ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امیتازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
ادبیات عاشورایی
۵ تير ۱۳۹۱, ۰۸:۱۹ صبح
ارسال: #2
Sad RE: ادبیات عاشورایی
خواب
[تصویر:  parchamdar1.JPG]
خواب دیدم یک نفر در مشک دریا می فروخت

بالها را می خرید و دستها را می فروخت


خواب دیدم آب بی تاب نگاهش مانده بود


او نگاهش را به یک فردای زیبا می فروخت


مثل باران در صدایش مهربانی غرق بود


اشکهایش را به یک لبخند صحرا می فروخت


او علم بر دوش با خورشید پیمان بسته بود


ماه زیبا را به تاریکی شبها می فروخت


گریه می کردند آنشب نخلهای نینوا


در کنار کودکی تنها که خرما می فروخت


خواب دیدم مشک را بر شانه اش آتش زدند


دستهایش در میان رود دریا می فروخت


Roseدر انتشار آنچه خوبیست و اثری از عشق در آن هست آخرین نفر نباشیدArrow
من یک اخراجی هستم
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط zeinab ، آشنای غریب
ارسال پاسخ 


پیام‌های داخل این موضوع
ادبیات عاشورایی - nafas - ۶ دي ۱۳۸۹, ۰۳:۵۸ عصر
RE: ادبیات عاشورایی - hamed - ۵ تير ۱۳۹۱ ۰۸:۱۹ صبح
RE: ادبیات عاشورایی - hamed - ۲۷ آبان ۱۳۹۲, ۰۸:۵۱ صبح
RE: ادبیات عاشورایی - آشنای غریب - ۲۷ آبان ۱۳۹۲, ۰۲:۳۹ عصر
RE: ادبیات عاشورایی - hamed - ۴ آذر ۱۳۹۲, ۱۱:۰۰ صبح

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان

بازگشت به بالابازگشت به محتوا