ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امیتازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
زن و مرد، تكميل كننده يكديگر
۱۲ اسفند ۱۳۹۴, ۱۱:۳۱ صبح
ارسال: #1
زن و مرد، تكميل كننده يكديگر
از جمله ديدگاه هاى منفى كه در جوامع بشرى نسبت به زن مطرح بوده، اين است كه اساساً آفرينش زن طفيل وجود مرد است، زن آفريده شده است تا نيازهاى مرد را برآورده سازد و به همين نسبت ارزش گذارى و منزلت اجتماعى زن در مقايسه مرد، فرعى و حاشيه اى به حساب مى آيد!
امّا قرآن، هيچ يك از زن و مرد را فرع وجود ديگرى ندانسته است، بلكه هردو را در عرض هم و تكميل كننده يكديگر به شمار آورده است.
(هرگز نمى گويد زن براى مرد آفريده شده است، اسلام مى گويد هريك از زن و مرد براى يكديگر آفريده شده اند.)11
(… هنّ لباس لكم وأنتم لباس لهنّ…) بقره / 187
زنان زينت و پوشش مردان، و مردان نيز زينت و پوشش زنان هستند.
ييعنى زن و مرد يكديگر را از انحراف ها نگاه مى دارند، نارسايى هاى يكديگر را مى پوشانند و وسيله آسايش يكديگرند. از اين رو هريك زينت ديگرى به شمار مى آيد. اين تعبير آيه نهايت ارتباط معنوى زن و مرد و نزديكى و مساوات آنها را روشن مى سازد. همـان تعبير كه درباره مردان آمده درباره زنان نيز بدون كم و كاست آمده است.

وجود زن، مايه آرامش مرد

از ديگر ديدگاه هاى منفى نسبت به زن اين است كه وجود زن را شرّى ناگزير دانسته اند، درحالى كه قرآن وجود زن را مايه آرامش مرد معرفى كرده است:
(ومن آياته أن خلق لكم من أنفسكم ازواجاً لتسكنوا اليها) روم / 21
از آيات و نشانه هاى خداوند اين است كه همسرانى از جنس خود شما آفريد، تا در كنار آنها آرامش يابيد.
اين آيه جزء مجموعه آياتى است كه از آفرينش و نشانه هاى الهى سخن گفته و آيات توحيدى را ارائه مى دهند. در اين آيه زن را سبب آرامش معرفى مى كند و از پيوند ميان همسران (زن و مرد) كه جاذبه، كشش قلبى و روحانى سرمايه آن است سخن مى گويد و وجود زن به عنوان همسر و آرامش بخش و به عنوان موهبت بزرگ الهى مطرح مى شود.
برخى از پيروان اديان، تمايل جنسى را ذاتاً پليد و آميزش جنسى را موجب تباهى و سقوط دانسته اند و چه بسا علّت گسترش اعتقاد به پليدى ازدواج و آميزش جنسى درميان مسيحيان، برداشت برخى از دانشمندان مسيحيت از تجرّد حضرت مسيح(ع) بوده است. روحانيان و قدّيسان مسيحى شرط رسيدن به كمالات روحانى را آلوده نشدن به زن در تمام مدّت عمر مى دانسته اند. پاپ از ميان مجرّدهاى گريزان از زن برگزيده مى شده است و كليسا ازدواج را براى ساير مردها، از سر ضرورت و براى توليد و ادامه نسل اجازه داده، ولى پليدى ذاتى آن را باور داشته اند. غير از مسيحيان، اقوام ديگر نيز عقايد بدبينانه اى درباره زن و تمايل به او داشته اند.
استاد مطهرى در پرتو آيات قرآن و معارف دينى تصويرى زيبا و مطابق با آفرينش از پيوند زناشويى و ديدگاه دين در اين باره ارائه داده است:
(در اسلام كوچك ترين اشاره اى به پليدى علاقه جنسى و آثار ناشى از آن نشده است. اسلام مساعى خود را براى تنظيم اين علاقه به كار برده است…
از نظر اسلام، علاقه جنسى نه تنها با معنويّت و روحانيّت منافات ندارد، بلكه جزء خوى و خلق انبياء است. در حديثى مى خوانيم: (من اخلاق الانبياء حبّ النساء.)12
در اسلام برخلاف اين باورهاى منفى نسبت به زن، رهبانيّت، گوشه گيرى و انزوا رد شده است، و از مسلمانى كه نسبت به زن، بى علاقه، متنفر و گريزان باشد به شدّت انتقاد شده است، چنان كه به نقل شهيد مطهرى در تاريخ اسلام مى خوانيم:
(يكى از اصحاب رسول اكرم به نام عثمان بن مظعون كار عبادت را به جايى رسانيد كه همه روزها روزه مى گرفت، و همه شب تا صبح به نماز مى پرداخت، همسر وى جريان را به اطلاع رسول اكرم رسانيد، رسول اكرم درحالى كه آثار خشم از چهره اش هويدا بود از جا حركت كرد و پيش عثمان بن مظعون رفت، و به او فرمود: اى عثمان، بدان كه خدا مرا براى رهبانيّت نفرستاده است; من شخصاً نماز مى خوانم و روزه مى گيرم و با همسر خود نيز آميزش مى كنم. هركس مى خواهد از دين من پيروى كند بايد سنّت مرا بپذيرد، ازدواج و آميزش زن و مرد با يكديگر جزء سنّت هاى من است.) 13


ب: تفاوت هاى طبيعى زن و مرد

استاد شهيد مطهرى پس از بحث در آفرينش انسان و جايگاه زن در آفرينش، به تفاوت هاى موجود در آفرينش و طبيعت زن و مرد مى پردازد. به باور ايشان اين تفاوت ها باعث مى شود كه زن و مرد از جهت حقوق طبيعى و فطرى وضع ناهمگونى داشته باشند.
به نظر استاد شهيد، روابط حقوقى خانوادگيِ زن و مرد در ديدگاه قرآن ويژگى هايى دارد كه با فرهنگ جاهليِ پيش از اسلام و فرهنگ امروزى نيز متفاوت است.
ييعنى زن از آن جهت كه زن است و مرد نيز از آن جهت كه مرد است در جهاتى همانند نيستند، زيرا در آفرينش و طبيعت، يك نواخت نيستند. از اين رو با تساوى كاملى كه در انسانيّت دارند و از ارزش يكسانى برخوردارند، از جهت مسائل حقوقى، وظايف، تكاليف، مجازات ها و… وضع مشابهى ندارند.
در عصر كنونى سعى مى شود، ميان زن و مرد از جهت وضع قوانين، مقررات، حقوق و وظايف، وضع يكسان و همانندى پديد آورند و تفاوت هاى طبيعى و غريزى زن و مرد را ناديده بگيرند. استاد مطهرى، تساوى حقوق زن و مرد را حقيقتى مسلّم دانسته است، امّا تشابه و همانندى را نادرست و غيرممكن شمرده است، زيرا با توجّه به ساختار آفرينشى زن و مرد و ويژگى ها و نيازهاى جسمى و روحى آنان، حقوق مشابه، نه ممكن است و نه سزاوار، بلكه شايسته است كه زن حقوق متناسب با خود را به دست آورد، و در حدودى كه طبيعت زن و مرد تفاوت داشته و اقتضا مى كند حقوق آنان نيز تفاوت داشته باشد. اين سخن با عدالت و حقوق فطرى سازگار است و سعادت انسان با چنين منطقِ هماهنگ با آفرينش تأمين مى شود، زيرا زن و مرد با توانايى ها و نيازهاى متفاوتى كه از طبيعت گرفته اند در عرصه اجتماعى، خانواده و… ظاهر مى شوند، بنابراين با سندهايى كه قانون طبيعى و چگونگى آفرينش به زن و مرد داده، حقوق هريك مشخص مى شود.14
سرپيچى از اين قانونمندى سبب ظلم به زن يا مرد مى شود. با ناديده گرفتن تفاوت طبيعى و چشم بر واقعيّت بستن به حق انسانى تجاوز مى شود، اين سرپيچى ممكن است با شعارهاى فريبنده اى چون حقوق مشابه زن و مرد باشد.

ج. فلسفه تفاوت حقوق زن و مرد

شكّى نيست كه با نگاه ابتدايى در فقه اسلامى، برخى نابرابرى ها ميان حقوق زن و مرد ديده مى شود، ولى چنان كه يادآور شديم، بهتر است از آن به (تفاوت هاى حقوقى) تعبير كرد، زيرا هر تفاوتى ناگزير تبعيض و ستم نيست، چنان كه هر برابرى، همانندى و تساوى نيز به طور قطع عدالت و انصاف نمى باشد.
اكنون پرسش اين است كه اين تفاوت ها آيا ذاتى اسلام و از مسلّمات تغييرناپذير فقه اسلامى است، يا از عرضياتى است كه قابل تعديل و تغيير در چهارچوب هاى اجتهادى مى باشد؟
برخى كار خود را آسان كرده و به طور مطلق تمام اين گونه مسائل را از عرضيّات اسلام دانسته اند كه قابل تغييرند و مى توان به مقتضاى روز و شرايط حاكم بر جامعه آنها را تطبيق داد، آنها معتقدند كه:
(اين نابرابرى ها جزء عرضيّات اند و لذا بنا به تعريف مى توانستند غير از اين باشند. به طوركلّى تمام نظام حقوقى اسلام جزء عرضيّات اسلام است. نبايد (مقاصد شارع) را با (راه نيل به آن مقاصد) يكى دانست.)15
به باور اينان، پيامبران براى تغيير سطح معيشت مردم و يا تغيير معرفت شان قيام نكرده اند، بلكه كار مهم آنها آوردن معنى و محورى تازه براى زندگى بوده است نه نحوه تازه اى از زندگى. مردم زندگى خود را مى كنند و دين تغييرى در شيوه زندگى ندارد، بلكه آن را عطف به كانون معنايى تازه، يعنى (قربة الى الله) كرد. احكام اجتماعى اسلام هم متّكى بر عرفيّات جامعه است. درصد بالايى از احكام اسلامى (امضايى) است كه پيشتر در جامعه پيش از اسلام وجود داشته است و دين بر همان آدابى كه در جامعه عربى جارى بوده صحّه گذاشته و مشروع دانسته است. بنابراين دين، عرف هر عصرى را مى پذيرد و با تغييرات اندكى از جهت مقصد، شيوه اجرا و يا تعديل، سپر شرع را بر روى ايشان مى گستراند و آنها را معطوف به كانون معنوى دين مى كند.
از اين رو اظهار مى دارند كه چگونگى زيست و آداب و عرف اجتماعى زمان پيامبر(ص) يك شيوه زيست ممكن بوده است، كه پيامبر(ص) كمابيش آنها را امضا كرده است. دليلى وجود ندارد كه بگوييم آن نحوه زيست بهترين است و غيرقابل تغيير. صاحبان اين گونه برداشت درخصوص نابرابرى هايى كه در حقوق زنان و مردان ديده مى شود مى گويند:
(اين نابرابرى ها جزء عرضيّات اسلامند و منبعث از شرايطى هستند كه پيامبر در دل آنها مبعوث شدند و به هيچ وجه جزء ارزش هاى مطلق و متعالى انسانى محسوب نمى شوند.)16
به باور ايشان، اين گونه عرضيّات مى توانند مشمول اجتهادات عصرى واقع شوند و جاى خود را به عرفيّات و آداب رايج بسپارند، امّا با حفظ مقاصد شارع و ارزش هاى متعالى اسلام.
البته ما در اين نوشتار چنين ادّعاى مطلقى را نمى توانيم داشته باشيم، زيرا منابع اسلامى تا اين پايه يارى نمى دهد، ولى يادآور مى شويم كه بسيارى از حقوق ويژه بانوان در فقه اسلامى آن چنان نيست كه در شرايط متغيّر و متفاوت، همچنان ثابت بماند و واقعيّت ها را ناديده انگارد و مجالى براى اجتهاد نداشته باشد.
استاد شهيد مطهرى درنظر داشته كه (راز تفاوت ها) ميان حقوق زنان و مردان را به ويژه از جهت تأثيرى كه عوامل تاريخى و اجتماعى و (مقتضيات زمان) در آنها داشته مورد بررسى قرار دهد كه متأسّفانه زمان به او فرصت چنين كارى را نمى دهد، امّا در ضمن برخى مطالب ايشان به فلسفه و حكمت برخى احكام و حقوق اشاره شده است. وى مى نويسد:
(در نظر داشتم تحت عنوان (راز تفاوت ها) در اطراف اينكه عوامل تاريخى و اجتماعى چه اندازه مى توانسته است در اين تفاوت ها موٌثّر باشد بحثى كنم، براى پرهيز از درازشدن دامنه مطلب از بحث مستقل در آن صرف نظر مى كنم. در ضمن مباحث آينده كاملاً مطلب روشن خواهد شد.)17

مهريه در نظام حقوق قرآنى
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال پاسخ 


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان

بازگشت به بالابازگشت به محتوا