دعا
۱۱ آذر ۱۳۸۸, ۰۶:۱۵ عصر
(آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۶ آذر ۱۳۸۸ ۰۶:۱۹ عصر، توسط مشکات.)
ارسال: #1
|
|||
|
|||
دعا
دعا چیست؟
((دعا)) به معناى خواندن و خطاب قرار دادن است و اصطلاحا به خواندنى گفته مى شود كه به وسیله آن، انسان از خداوند متعال چیزى را بطلبد و درخواست بنماید. دعا خواستن چيزي از خداونداست،نه اینکه جانشين تفکر،علم،مسئوليت، رنج، کار و زحمت گردد بلکه دعا در کنار اين عوامل انسان را برای رسیدن به اهداف و رفع نیازهایش یاری می رساند. از خود به خدا هیچ نگوییم و نپرسیم .:. ما هم به خدا گر به خود آییم ، خداییم
|
|||
|
صفحه 2 (پست بالا اولین پست این موضوع است.) |
۲۶ آذر ۱۳۸۸, ۰۱:۳۴ عصر
ارسال: #11
|
|||
|
|||
دعا
علت عدم استجابت دعا
شخصی از امیرالمومنین علی(ع) سوال کرد که خداوند در قرآن می فرماید:"ادعونی استجب لکم".(مرا بخوانید،دعا کنید،تا دعایتان را مستجاب کنم). اما دعای ما مستجاب نمی شود؟!! حضرت فرمود علتش در هشت مورد است: 1) این که خدا را شناختید، ولی حقش را بجا نیاوردید، ازاین رو آن شناخت به درد شما نخورد. 2) به پیغمبر خدا ایمان آوردید ولی با دستورات او مخالفت کردید و شریعت او را از بین بردید! پس نتیجه ایمان شما چه شد؟ 3) قرآن را خواندید ولی به آن عمل نکردید و گفتید: قرآن را به گوش و دل میپذیریم ، اما به مخالفت با آن برخاستید. 4) گفتید ما از آتش جهنم میترسیم در عین حال با گناهان و معاصی به سوی جهنم می روید. 5) گفتید به بهشت علاقه مندیم اما در تمام حالات کارهایی انجام می دهید که شمارا از بهشت دور می سازد. پس علاقه و شوق شما به بهشت کجاست؟ 6) نعمت خدارا خوردید ولی سپاسگذلری نکردید. 7) خداوند شمارا به دشمنی با شیطان دستور داد و فرمود: "شیطان دشمن شماست، پس شما او را دشمن بدارید". به زبان با او دشمنی کردید ولی در عمل به دوستی او برخاستید. 8) عیبهای مردم را در برابر دیدگانتان قرار دادید و از عیوب خود بی خبر ماندید(نادیده گرفتید) و درنتیجه کسی را سرزنش می کنید که خود به سرزنش سزاوارتر از او هستید. با این وضع چه دعایی از شما مستجاب می شود؟ در صورتی که شما درهای دعا و راه های آن را بسته اید. پس از خدا بترسید و عملهایتان را اصلاح کنید و امر به معروف و نهی از منکر نمایید تا خداوند دعاهایتان را مستجاب کند. (از کتاب بحارالانوار) از خود به خدا هیچ نگوییم و نپرسیم .:. ما هم به خدا گر به خود آییم ، خداییم
|
|||
|
۱۵ تير ۱۳۸۹, ۰۴:۱۷ عصر
ارسال: #12
|
|||
|
|||
RE: دعا
بهترين دعاى حاجت
راه هاي مختلفى در مفاتيح الجنان براى اجابت حاجت ذكر شده است. يكى از آن راهها، نماز جعفر طيّار است . شما چهار جمعه اين نماز را بخوانيد و در پايان هر مرتبه حاجات خود را از خداوند طلب كنيد. نكته دوم توجه به مضمون ذكر يونسيه است: لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّى كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ چرا كه بعد از اين ذكر بود كه خداوند فرمود: فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِ. دو مطلب قابل دقت و توجه در اين ذكر هست يكى حسن ظن به خداوند و دوم اعتقاد و اعتراف به بدىها و نواقص خود انسان. ما بايد با تمام وجود باور كنيم كه خداوند غنى، بىنياز، كريم، جواد، مهربان و توانا است. پس از طرف او هيچ مانعى جهت برآوردن حاجات نيازمندان درگاهش وجود ندارد و در مقابل اين ما هستيم كه سراپا نقص و كاستى هستيم و خود را طلبكار خداوند مىدانيم در حالى كه طلبى از او نداريم و هر آنچه را هم كه داريم از سر لطف و رحمت او است. پس همراه با خوشبينى به خداوند و توجه به كاستىهاى خويش و بدون حالت طلبكارانه، دست تضرّع به درگاه آن تواناى كريم بلند كنيد و از اصرار خسته نشويد. از خود به خدا هیچ نگوییم و نپرسیم .:. ما هم به خدا گر به خود آییم ، خداییم
|
|||
|
۸ خرداد ۱۳۹۲, ۱۰:۱۰ صبح
ارسال: #13
|
|||
|
|||
RE: دعا
چگونه دعا کنیم تا حاجتروا شویم شاید این سۆال برای شما هم پیش آمده باشد که چرا این همه دعا میکنیم اما گاهی اوقات، اثری از اجابت نمیبینیم ؟ همین موضوع باعث دلسردی بعضی از انسانها در دعا کردن و درخواست از خداوند متعال شود. جایگاه «ذکر» در آیات قرآن کریم در آیات و اخبار به قدری تعریف از ذکر و تمجید از ذاکرین شده که بیان تمام آنها محتاج به کتابی مبسوط است چنانچه در سوره آل عمران در تعریف ذاکرین فرموده: « الَّذِینَ یَذْكُرُونَ اللّهَ قِیَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىَ جُنُوبِهِمْ وَیَتَفَكَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ ...»؛ همانان كه خدا را [در همه احوال] ایستاده و نشسته، و به پهلو آرمیده یاد مىكنند، و در آفرینش آسمانها و زمین مىاندیشند [كه:] ... در سوره بقره (آیه 200) : «فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ» پس یاد کنید مرا تا یاد کنم شما را «فَاذْكُرُواْ اللّهَ كَذِكْرِكُمْ آبَاءكُمْ » پس یاد کنید خدا را همان طوری که یاد میکنید پدرهای خود را. در سوره اعراف (آیه 205): «وَاذْكُر رَّبَّكَ فِی نَفْسِكَ تَضَرُّعاً وَخِیفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالآصَالِ وَلاَ تَكُن مِّنَ الْغَافِلِینَ »؛ خطاب به پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله) است که : « و در دل خویش، پروردگارت را بامدادان و شامگاهان با تضرع و ترس، بىصداى بلند، یاد كن و از غافلان مباش.» و در ذم منافقین فرموده: «وَلاَ یَذْكُرُونَ اللّهَ إِلاَّ قَلِیلاً :و خدا را جز اندكى یاد نمىكنند. » (نساء /142) در سوره احزاب: « یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِیرًا ، وَسَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَأَصِیلًا ؛ اى كسانى كه ایمان آوردهاید، خدا را یاد كنید، یادى بسیار ، و صبح و شام او را به پاكى بستایید. »(آیات 41 و 42 احزاب) این آیه خطاب فرموده به مۆمنین که بسیار ذکر خدا کنید و تسبیح نمایید او را در صبح و شام. 4 ویژگی ممتاز شخص مۆمن اما اخبار در این خصوص بسیار است .در عدة الداعی از صادق آل محمد (علیهالسلام) روایت میکند: به درستی که خدای تعالی میفرماید: کسی که مشغول شد به ذکر من از اینکه از من سۆال نماید، من عطا میکنم به او بهتر از آن چیزی که عطا میکردم به او اگر سۆال کرده بود از من. ایضاً روایت میکند از پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله) که فرموده: چهار چیز است که نمیرسد به او مگر مۆمن (یعنی از صفات ممتاز مۆمن است) سکوت و آن اول عبادت است؛ تواضع از برای خدا - سبحانه - ذکر خدا در تمام حالات، و کمی چیز، یعنی کمی مال و دولت. پیغمبر اکرم فرمود: در تورات نوشته شده که حضرت موسی (علیهالسلام) سۆال نمود از پروردگار خود که آیا تو نزدیکی به من تا اینکه مناجات نمایم با تو، یا دوری از من تا آنکه ندا کنم تو را؟ پس خدا وحی نمود به او که: ای موسی! من همنشین کسی میباشم که یاد کند مرا. موسی (علیهالسلام) عرض کرد: پس کیست در پرده تو، روزی که پردهای نیست مگر پرده تو؟ فرمود: آن کسانی که یاد میکنند مرا، پس یاد میکنم من آنها را و (کسانی که) دوستی میکنند از برای من، پس دوست میدارم من آنها را . ایشان کسانی میباشند که وقتی اراده کردم به اهل زمین بلایی فرستم، به واسطه آنها رفع میکنم بلا را از اهل زمین الی غیر ذلک. مقصود از ذکر چیست؟ آیا مقصود از ذکری که این همه تعریف و تمجید درباره وی نمودهاند، ذکر لسانی است مثل «لا اله الا الله و سبحان الله» یا آنکه مقصود تذکر و به یاد حق تعالی بودن است یا آنکه مقصود هر دوست، یعنی توجه به قلب و تلفظ به زبان؟ البته معلوم است تلفظ به این کلمات به تنهایی وافقی به مقصود نیست و اصل و حقیقت ذکر همان تذکر است، اما بایستی زبان، ترجمان و حاکی از قلب باشد. در سوره بقره (آیه 200) : «فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ» پس یاد کنید مرا تا یاد کنم شما را «فَاذْكُرُواْ اللّهَ كَذِكْرِكُمْ آبَاءكُمْ » پس یاد کنید خدا را همان طوری که یاد میکنید پدرهای خود را
اگر انسان در تمام حالات یا در اکثر اوقات، متوجه به حق تعالی و متذکر او باشد و مداومت نماید به اذکاری که از طریق شرع رسیده، به اندک وقتی مأنوس به حق تعالی و محبوب او میشود. این است که گفتهاند از برای ذکر، اولی است و آخری، اول آن اینکه ذکر باعث انس و محبت میشود و آخر آن اینکه انس و محبت باعث ذکر میشود. عمده چیزی که مراعات آن در دعا و ذکر، لازم است: اول، معرفت به حق، عز و جل، که آن اصل در دعا و ذکر است. تا نشناسی معبود را چگونه ستایش او را مینمایی و از وی تمنا میکنی؟ قومی از صادق آل محمد (علیهالسلام) سۆال کردند که ما دعا میکنیم اما اثر اجابت نمیبینیم، فرمود: برای این است که میخوانید کسی را که نمیشناسید ؛ چراکه بدون شناسایی، توجه نمودن به او ممکن نیست و بدون توجه دعا تحقق نپذیرد. حقیقت و روح ذکر همان توجه به معبود است و ذکر زبانی از متفرعات او است. دوم، توجه کامل در حین دعا و متوجه متفرع بر معرفت است. پس کسی که او را شناخت و حین دعا توجه به او نمود به مقتضای وعده الهی که خلف پذیر نیست، چنانچه فرموده «ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ»، بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را؛ و البته او را از در خانه خود مأیوس نمیکند پس تا میتوانی کوشش کن که در این دو جهت کامل شوی تا اینکه از ذاکرین و مذکورین حق تعالی محسوب شده و داعی و مدعوّ او شوی. [b]بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان [/b]منبع: خبرگزاری فارس خداوند می بیند می داند می تواند
|
|||
|
۱۵ اسفند ۱۳۹۵, ۱۲:۰۹ صبح
ارسال: #14
|
|||
|
|||
RE: دعا
سلام یاران قدیمی
و جدید ان شاءالله همدیگه رو دعا کنیم هرجا هستیم وتلاش برای بهبودی حالمان آيا به آيات قرآن نمى انديشند يا [مگر] بر دل هايشان قفلهايى نهاده شده است؟ سوره محمد(ص)/ آیه 24
|
|||
|
|
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان
1 مهمان
بازگشت به بالابازگشت به محتوا