تالار گفتمان وب سایت ختم قرآن مجید
دل نوشته های من - نسخه قابل چاپ

+- تالار گفتمان وب سایت ختم قرآن مجید (http://forum.ghorany.com)
+-- انجمن: فرهنگی و هنری (/forum-1.html)
+--- انجمن: گوناگون (/forum-12.html)
+--- موضوع: دل نوشته های من (/thread-2378.html)

صفحه‌ها: 1 2 3 4 5


RE: دل نوشته های من - Bitanem - ۳۰ بهمن ۱۳۹۲ ۰۴:۵۰ عصر

واقعا ممنونم که انقد شما خوب و مهربونید....مرسی ازتون خواهر بزرگم خیلی لطف کردین
آره راستش من با هیچ کس جز انتظار عزیزم دردودل نمیکنم اما از دست روزگار خیلی دلم گرفته...امیدم به خداست اما دعامون کنین..واقعا از خدا میخوام هیچ وقت هیچ کس یه تار مو از سر شریک زندگیش کم نشه.من که واقعا شاکر خداوند بزرگمم.زندگی ام فراز و نشیب های خودشو داره ولی خواهر به این خوبی حتما تو دعاهاش مارو فراموش نمیکنه...بازم ممنون آشنای غریب عزیز


RE: دل نوشته های من - آشنای غریب - ۳۰ بهمن ۱۳۹۲ ۱۱:۱۷ عصر

بیتانم عزیزم :

زمان بندی خدا بی نظیر است؛


نه هیچ گاه دیر، نه هیچ گاه زود؛


کمی بردباری می طلبد و ایمانِ بسیار؛


اما ارزشِ انتظار را دارد ...











دل نوشته های من - Entezar - ۱ اسفند ۱۳۹۲ ۰۱:۵۶ صبح

خیلی ممنون و سپاس گذار از آشنای غریب گرامی بابت حرف های زیبا و دلگرمی ارزشمندتون به همسر عزیزم که چند روزی کسالت داشت و همین باعث شده بود یکم بهم بریزم...
ولی واقعا خدا خیل مهربونه.بچه ها بیاید خدا رو به خاطر داشتن خودش شکر کنیم...[/rose:


دل نوشته های من - Entezar - ۶ اسفند ۱۳۹۲ ۱۲:۰۹ صبح

حرف هایی هست..
بد جور دل میشکند
بدجور دل می سوزانند!
بدجور خراب میکنند!
حرفهایی از نزدیکترین کسانت!!
از عزیزترین کسانت!
گاهی دلت میخواهد، نزدیک ترین کست، آنقدر عزیز نبود!
یا اگر بود، کمی بیشتر... حواسش، به تاثیرِش بود...


دل نوشته های من - Entezar - ۱۰ اسفند ۱۳۹۲ ۰۲:۴۶ صبح

عاشقی چیزی برای هدیه نیست
طرح دریا وغروب وگریه نیست
عاشقی یک کلبه ویرانه نیست
صحبت از شمع وگل پروانه نیست
عاشقی تنهای تنها یک تب است
بی تو مردن در سکوت یک شب است


RE: هر یک از ما می توانیم ابراهیم خلیل باشیم - شادی زهرا - ۱۰ اسفند ۱۳۹۲ ۰۶:۱۹ عصر

(۱۵ تير ۱۳۹۲ ۰۶:۵۸ عصر)nilforoosh نوشته:  Rose من مادرم را قربانی پیشکش الهی کرده ام



سلام بر شما
آنطور که تا به امروز تجربه کرده ام همان است که خودتان به آن اشاره کرده اید:
گویی انسان بر ادعایش آزمایش می شود ... همگی بارها این را آزموده اییم : بر آنچه فانیست دل مبند..وتنها خداست که باقیست و البته عادل و عاشق تر ازما بر خودمان.

من هم هر که را بسیار بیشتر از دوست داشتن در دل جای دادم .. در زمانی کوتاه مجبور به انتخاب شدم..

چه حضرت حق دل را جایگاه عشق خود قرار داده.و چه زیباست که گردی بر آن ننشیند.


دل نوشته های من - Entezar - ۱۴ فروردين ۱۳۹۳ ۰۷:۱۵ عصر

ﻣﺎ ﻣﺜﻞ ﺩﻓﺘﺮ ﻫﺎﯼ ﻗﺪﯾﻤﯽ ﮐﺎﻫﯽ ﺑﻮﺩﯾﻢ
ﺩﻭ ﺑﻪ ﺩﻭ ﺑﻪ ﻫﻢ ﭼﺴﺒﯿﺪﻩ
ﻫﺮ ﮐﺪﺍﻣﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﺪﻧﺪ
ﺁﻥ ﯾﮑﯽ ﻫﻢ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻣﯽ ﺯﺩ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽ
ﺣﺎﻻ ﺳﯿﻤﯽ ﻣﺎﻥ ﮐﺮﺩﻧﺪ
ﮐﻪ ﺑﺎ ﺭﻓﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﮐﮑﻤﺎﻥ ﻫﻢ ﻧﮕﺰﺩ


RE: دل نوشته های من - آشنای غریب - ۱۶ فروردين ۱۳۹۳ ۰۸:۱۹ عصر

خانه ی دوست کجاست؟


خانه دوست در آن عرش خداست؛


خانه ی دوست در آن قلب پر از نور خداست؛


و فقط دوست، خداست ...


دل نوشته های من - Entezar - ۱۰ مرداد ۱۳۹۳ ۰۶:۳۵ عصر

تنها که باشی...
دلتنگ یک نفرکه باشی...
تمام تلاشت راهم که بکنی تا خوش بگذرد...
فایده ندارد. . .
تودلت تنگ است....
دلت برای همان یک نفرتنگ است...
تانیاید. . .
تا نباشد...
هیچ چیز درست نمیشود....


دل نوشته - یاسین تبریزی نژاد - ۱۱ مرداد ۱۳۹۳ ۰۴:۵۰ عصر

این شعر رو در یکی از سحر های ماه رمضون گفتم دوستان بیزحمت نقد کنید :

آنچه هویداست ز رخسار تو
شرم نگاه من بیمار بود
مست بدم هوش کجا رفته بود
موسم مستی همه هشیار بود
کیش من آن است که مستم کنی
نئشگی من پی دادار بود
چون پی مسجد شده ام با نماز
آبرویم قدرت ستار بود
هر چه بلا میکشم از خود بود
جرم ز دنیاست که دوار بود
یاد مرا هست که روز نخست
جبه پاکیم سزاوار بود
اینک اگر نامه من جوهریست
از سر هم صحبت نا کار بود
گر چه ردای گنهم بر تن است
بخشش ما خصلت غفار بود
هیج مشو از در او نا امید
چون که بسی جایگهت نار بود
نیک سراییده مرا گنجه ای
لیل سپید عاقبت تار بود