زبانحال حضرت امام حسین (ع) بر بالین برادر " ترجمه "
برادر بلند شو تنهایم من تنهایم مگذار داغ پسر دیده ام من *** چشمانت را باز کن برادر داغ مرگ برادر سخت است برادر ارامش قلبم بر هم خورد برادر برادر بلند شو تنهایم من *** ای فدای منای عشق بهای یک مشک اب چیست که اینهمه زخم تیر و پیکان خورده ای برادر بلند شو تنهایم من *** بی تو چشمانم خون بار است ای کاش از اول در کنار توبودم ای امید و پناه عترت من برادر برادر بلند شو تنهایم من *** تا تو زنده بودی اولاد علی اصلا به اسیر شدن فکر نمی کرد بی تو (در غم تو) احوال اهل حرم دگرگون شد برادر بلند شو تنهایم من *** زبان برای بیان کردن ندارم ابوالفضل چگونه این را بگویم ابوالفضل به تو کمرم(قامتم ) خم شد ابوالفضل برادر بلند شو تنهایم من **** غم مخور که مادرت در این صحرا نیست خیلی ها برای احوالات تو در این صحرا ناراحت هستند بلند شو که مرا در این صحرا تنها گذاشتی برادر بلند شو تنهایم من *** در این صحرا جهاد اکبر کردی تشنه لب جان دادی و به مقصود رسیدی کمرم را شکستی و مرا تنها گذاشتی و رفتی برادر بلند شو تنهایم من در انتشار آنچه خوبیست و اثری از عشق در آن هست آخرین نفر نباشید من یک اخراجی هستم
|
|||
|
|
پیامهای داخل این موضوع |
ادبیات عاشورایی - nafas - ۶ دي ۱۳۸۹, ۰۳:۵۸ عصر
RE: ادبیات عاشورایی - hamed - ۵ تير ۱۳۹۱, ۰۸:۱۹ صبح
RE: ادبیات عاشورایی - hamed - ۲۷ آبان ۱۳۹۲, ۰۸:۵۱ صبح
RE: ادبیات عاشورایی - آشنای غریب - ۲۷ آبان ۱۳۹۲, ۰۲:۳۹ عصر
RE: ادبیات عاشورایی - hamed - ۴ آذر ۱۳۹۲ ۱۱:۰۰ صبح
|
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان
1 مهمان
بازگشت به بالابازگشت به محتوا