تالار گفتمان وب سایت ختم قرآن مجید
درد دل با امام زمان(عج) - نسخه قابل چاپ

+- تالار گفتمان وب سایت ختم قرآن مجید (http://forum.ghorany.com)
+-- انجمن: عصمت و طهارت (/forum-30.html)
+--- انجمن: مهدویت (/forum-27.html)
+--- موضوع: درد دل با امام زمان(عج) (/thread-419.html)

صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19


درد دل با امام زمان(عج) - مصباح - ۲۰ فروردين ۱۳۸۹ ۰۶:۱۳ عصر

هروقت دلم میگیره صدا میزنم یا مهدی

اگه تورو صدا نزم پس کیو صدا بزنم؟!

اکه از تو خجالت بکشم مادرتو صدا بزنم! اصلا روم میشه مادرتو صدا بزنم!!؟

آقا درسته نمک خوردم نمکدون رو شکستم

آقا هرچی به من خوبی کردی جز بدی جوابتو ندادم

درسته گفتم دلتنگ کربلام تو واسطه شدی رفتم کربلا

درسته گفتم دلتنگ امام رضام. تو واسطه شدی رفتم امام رضا

میدونم اگه بخوای میتونی مدینه بهمون بدی. کربلا هم میدی

ولی مدینه و کربلای بی مهدی ؟؟!

آقا جون هرچی ناز کنی بهت میاد

ولی من چیزی ندارم که خریدار باشم . جز گناه چیزی دارم؟؟؟!!!

گفتم اشک چشم تو بهم دادی

گفتم دل شکسته تو بهم دادی خلاصه هرچی از طرف تو اومد اجابت وخوبی بود

اما هر چی از طرف من اومد…….

آقا فقط میتونم مثل همیشه بگم شرمنده ام

آقا جون بازم مثل همیشه میگم دستت درد نکنه

آقا جون تو که برامون خوب اربابی کردی ولی هنوز یه چیزی تو دلم مونده آقا

اگه نخوای بهم بدی دیگه کی؟! آقا دلم سالهاست حسرت یه نگاهته

فقط یه نگاه آقا

نمیگم دست به سرم بکش میدونم لیاقت ندارم فقط یه نگاه

تو كه پروندمو بهتر از خودم ميدوني

تو كه هر دوشنبه و جمعه پروندم رو باز ميكني

ديگه از خودم خجالت ميكشم بس كه امام زمان سر بلند ميكنه و ميگه خدايا

به منه مهدي ببخشش



RE: درد دل با امام زمان(عج) - ذوالقرنین - ۲۱ فروردين ۱۳۸۹ ۰۴:۲۱ عصر

محدثه جان واقعا قشنگ بود عزیزم .

" التماس دعا "


RE: درد دل با امام زمان(عج) - یوسف زهرا - ۲۱ فروردين ۱۳۸۹ ۰۵:۱۱ عصر

سلام.

برایم دعا کن آسمان به تو نزدیک تر است
می دانم وقتی نفس می کشی
کائنات عطرآگین می شود
و فرشته ها با هرنفست وضو می کیرند
برایم دعا کن...!
که این روزها سخت محتاج دعای توام
فکر می کنم دریچه آسمان به رویم بسته شده
تنها دست تو می تواند
بغض فروخورده این دریچه ها را باز کند
تو که نگاهت شأن نزول باران است
برایم دعا کن...

اللهم عجل لولیک الفرج



درد دل با امام زمان(عج) - مصباح - ۲۱ فروردين ۱۳۸۹ ۱۰:۵۸ عصر

خواهش میکنم عزیزم .

محتاجم به دعا



RE: درد دل با امام زمان(عج) - مریم سادات موسوی - ۲۲ فروردين ۱۳۸۹ ۰۵:۳۴ عصر

سلام محدثه جون
خیلی جالب بود...ممنون


RE: درد دل با امام زمان(عج) - یوسف زهرا - ۲۴ فروردين ۱۳۸۹ ۰۲:۳۶ عصر

سلام.

مولای من؟
¤مگر چشم را به من نداده اند تا چشم به راه تو باشم و تو را ببينم؟
¤ مگر گوش را به من ندادند تا زمزمه و نجوا و مناجات تو را بشنوم و با آن دل خود را جلا بخشم؟
¤ مگر زبان را به من ندادند تا نام تو را بر آن جاري سازم و براي ظهورت دعاي فرج را زمزمه كنم ؟
¤ مگر پا را به من ندادند تا با آن براي يافتن تو گام بر دارم و به سوي كوي تو روان شوم و همراهت باشم؟
¤ مگر دست را به من ندادند تا ياري گرت باشم و با آن ، دست به قنوت بردارم و برايت دعا كنم ؟
¤ مگر دل را به من ندادند تا تو را در آن جاي دهم ؟
¤ مگر . . . . . ؟ ؟ ؟ ؟



RE: درد دل با امام زمان(عج) - مشکات - ۲۴ فروردين ۱۳۸۹ ۰۳:۱۵ عصر

سلام.
ممنون "یوسف زهرا" ی عزیز. خیلی زیبا بود.


RE: درد دل با امام زمان(عج) - masomi - ۲۴ فروردين ۱۳۸۹ ۰۳:۴۲ عصر

چه جمعه ای... چه غروب غریب و دلگیری...
چرا سراغی از این جمعه ها نمی گیری؟
مسافری که هنوز و همیشه در راهی!
کجای راه سفر مانده ای به این دیری؟
به پیشواز تو آغوش زندگی جان داد
بیا پیاده شو از این قطار تأخیری...
چقدر پیر شدی روی گونه هایم اشک!
تو سال هاست که از چشم من سرازیر...
چقدر ماندی در بند انتظار ای دل!
شدی شبیه دیوانگان زنجیری...
چقدر شاعر مفلوک! قلبت از سنگ است
چطور از غم دوری او نمی میری..
سحر از دامن نرجس، برآمد نوگلي زيبا
گلي کز بوي دلجويش، جهان پير شد برنا

زهي سروي که الطافش، فکنده سايه بر عالم
زهي صبحي که انفاسش، دميده روح در اعضا

سپيده دم ز درياي کرم برخواست امواجي
که عالم غرق رحمت شد، از آن مواج روح افزا

به صبح نيمه شعبان تجلّي کرد خورشيدي
که از نور جبينش شد، منوّر ديده زهرا

چه مولودي که همتايش نديده ديده گردون
چه فرزندي که مانندش، نزاده مادر دنيا

به صولت تالي حيدر، به صورت شبه پيغمبر
به سيرت مظهر داور، وليّ والي والا

قدم در عرصه عالم، نهاده پاک فرزندش
که چِشم آفرينش شد، ز نورش روشن و بينا

به پاس مقدم او شد، مزيّن عالم پائين
ز نور طلعت او شد، منوّر عالم بالا

چو گيرد پرچم (انّا فتحنا)، در کف قدرت
لواي نصرت افرازد، بر اين نُه گنبد خضراء

شها چشم انتظاران را، ز هجران جان به لب آمد
بتاب اي کوکب رحمت، بر افکن پرده از سيما

تو گر عارض بر افروزي، جهان شود روشن
تو گر قامت برافرازي، قيامت ها شود برپا

تو گر لشگر برانگيزي، سپاه کفر بُگريزد
تو گر از جاي برخيزي، نشيند فتنه و غوغا

بيا اي کشتي رحمت، که دريا گشت طوفاني
چو کشتيبان توئي، ما را چه غم از جنبش دريا

خوش آن روزي که برخيزد، ز کعبه بانگ جاء الحقّ
خوش آن روزي که برگيرد، حجاب از چهره زيبا .
اشعار از شاعر محترم: مرحوم دکتر قاسم رسا «ره»


RE: درد دل با امام زمان(عج) - faezeh - ۲۸ فروردين ۱۳۸۹ ۰۷:۰۲ عصر

آقا جون سلام ، مولای مهربون من سلام :

امروز بیشتر از همیشه دلتنگ جمکرانتم ، امروز بیشتر از هر ساعت و بیشتر از

هر دقیقه ای به تو احتیاج دارم و تو مثل همیشه آروم و بی صدا به من گوش میدی

تا آروم شم ؛ اینو میدونم ف باور دارم ...

یاد آخرین باری که جمکران اومدم افتادم ، یاد دوستانی که حالا ازشون دورم

چقدر دلم تنگ شده ؛

آقا جون ! دیدی که برای دیدن تو ، حداقل هفته ای یکبار چقدر به آب و آتیش زدم اما ...

نه ، انگار ما لایق نبودیم ، خودمو میگم ؛ کاش این اتفاق می افتاد و تو منو دعوت نمی کردی

کاش راه دیدن هفتگیتو برامون هموار می کردی ، اما ...

نمی دونم آقا جون ؛ اما دلم گرفته ، از بودن خستم ؛ از بودن و نبودنم ؛ از دیدن و ندیدنم

از شنیدن و این سکوت ...

آقا جون ؛ آقای مهربونیا ! جمعه ها می یان و می رن ؛ مکه ، مدینه ، کوفه ، نجف ، کربلا

کاظمین ... همه جا دنبال تو بودم ؛ نیستس ؛ هستی اما ...

اما کاش به این ترس ما هم رحمی کنی . به خدا هممون می ترسیم تو بیایی

بالاخره جمعه موعود برسه ، تو بیایی اما ... اما من ، یاشاید ما دیگه نباشیم

آقا جون ! سطرای کاغذم به انتها رسید ، اما حرفای من ، اما بی قراری من ،

اما نگاه منتظر من ، حالا منتظر تر از هر ثانیه ای به این تقویم زل زده

آقا جون رحمی کن به دل های بی قرار ما ...


RE: درد دل با امام زمان(عج) - یوسف زهرا - ۳۰ فروردين ۱۳۸۹ ۰۲:۴۶ عصر

سلام.


مهربانا! عزیزا! یوسفا! صدیقا! بیا که بی تو ، هستی سخت خاموش است .تو فریاد العطش منی .عطشی نه تقلیدی و تلقینی

که برخاسته از بنیان هایی به بلندای همه ی تاریخ و برگرفته از طراوتی به زلالی همه فطرت ها. عزیزا ! دیر به یادت افتادیم ، می

دانم . هنوز هم در بسیاری از جاها ی این مرزو بوم ، رنگی از تو نیست . هیچ عذر ی نیست و هیچ دست آویزی نداریم ،بنا داریم

لااقل فصلی با تو باشیم .آیا امیدی وصلی هست ؟ مهدی جان ! خفاشان دنیا را بی تو میخواهند و برای نیامدنت همه ی خوبی

ها را به اسارت برده اند.خورشید من برآی که وقت دمیدن است .


اللهم عجل اوایک الفرج

التماس دعا