+- تالار گفتمان وب سایت ختم قرآن مجید (http://forum.ghorany.com)
+-- انجمن: فرهنگی و هنری (/forum-1.html)
+--- انجمن: شعر (/forum-10.html)
+--- موضوع: عصرگاه با طعم مشاعره (/thread-1626.html)
RE: عصرگاه با طعم مشاعره - گمنام - ۲۴ آذر ۱۳۹۱ ۰۲:۴۵ عصر
من هر چه دیده ام ز دل و دیده دیده ام
گاهی ز دل بود گله گاهی ز دیده ام
RE: عصرگاه با طعم مشاعره - آشنای غریب - ۲۵ آذر ۱۳۹۱ ۱۲:۴۷ عصر
مصلحت نیست که از پرده برون افتد راز
ور نه در مجلس رندان خبری نیست که نیست
RE: عصرگاه با طعم مشاعره - هُدهُد صبا - ۲۵ آذر ۱۳۹۱ ۱۰:۰۶ عصر
تا تواني دلي به دست آور
دل شكستن هنر نمي باشد
RE: عصرگاه با طعم مشاعره - گمنام - ۲۶ آذر ۱۳۹۱ ۰۸:۵۰ صبح
در دایره وجود موجود علیست
اندر دوجهان مقصد و مقصود علیست
RE: عصرگاه با طعم مشاعره - hamed - ۲۶ آذر ۱۳۹۱ ۱۰:۴۶ صبح
توانا بود هركه دانا بود
ز دانش دل پير برنا بود
RE: عصرگاه با طعم مشاعره - آشنای غریب - ۲۷ آذر ۱۳۹۱ ۱۲:۳۳ صبح
در بیابان گر بشوق کعبه خواهی زد قدم
سر زنشها گر کند خار مغیلان غم مخور
RE: عصرگاه با طعم مشاعره - مریم گلی - ۲۷ آذر ۱۳۹۱ ۰۹:۳۱ صبح
رهرو آن نیست گهی تند و گهی خسته رود
رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود
RE: عصرگاه با طعم مشاعره - هُدهُد صبا - ۲۷ آذر ۱۳۹۱ ۱۱:۴۲ صبح
دلا تا كي در اين زندان، فریب این و آن بینی ؟
یکی زین چاه ظلمانی برون شو تا جهان بینی
RE: عصرگاه با طعم مشاعره - آشنای غریب - ۲۷ آذر ۱۳۹۱ ۰۱:۴۷ عصر
یاد من کردی ولی روزی که دیگر دیر بود ،مهربان گشتی ولی مهر تو بی تاثیر بود
آمدی اما جوانی رفته بود از دست من ،عمرم آخر شد زبس در این سفر تاخیر بود
آمدی روزی که آمد برف پیری بر سرم ،نقش روی ورنگ مویم هر دو را تغییر داد
باز گشتی ای بهار آرزو اما چه سود ،باغ هستی با خزان نیستی درگیر بود
RE: عصرگاه با طعم مشاعره - هُدهُد صبا - ۲۷ آذر ۱۳۹۱ ۰۲:۲۰ عصر
دوش ديدم كه ملائك در ميخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پيمانه زدند