ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امیتازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
چرا زندگی را دوست نداشته باشیم...
۱۸ مهر ۱۳۹۲, ۰۸:۳۳ صبح
ارسال: #7
Lightbulb RE: چرا زندگی را دوست نداشته باشیم................
قـالی بـزرگی است زنـدگی ...

[color=#000066 id=yui_3_13_0_rc_1_1_1381380157249_8684]

[/color]
هر هزارسال، یک بار فرشته ها قالی جهان را در هفت آسمان می تکانند

تا گرد وخاک هزارساله اش بریزد وهربار با خود می گویند:

این نیست قالی که انسان قرار بود ببافد

این فرش فاجعه است...

با زمینه سرخ خون...

و حاشیه های کبود معصیت...

با طرح های گناه و نقش برجسته های ستم...

فرشته ها گریه می کنند و قالی آدم را می تکانند

و دوباره با اندوه بر زمین پهنش می کنند.

رنگ در رنگ... گره در گره... نقش در نقش...

قالی بزرگی است زندگی...

که تو می بافی و من می بافم و او می بافد

همه بافنده ایم

می بافیم و نقش می زنیم

می بافیم و رج به رج بالا می بریم

می بافیم و می گستریم

دار این جهان را خدا به پا کرد.

و خدا بود که فرمود: ببافید و آدم نخستین گره را بر پود زندگی زد.

هر که آمد گره ای تازه زد و رنگی ریخت و طرحی بافت.

چنین شد که قالی آدمی رنگ رنگ شد

آمیزه ای از زیبا و نازیبا...

سایه روشنی از گناه و صواب...

گره تو هم بر این قالی خواهد ماند

طرح و نقشت نیز...

و هزارها سال بعد آدمیان برفرشی خواهند زیست که گوشه ای از آن را تو بافته ای.

کاش گوشه را که سهم توست زیبا تر ببافی...


برگی از نوشته های عرفان نظر آهاری

Roseدر انتشار آنچه خوبیست و اثری از عشق در آن هست آخرین نفر نباشیدArrow
من یک اخراجی هستم
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط هُدهُد صبا ، nilforoosh ، mah19
ارسال پاسخ 


پیام‌های داخل این موضوع
RE: چرا زندگی را دوست نداشته باشیم................ - hamed - ۱۸ مهر ۱۳۹۲ ۰۸:۳۳ صبح

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان

بازگشت به بالابازگشت به محتوا