. شناخت هدف زندگي و انتخاب صراط مستقيم - نسخه قابل چاپ +- تالار گفتمان وب سایت ختم قرآن مجید (http://forum.ghorany.com) +-- انجمن: فرهنگی و هنری (/forum-1.html) +--- انجمن: مقالات (/forum-25.html) +--- موضوع: . شناخت هدف زندگي و انتخاب صراط مستقيم (/thread-2562.html) |
. شناخت هدف زندگي و انتخاب صراط مستقيم - شادی زهرا - ۱۳ اسفند ۱۳۹۲ ۰۸:۲۲ صبح از جمله بازتابهاي تربيتي اين است كه متربي با توجه به اينكه به شناخت خويش و تمايلش به زندگي جاويد و راهنمايي عقلش به هدايتپذيري از آشنايان به زندگي سعادتمندانه ابدي نائل آمده است، در ساية اين محركهاي دروني و آموزههاي رسولان الهي، با هدف زندگي و انتظاراتي كه بايد از خود داشته باشد، آشنا ميشود.(احقاف: 3) همچنين از سعادت و خوشبختي خويش و مسير منتهي به آن، آگاه ميشود و راه صحيح مسير زندگي را كه مطابق با ساختمان وجودياش باشد، حق تشخيص ميدهد.(بقره: 26) و آن را به عنوان صراط مستقيم نيل به سعادت كه همان مسير هدايت قرآن است، برميگزيند. با اين شناخت از پيمودن در مسيرهايي كه با ساختار وجود اصيل و فطريش هماهنگ نيست، خودداري ميكند. همانطور كه خداوند ميفرمايد: «اين راه (فطرت و قرآن) راه مستقيم من است؛ از آن پيروي كنيد و راههاي ديگر را نرويد كه آنها شما را از راه خداوند بازميدارد، اين توصيه خدا به شماست تا متقي شويد».(انعام: 153) در اين بازتاب، فرد هدف تعليم و تربيت را هدفي كمالي و واقعي، و نه تنازلي، خيالي و اعتباري تلقي ميكند و بدان دلبسته ميشود. به همين دليل، در قرآن نمود سعادت و كمال را در بهرهمندي از نعمتهاي مادي و معنوي پروردگار در بهشت تبيين، و توجه مردم را به آن جلب كرده است؛ از جمله: «اهل سعادت تا آسمان و زمين باقي است در بهشت خالدند؛ مگر آنكه خدا نخواهد. آنها از عطاي ابدي و نامقطوع پروردگار استفاده ميكنند»(هود: 108)؛ «شما و همسرانتان شادمان وارد بهشت شويد (و جزء بهشتيان شويد؛ بهشتياني كه) جامهاي زرين و ظرفهاي بلورين، مملو از خوراكيها و آشاميدنيهاي لذيذ را براي آنها دور بگردانند. در آنجا آنچه دل به آن تمايل داشته باشد و مايه لذت چشم باشد وجود دارد و شما در آنجا هميشه خواهيد بود».(زخرف: 70) براي نشان دادن واقعي بودن كمال و زنده كردن عشق به آن در متربي، قرآن به خيالي نبودن كمال و سعادت و خوشبختي واقعي اشاره ميكند و از آثار آن، ورود به بهشت، بهرهمندي از عطاهاي غيرمنقطع الاهي و آماده بودن وسايل پذيرايي هر آنچه فرد بخواهد و برايش لذتآور باشد و ... را برميشمارد و سپس به رابطة واقعي هدف و كمال با اعمال و كردار ميپردازد و سعادت فرد را نتيجه واقعي كردار خويش بيان ميكند: «جز آنچه عمل كردهايد، مجازات نميشويد».(صافات: 39) متربي بايد به سعادت جاويد بينديشد و اهداف مقدماتي را در جهت آن هدف و سعادت هميشگي انتخاب؛ و بدانها عمل كند. در قرآن در موارد زيادي به ابديت كمال و آثار آن كه به صورت جنّات جلوه مينمايد، اشاره شده است؛ «پاداش آنها در نزد پروردگار، بهشتهاي عدن است كه نهرها در آن جاري است و هميشه در آن خواهند بود».(بينه: 8) در قرآن از پيامبران الاهي و انسانهاي كامل كه به خويشتنشناسي پرداختهاند و از اين طريق، با انتخاب هدف زندگي، در اين مسير استعدادهاي خود را رشد دادهاند، به منزلة اسوههاي تربيت9 ياد ميشود. داستان زندگي آنان در قرآن،10 فراهمسازي زمينة انديشهورزي11 و شناخت عمقي آنان به خود و هموارسازي راه شناخت خدا و انتخاب طريق هدايت و صراط مستقيم12 و پيمودن اين راه به سوي كمال و سعادت است. اينكه در قرآن به داستانهاي انبياء اشاره شده و گاه برخي از داستانها چندين بار تكرار شده است، ممكن است بدين دليل باشد كه به حق، نقش آموزشي و تربيتي بر روي مردم دارند.13 بنابراين، با خواندن داستانهاي انبياء و مطالعة زندگي آنان، خودشناسي افراد بهتر در خداشناسي و پيمودن مسير كمال نمود پيدا ميكند. استمرار تلاش براي صعود به مراتب كمال - شادی زهرا - ۱۳ اسفند ۱۳۹۲ ۰۸:۲۵ صبح از آنجا كه متربي با خودشناسي به درجاتي بودن و نامحدود بودن مراتب كمال و سعادت توجه ميكند و پي ميبرد كه حدي براي رشد و تعالي او وجود ندارد، انگيزة فعاليت گستردهاش در صعود به مراتب كمالي افزايش مييابد و با انگيزه و تلاش مستمر براي دستيابي به مراتب بالاتر، دچار بيحوصلگي و نااميدي نميشود؛ زيرا با اين شناخت مطمئن ميشود كه به هر درجهاي برسد، درجهٔ بالاتري وجود دارد. چنين اطميناني، به فعاليتهاي تربيتي متربي استمرار ميبخشد و انگيزهاي در او ايجاد ميكند كه او هرگز از عمل باز نايستد. در اين وضعيت، انگيزة فرد براي پرورش تمامياميال فطريش افزايش مييابد و تقويت ميشود و در صدد برميآيد همة آنها را عملياتي سازد و پاسخ واقعبينانه به همة نيازها و سائقههاي وجودي و خداداديش دهد.(نحل: 36) و در اين زمينه از هيچ كوشش و تلاشي دريغ نورزد.(حج: 78) قرآن به منظور افزايش انگيزه براي كوشش همهجانبه به رابطه واقعي اعمال و نتايج آن اشاره، و بيان ميكند كه هر چه عمل در كيفيت و كميت بهتر و بيشتر باشد، درجات و مراتب اهداف كمالي بالاتر و بيشتر خواهد بود: «هر فردي به ميزان عملي كه انجام داده است، داراي درجات بهشتي ميشود»(احقاف: 19)؛ «آنان در پيش خدا درجاتي دارند و خدا به آنچه آنها عمل ميكنند، آگاه است».(آلعمران: 163) اين درجات با تعابير گوناگون در مورد هدف نهايي مانند «جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ»، (فرقان: 10) «جَنَّاتِ عَدْنٍ؛(طه: 76) فردوس(كهف: 107) «جَنَّاتِ النَّعِيمِ؛(صافات: 43) «رِضْوانَ اللَّهِ؛ (آلعمران: 15) و عاليترين مقام قرب يعني مقام عنديت(قمر: 55) بيان شده است. پيدايش تحول دروني در متربي - شادی زهرا - ۱۳ اسفند ۱۳۹۲ ۰۸:۲۹ صبح خودشناسي و توجه به واقعيت كمالخواهي خويش كه با ميل رسيدن به آن همراه است، برنامهريزي و كوشش تربيتي را براي تحول دروني و تغيير واقعي از نقص به كمال در پي دارد؛ زيرا ميخواهد از طبيعت خود نقص، نداري و نيازش كاسته شود و قدمبهقدم دارائيش بيشتر شود و به كمال برسد. روشن است كه دارا شدن و كمال يافتن (به معني واقعي و فلسفياش) بدون تحول وجودي امكانپذير نيست. اين تحول، تحول خودِ اصيل و متداوم است؛ تحول نفس است كه هويت و اصالت شخص به آن است. آنكه ميشناسد، باور ميكند فاعل حقيقي اعمال است (و حتي در برخي از فعاليتهايش بدن را هم به استخدام درميآورد) و آيندهاش رهين كردار اوست. «هركس در گرو آن است كه خود كسب ميكند. آن كه فنا نميپذيرد و هدايت و سعادت جاويد يا ضلالت و شقاوت ابدي دارد»(مدثر: 38)؛ «شما مؤمنان مراقب خود باشيد ماداميكه شما بر هدايتيد، گمراهي ديگران شما را زيان نميرساند». (مائده: 105) متربي با خودشناسي در يافته است كه در رشد و كمال، تحول نفس اصل است. بايد او به فكر تكامل دروني باشد و به اصلاح و رشد باطن همت گمارد؛ روح را صفا دهد و آن را از آلودگيها پاك سازد كه با صفا و پاكي روح است كه ميتواند خوبيها و بديها را به خوبي بشناسد و به درجات بالاي قرب راه يابد. متربي ميتواند در سير تكاملي به نفس مطمئنه تحول يابد و در كمال قرب ربوبي بار يابد و به مقام رضا برسد و به صف بندگان خالص حضرتش بپيوندد و از جنت محبت او برخوردار شود: «اي نفس مطمئنه! به سوي پروردگارت بازگرد در حالي كه از او راضي هستي و او هم از تو راضي است. پس در زمره بندگان خاصّم درآي و وارد بهشت ويژهام بشو».(فجر: 30ـ28) |