چند بار به دنیا می آییم؟ - نسخه قابل چاپ +- تالار گفتمان وب سایت ختم قرآن مجید (http://forum.ghorany.com) +-- انجمن: مذهبی (/forum-3.html) +--- انجمن: رفع شبهات قرآنی (/forum-13.html) +--- موضوع: چند بار به دنیا می آییم؟ (/thread-1260.html) |
چند بار به دنیا می آییم؟ - adam - ۵ بهمن ۱۳۸۹ ۰۲:۵۵ صبح بسمه الله سلام ... این روز ها عده ای که مدعی روشن فکری هستند علاقه ی خاص و ویژه ای به بحث وجود زندگی های متوالی دارند ... حتی گاها معتقدند که آیاتی از قرآن به این موضوع اشاره دارد ... کتاب های مختلف غربی و شرقی هم در این باره زیاد نوشته شده است ... گفتم شاید شما هم چیز هایی در این رابطه شنیده اید .... حالا سوال من این است دلیل واضخ و روشن و معتبری بر پذیرش و یا عدم پذیرش این موضوع وجود دارد؟ اگر آری توضیح دهید ... التماس دعا RE: چند بار به دنیا می آییم؟ - کبوتر حرم - ۵ بهمن ۱۳۸۹ ۰۹:۱۹ عصر سلام adam عزیز منظور شما باید همون اعتقاد به تناسخ باشه.«تناسخ» اين است كه روحى از بدنى به بدن ديگر منتقل شود. که این یک نظریه ی باطل است. تناسخ، به بازگشت روح در بدن انسان دیگر (فقط) اطلاق ميشود و گاهی هم به معناي بازگشت روح در بدن انسان و يا حیوان دیگر اطلاق ميشود. ـبعضی از فلاسفه چهار مرحله برای تناسخ قائل شدهاند: 1- نسخ: هرگاه روح به بدن انسان دیگر بازگردد. 2- مسخ: هرگاه روح به بدن حیوانی حلول كند. 3- فسخ: هرگاه به گیاهی تعلّق گیرد. 4- رسخ: هرگاه به یکی از جمادات تعلّق گیرد. دلایلی بر ابطال تناسخ، و عدم امکان بازگشت روح به زندگی دیگر را ذکر ميکنیم که ابطال هر چهار مرحلهی فوق را هم شامل ميشود. دلائل ابطال تناسخ و عود ارواح: اوّل: ميدانیم، که موجودات زنده در این جهان یک لحظه آرام نیستند، و پیوستـه از حالی به حالی و از مرحلهای به مرحله کاملتری قدم ميگذارند، چیزی که در این قانون هرگز امکان پذیر نیست، بازگشت به عقب و ارتجاع است. مثلاً: بازگشت طفل یک ماهه به نطفه یک روزه. بازگشت طفل تکامل یافته به صورت علقه. بازگشت فرزند به دنیا آمده به رحـم مـادر. بازگشت سیب از درخت افتاده به درخـت. ـ یا به قول فلاسفهی قدیم: بازگشت موجود از قوّه به فعل رسیده، دوباره به بالقوّه بازگشتن. ـ معتقدین به تناسخ ميگویند: انسان ميمیرد و روح او مانند میوه که از درخت جدا ميشود، از بدن جدا شده و دوباره به بدن دیگری بازميگردد و همان مراحل را از نو شروع ميکند. یعنی روحی که سابق بلد بوده حرف بزند، راه برود، غذا بخورد، فکر کند و احتمالاً بخواند یا بنویسد، همه چیز را فراموش کرده و دوباره باید مادر او را پا به پا ببرد تا شیوهی راه رفتن را بیاموزد. امّا این یک عقیده ارتجاعی است و گفتيم كه ارتجاع ممكن نيست. دوّم: هیچ روحی مناسب بدن دیگر نيست.روح کودک همانند جسم او کودک است و روح حیوان مانند جسم او پرشور و با نشاط و با حرارت است، لذا همانطورکه دو جسم از همهی جهات با هم تشابه ندارند، دو روح نيز اختلاف دارند. هر روحی رنگ بدن خود را دارد و به تناسب آن پیش ميرود وبه همین جهت، هرگز دو نفر را پیدا نميکنید که از نظر تظاهرات و پدیدههای روانی کاملاً همانند باشند. هر چه قدر شباهت زياد باشد خواه ناخواه اختلاف و تفاوتهايي با یکدیگر دارند. هر جسم تنها شایسته و هماهنگ روحی است که با آن پرورش یافته و به عکس هر روحی نیز شایسته و هماهنگ با جسم خویش است. در حالی که معتقدین تناسخ ميگویند: روح مسافری است، گاهی در این منزل و گاه در آن منزل رحل اقامت ميافکند. امّا آخر چه طور ممکن است روح یک انسان 50 ساله که مراحل گوناگونی را طی کرده در جنین کودکی قرار گیرد و پس از تولّد مانند روح یک کودک، همان تظاهرات کودکانه را داشته باشد؟! سوّم: فراموشی مطلق برای ارواح ممکن نیست. اگر بنا شد همهی ارواح، یا ارواح تکامل نیافته، به بدنهای تازهای بازگردند، چگونه ممکن است تمام خاطرات گذشته را فراموش کنند؟ ما هیچ کس را نميشناسیم که بار دیگر به این جهان آمده و حوادث آن را دیدهباشد! چگونه ممکن است که 30 یا50 سال یا بیشتر در این جهان زندگی کند، علومی را بیاموزد و در فنونی مهارت پیدا کند؛ ولی همه چیز را فراموش نماید؟ چنین فراموشی برای روح غیرممکن است. به استناد آیات و روایات، در روز قیامت ارواح به بدنهای کامل خود باز ميگردند و تقریباً همه چیز را به خـاطر دارند. اعمالی کـه در این جهان داشتند، حتّی دوستان و دشمنان خود را، هم اگر در برزخ ببینند ميشناسند. وانگهی اگر چنین چیزی ممکن باشد باز بیهودهاست؛زیرا معتقدین به تناسخ، زندگی جدید را برای تنبّه و تکامل و احیـاناً برای کیفر در برابر خلافهای زندگی نخستین ميدانند. بدیهی است این موضوعات برای کسی که گذشته را کاملاً فراموش نموده مفهومی ندارد. چهارم: لازمهی چنین تفکّری این است که با مرگ یک فرد نطفهای منعقد شود تا روح پس از جدایی از بدن اوّل به بدن دوم که در حال نطفه است انتقال یابد! حال اگر حوادثی مانند زلزله رخ دهد و ناگهان عدّه زیادی جان سپارند، تکلیف این همه ارواح سرگردان چه خواهد شد؟ پس این عقیده خرافی و ضعیف ميباشد.(1) پنجم: یکی دیگر از ادلّه ی ابطال تناسخ و عود ارواح دلیل نقلی و روایی می باشد. ـ امام صادق(علیه السّلام)، به یونس بن طبیان فرمود: روح مؤمن پس از آنکه به امر الهی قبض شد، در قالبی که شبیه جسد اصلی دنیای اوست استقرار ميیابد. افراد با ایمان در عالم بعد از مرگ متنعّم اند، ميخورند، مينوشند و موقعی که شخصی بر آنان وارد ميشود، او را به همان صورتی که در دنیا بود ميشناسند.(2) ـ ابی بصیر از امام صادق (علیه السّلام) دربارهي وضعیّت ارواح مشرکین پرسید؟ امام فرمود: آنها در آتش معذّبند و ميگویند پروردگارا! قیامت را بر پا منما و وعدهی عذابی را که دادهای قطعی نفرما و منجّز مساز و باز ما را به پیشینیانمان ملحق فرما.(3) مشاهدهی صورت مثالی: آیت الله حاج میرزا جواد انصاری همدانی (قدّس سره)، عارف فرزانه و کم نظیر نقل ميفرمود: که من در یکی از خیابانهای همدان عبور ميکردم، دیدم جنازهای را به دوش گرفته به سمت قبرستان ميبرند و جمعی او را تشیع ميکنند، ولی از جا و سمتي روشن و ملکوتی او را به سمت تاریکی مبهم و عمیقی ميبرند.روح مثالی این مرد متوّفی در بالای جنازه بود و پیوسته ميخواست، فریاد کند: که ای خدا مرا نجات بده، مرا اینجا نبرند ولی زبانش به نام خدا جاری نميشد و آن وقت رو ميکرد به مردم و ميگفت ای مردم مرا نجات دهید! نگذارید مرا ببرند ولی صدایش به گوش کسی نميرسید. آن مرحوم ميفرمود: من صاحب جنازه را ميشناختم. او حاکم ستمگری از اهل همدان بود. (4) نتیجهگیری بحث تناسخ پس تناسخ هم از نظر علمی و هم دینی، تصویری باطل و بازگشت ارواح مردگان به دنیا و بدنهای دیگر ناشدنی و غیر واقعی است. از مجموع روایات اولیاء دین، معلوم ميشود که ارواح مردم پس از مرگ و ترک بدنهای اصلی، با قالب مثالی که شبیه همان بدنهاست، در عالم برزخ مستقر ميگردند و تا قیام قیامت به اقتضای اعمال دینی خویش یا متنعّم خواهند بود و یا در عذاب به سر ميبرند. برگرفته از کتاب در محضر امیر المؤمنین(علیه السّلام) - جلد2 -------------------------------------------------------------------------- 1ـ قبض روح، ص28 2ـ معاد از نظرروح و جسم، ج 1، ص275 به نقل از اصول کافی، ج3، ص245 3ـ همان مدرک به نقل از معانی الاخبار، ص232 4ـ در کوی بی نشانها، ص112 RE: چند بار به دنیا می آییم؟ - یوسف زهرا - ۵ بهمن ۱۳۸۹ ۱۰:۳۸ عصر سلام. بحث خوبی هست ،در این زمونه با این نظرات در افکار جوانان شبه ایجاد می کنن. در یکی از استان ها روستایی هست که فرقه ای بنام اهل حق هست که افکارشان همین هست وتناسخ را قبول دارن،و میگن که روح انسان بعد از مردن به روح انسان دیگر منتقل می شه ، که از نظر ما کاملا غلط هست. RE: چند بار به دنیا می آییم؟ - adam - ۷ بهمن ۱۳۸۹ ۱۲:۱۲ صبح بسمه الله سلام دوست عزیز ...ممنون از پاسخ کامل و جامعتون ... بله دلیل مطرح کردن این سوال هم از جانب من فراوانی این چنین اعتقادات و همچنین کتاب های شرقی و غربی در این باره هست یکی از اقوام نزدیک من که اتفاقا پایبند مسائل دینی هم هست به این موضوع معتقد است ساعت ها با او بحث کردم خواستم نظر شما ها را هم بدانم ... و اما سوالی شاید کودکانه اما قابل تامل... آیا زمین به اندازه ی جسم تمام آدمیانی که در آن زیسته اند خاک دارد تا در قیامت انسان ها به حسم خاکی باز گردند ؟ RE: چند بار به دنیا می آییم؟ - کبوتر حرم - ۸ بهمن ۱۳۸۹ ۰۳:۵۲ عصر سلام حضرت adam من نمی دونم بعضی ها چطور این سوالات به ذهنشون می رسه... در هر صورت چیزی که به ذهن بنده میاد اینه که: خدا در قرآن به دو ماده به عنوان عامل پیدایش انسان اشاره میکنه: 1. «فَاِنّا خلَقْناکُم مِنْ تُرابٍ؛ به درستی که ما شما را از خاک آفریدیم»(حج/ 50) 2. «ثُمَّ جَعَلْنا نُطْفَهَ فی قَرارٍ مکینٍ؛3 سپس او را نطفه ای در قرارگاه مطمئن (=رحم) قرار دادیم»(مؤمنون/ 130) اما تنها حضرت آدم و حوا از خاک آفریده شدند و مابقی انسان ها از نطفه. خوب حالا توجه داشته باشید به اصل بقای ماده در فیزیک: یعنی هر آدمی که فوت می شود به خاک تبدیل میشود و خاکش هدر نرفته و می ماند... حالا هی هی آدما میمیرن و جسمشون به خاک تبدیل می شود... و دوباره در قیامت همین خاک ها به جسم هایشان تبدیل می شوند... |