تالار گفتمان وب سایت ختم قرآن مجید
سخنان حکیمانه با ذكر منبع - نسخه قابل چاپ

+- تالار گفتمان وب سایت ختم قرآن مجید (http://forum.ghorany.com)
+-- انجمن: فرهنگی و هنری (/forum-1.html)
+--- انجمن: گوناگون (/forum-12.html)
+--- موضوع: سخنان حکیمانه با ذكر منبع (/thread-435.html)

صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23


RE: سخنان حکیمانه با ذكر منبع - آشنای غریب - ۲۱ فروردين ۱۴۰۱ ۰۲:۱۲ صبح

قلب را بدان جهت قلب گویند که دائما در انقلاب و حالی به حالی بودن است و برای او در هر انقلابی علمی حاصل شود و هر علمی که برای قلب حاصل میشود بسوی حقیقتی می کشاند و هر حقیقتی از آن حقایق راهی است بسوی معرفت خدا.
بابا طاهر عریان
تواضع
در سحر گاهی بایزید بسطامی وقتی از حمام خارج می‌شد ، از بام خانه ای که از عبور بایزید بی خبر بودند ، طشتی که پر از خاکستر بود بر سر بایزید فرو می ریزند... آن سلطان عارفین بی آنکه خم بر ابروی خود بیاورد ، با فروتنی کف دست را به نشانه شکر بر صورت خود کشیده و میگوید : ای نفس ، من سزاوار آتشم ، بخاطر این خاکسترها هرگز شکایت و روی ترش نخواهم کرد...
بوستان_سعدی


RE: سخنان حکیمانه با ذكر منبع - آشنای غریب - ۲۳ فروردين ۱۴۰۱ ۱۲:۲۶ صبح

گریستن از بهر حق دو قسم است ؛
گریستن به چشم ، و گریستن به دل !
گریستن به چشم گریستن توبه کاران است
که از بیم دیدار خدا بر گناه خویش گریند ،
گریستن به دل ، گریستن عارفان است که :
از بیم دیدار خدا بر جلال و عظمت خویش گریند .
و به بیان دیگر ...
گریه تائبان از حسرت و نیاز است ،
و گریه عارفان از راز و ناز .
خواجه عبدالله انصاری


RE: سخنان حکیمانه با ذكر منبع - آشنای غریب - ۶ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۲:۰۰ صبح

برای خداوند فرقی ندارد که تو
برایش نماز بخوانی یا نه
برایش روزه بگیری یا نه
فرقی ندارد
چقدر برای عزیزانش ضجه زده باشی
اما اینها برای من و تو فرق می کند
و این فرق زمانی شروع شد که
من و تو بر سر خدایمان جدل کردیم
من گفتم من با ایمان ترم
و تو گفتی من
و فراموش کردیم که
خدای هر دویمان یکی‌ست
خداوند عارف عاشق می خواهد
نه مشتری بهشت...Rose
دكتر_الهی_قمشه_ای






RE: سخنان حکیمانه با ذكر منبع - آشنای غریب - ۹ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۲:۴۲ صبح

گفت: شبی دل خویش می‌طلبیدم و نیافتم.
سحرگاه ندایی شنیدم که:
ای بایزید!
به جز از ما چیزی دیگری می‌طلبی!
تو را با دل چه کار است...
شیخ بایزید بسطامی


RE: سخنان حکیمانه با ذكر منبع - آشنای غریب - ۲۷ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۱:۰۴ عصر

سی سال بود که
می‌گفتم :
خدایا چنان کن و چنین ده
ولی تا به درجه اول معرفت رسیدم
گفتم :
خدایا تو مرا باش
و هر چه خواهی کن!
بایزید_بسطامی


RE: سخنان حکیمانه با ذكر منبع - آشنای غریب - ۲۶ خرداد ۱۴۰۱ ۱۲:۲۷ صبح

ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﮐﻪ
ﺑﺎ ﭼﻪ ﻗﯿﺎﻓﻪ ﺍﯼ،
ﺩﺭ ﭼﻪ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩﺍﯼ
ﻭ ﺑﺎ ﭼﻪ ﺷﺮﺍﯾﻄﯽ ﺑﺪﻧﯿﺎ ﺑﯿﺎﯾﺪ.
ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺭﺍ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰﺵ ﺗﺤﻘﯿﺮ ﯾﺎ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﻧﮑﻨﯿﻢ.
ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﻧﮑﻨﯿﻢ.
ﻫﻤﺎﻥ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﮐﻪ ﺑﻪ ﯾﮏ ﻣﺪﯾﺮ، ﻣﻬﻨﺪﺱ یا ﺩﮐﺘﺮ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻣﯽﮔﺬﺍﺭﯾﻢ، ﺑﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺑﻪ ﯾﮏ ﮐﺎﺭﮔﺮ، ﺭﻓﺘﮕﺮ، ﻣﺴﺘﺨﺪﻡ ﻫﻢ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﻢ.
ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺑﺮﺗﺮ ﻧﺒﯿﻨﯿﻢ، ﺧﺎﮐﯽ ﺑﺎﺷﯿﻢ، ﻣﺎ ﻭﺟﻮﺩﻣﺎﻥ ﺍﺯ ﮔﻞ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪﻩ، ﭘﺲ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺧﺎﮐﯽ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﺗﺎ ﺑﻮﯼ ﻧﺎﺏ ﺁﺩﻣﯿﺰﺍﺩ ﺑﺪﻫﯿﻢ.
"دکتر الهی قمشه ای"






RE: سخنان حکیمانه با ذكر منبع - آشنای غریب - ۱ تير ۱۴۰۱ ۰۴:۱۳ عصر


نقل است که بایزید بسطامی را،
گفتند؛ قومـی مـی‌گـوینـد کــه :
"کلیدبهشت کلمه لااله الاالله اسـت"
بایزید گفت: بلی،
ولی کلید بی‌دندانه در نگشاید!
و دندانهٔ این کلید چهـار چیز اسـت:
زبـانـی از دروغ و غیبـت دور،
دلی از مکر و خیـانـت صـافی،
شکمی از حرام و شبهت خالی،
و عملی از هوی و بدعت پاک..


RE: سخنان حکیمانه با ذكر منبع - آشنای غریب - ۹ تير ۱۴۰۱ ۰۹:۲۹ صبح

چون خداوند انسان را آفرید ،از روح خویش بر او دمید و آن یک مشت خاک را به آتش محبت سوزانیدو بعد "امانت" را بر آسمان ها و زمین و کوه ها عرضه کرد .
قصه چنین بود که آن ها ، از پذیرفتنش سر باز زدند .
این بار امانت نه کوه طاقت آن را داشت و نه زمین .نه عرش و نه کرسی .
نبینی که خداوند در مورد بی طاقتی کوه فرمود : اگر این قرآن بر کوه نازل شدی او را از ترس خاشع می دیدی
ولی آدم مردانه پا پیش گذاشت.
گفتند : آدم بر تو عرضه نکردند ،چرا پذیرفتی؟ آدم گفت : زیرا سوخته منم و سوخته را خود در گرفتن روی نیست ...
آنها نپذیرفتند چون بر بزرگی و ستبری بار نگریستند و ما به کریمی نهنده امانت نگریستیم.......
تنها بر آدم که همانا اشرف مخلوقات بود ،دم خدائی زده شد ...همان خدائی که خود را رحمان و رحیم خواند...و تنها از آدم انتظار میرفت که چون دم خدائی وجودش را سرشار از مهر و محبت کرده و از این دم آتش به جان دارد ، امانت رابپذیرد..
و از ازل تا به ابد فراموش نکند که خدای یکتاست و معبودی جز او نیست ....
ای جوانمرد ، از روز الست "اشاره به آیه :آیا من خدای شما نیستم؟گفتند : بلی " ........امانتی نزد تو گذاردند و مهر "بلی" بر او نهادند . چون عمر به آخر رسد و تو را به سرای خاک برند ، فرشته ای در آید و گوید : خدای تو کیست؟؟در حقیقت مطالعه و معاینه میکند که ببیند مهر بر جای خود هست یا نه؟؟
منظور اینکه آیا تو در طول زندگی ات ،همیشه بر این عهد بوده ای؟؟آیا برای بدست آوردن متاع دنیا سر پیش کسی دیگر جز خدا خم کرده ای یا نه؟؟
آیا امید به غیر خدا به دستان کسی دیگر بسته بودی یا نه
وچون فرشته بیند که بنده عهد نشکسته و همواره توکل به خدا کرده و مهربانی و بخشش به همه مخلوقات داشته ، گوید : ای مسکین از فرق تا قدم تو مهر بر نهاده اند و بدان که مهر از مهر و مهربانی باشد . زیرا مهر آنجا نهند که مهر و مهربانی در آنجا دارند .....
ای دل سوخته که بر تو مهر مهرو مهربانی است اینک پروردگار میگوید تو همه مرا بوده ای و اینک من همه تو را هستم .....
خواجه عبدالله انصاری
کشف الاسرار میبدی


RE: سخنان حکیمانه با ذكر منبع - آشنای غریب - ۲ مرداد ۱۴۰۱ ۱۰:۰۴ عصر

دکتر الهی قمشه‌‌ای چه زیبا میگوید:
- وقتی نمی‌بخشید
- وقتی به کاری که دوست ندارید ادامه می‌دهید
- وقتی وقتتان را تلف می‌کنید
- وقتی از خودتان مراقبت نمی‌کنید
- وقتی از همه چیز شکایت می‌کنید
- وقتی با پشیمانی و افسوس زندگی می‌کنید
- وقتی شریک نادرستی برای زندگی‌تان انتخاب می کنید
- وقتی خودتان را با دیگران مقایسه می‌کنید
- وقتی فکر می‌کنید پول برایتان خوشبختی می‌آورد
- وقتی شکرگزار و قدرشناس نیستید
- وقتی در روابط اشتباه می‌مانید
- وقتی بدبین و منفی‌گرا هستید
- وقتی با یک دروغ زندگی می‌کنید
- وقتی درمورد همه چیز نگرانید
قدم به قدم به نابودی روح و روان خودتان نزدیک تر می شوید...
عالمی را پرسیدند:
خوب بودن را کدام روز بهتر است؟
عالم فرمود:
یک روز قبل از مرگ
دیگران حیران شدند و گفتند:
ولی زمان مرگ را هیچکس نمیداند
عالم فرمود:
پس هر روز زندگی را روز آخر فکر کن
و خوب باش شاید فردایی نباشد!
امثال‌وحکم
علی_اکبر_دهخدا


RE: سخنان حکیمانه با ذكر منبع - آشنای غریب - ۷ مرداد ۱۴۰۱ ۱۱:۱۳ عصر

ذکر نه همه آن است که بر زبان داری،
ذکر حقیقی آن است که در میان جان داری.


توحید نه همه آن است که او را یگانه دانی،
توحید حقیقی آن است که او را یگانه باشی وز غیر او بیگانه باشی.


خواجه عبدالله انصاری