+- تالار گفتمان وب سایت ختم قرآن مجید (http://forum.ghorany.com)
+-- انجمن: فرهنگی و هنری (/forum-1.html)
+--- انجمن: شعر (/forum-10.html)
+--- موضوع: عصرگاه با طعم مشاعره (/thread-1626.html)
RE: عصرگاه با طعم مشاعره - آشنای غریب - ۹ شهريور ۱۳۹۲ ۱۲:۴۴ صبح
دود دل ما نشان سوداست دلا
و اندود که از دل است پیداست دلا
هر موج که میزند دل از خون ای دل
آن دل نبود مگر که دریاست دلا
مولانا
RE: عصرگاه با طعم مشاعره - hamed - ۹ شهريور ۱۳۹۲ ۰۷:۲۴ صبح
(۷ شهريور ۱۳۹۲ ۰۶:۱۶ عصر)هُدهُد صبا نوشته: آرزويم همه خوشبختي توستاین کجاش " ت " داشت دوست عزیز
ماه من
دل به غم دادن و از ياس سخنها گفتن
کار آنهايي نيست
که خدا را دارند
RE: عصرگاه با طعم مشاعره - هُدهُد صبا - ۹ شهريور ۱۳۹۲ ۰۷:۵۵ صبح
نميدونم چرا من آن موقع آلف ديدم !!!!!
RE: عصرگاه با طعم مشاعره - mah19 - ۹ شهريور ۱۳۹۲ ۱۰:۰۹ صبح
در صمیمیت سیال فضا، خش خشی می شنوی
کودکی می بینی
رفته از کاج بلندی بالا، جوجه بردارد از لانه نور
و از او می پرسی
خانه دوست کچاست؟
RE: عصرگاه با طعم مشاعره - هُدهُد صبا - ۹ شهريور ۱۳۹۲ ۱۱:۱۸ صبح
تو را براي وفاي تو دوست ميدارم
وگرنه دلبر پيمان شكن فراوان است
RE: عصرگاه با طعم مشاعره - mah19 - ۱۰ شهريور ۱۳۹۲ ۰۹:۳۹ صبح
تا من بدیدم روی تو ای ماه و شمع روشنم
هر جا بشینم خرمم هر جا روم در گلشنم
RE: عصرگاه با طعم مشاعره - hamed - ۱۲ شهريور ۱۳۹۲ ۰۷:۲۳ صبح
مرا روز ازل کاری بجز رندی نفرمودند
هر آن قسمت که آن جا رفت از آن افزون نخواهد شد
RE: عصرگاه با طعم مشاعره - mah19 - ۱۲ شهريور ۱۳۹۲ ۱۰:۳۲ صبح
در میخانه که باز است چرا حافظ گفت
دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند ؟
( مرشد چلویی . دیوان سوخته )
دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند ؟
( مرشد چلویی . دیوان سوخته )
RE: عصرگاه با طعم مشاعره - hamed - ۱۳ شهريور ۱۳۹۲ ۰۷:۲۶ صبح
دلربایی همه آن نیست که عاشق بکشند
خواجه ان است که باشد غم خدمتکارش
حافظ
RE: عصرگاه با طعم مشاعره - Mohammad23 - ۱۳ شهريور ۱۳۹۲ ۱۰:۱۰ صبح
شنیدستم که گاه محنت و راحت: سه پیراهن سلب بودست یوسف را به عمر اندر
یکی از کید شد پر خون **دوم شد چاک از تهمت**سوم یعقوب را از بوش روشن گشت چشم تر
رخم ماند بدان اول **دلم ماند بدان ثانی **نصیب من شود در وصل آن پیراهن دیگر
ببخشید طولانی شد