نكته ديگرى كه بسيار جالب و ارزنده است و بايد مدنظر قرارگيرد اين است كه حضرت در هنگام سخن گفتن، به افراد يكسان نگاهمىكرد «و كان يساوى فى النظر والاستماع للناس» و بايدسخنگويان محترم اين مطلب را دقت كنند كه يكسان و مساوى درحال حرف زدن به اين طرف و آن طرف نگاه كنند زيرا اين نكتهظريف اخلاقى است كه در نگريستن به افراد(هنگام صحبت كردن)انسانفرق بين اين و آن نگذارد و همه را به يك ديد بنگرد كهاميدواريم در موارد ديگر نيز اين تساوى و يكساننگرى حفظشود.راستى چه زيبا است تربيت رسول الله! بنابراين، هر كهبخواهد بيشتر به پيامبر نزديك گردد، بايد رفتار و اخلاقش را باآن حضرت نزديكتر كند.
«و كان يجالس الفقراء و يواكل المساكين» او نه تنها بامالداران و دارايان مجالست مىكرد بلكه با فقرا و مستمندان نيزهمنشين بود. بلكه قطعا حضرت از نشستن با فقرا بيشتر لذت مىبردو اگر با ثروتمندان مىنشستبه خاطر هدايت كردن آنان بود نه چيزديگر.
هرگاه پيامبر مىخواستبه مجلس وارد شود و با مردمبرخورد كند، خود را طبق موازين اسلامى آرايش مىداد يعنى درآينه مىنگريست و موهاى خود را شانه مىزد و چنين در روايت آمدهاست «و كان ينظر فى المرآه و يتمشط» و نه تنها حضرت لباستميز و مرتب مىپوشيد و محاسن مبارك را شانه مىزد بلكه پيوستهبوى خوش عطر از حضرت از مسافتى دور استشمام مىشد. بگذريمكه خود حضرت خوشبو بود و بوى خوشش دوست و دشمن را جذب مىكرد،كه همواره از عطر نيز استفاده مىنمود. راوى مىگويد: قبل ازآنكه حضرت به مسجد وارد شود، ما خبردار مىشديم زيرا بوى عطرشاز مسافتى به مشاممان مىخورد و متوجه ورود حضرت مىشديم. خودحضرت نيز مىفرمايد: «ان الله يحب من عبده اذا خرج الى اخوانهان يتهيا لهم و يتجمل» خداوند دوست دارد كه بندهاش هرگاهمىخواهد با برادرانش ملاقات كند، خود را آماده كند و براى آنهاآرايش نمايد.
اسلام دستور آراستن داده است نه مانند برخى ساده لوحان كه باموهاى ژوليده و لباس نامرتب مىآيند و خيال مىكنند اين از زهداست. نه! اين از زهد اسلامى كاملا به دور است. زهد اين است كه بهدنيا و ملذاتش دل نبنديم نه اينكه صوفى منشانه زندگى كنيم وژوليده سيما در ميان مردم حاضر شويم!
بسم الله الرحمن الرحمن الرحیم
کبوتر حرم متشکر قبل از سخن گفتن باید عرض کنم گنبد سبز رسول الله _ درود خدا بر او و خاندان پاکش باد _ نا خود آگاه دلمو برد همون جا. چی بگم هنوز شخصیت این عزیز خدا ی تبارک و تعالی برامون مجهوله
سفیر عشق الهی . باید دعاکنیم که خدا مارو هرچی بیشتر و بهتر نزدیک تر کنه به این دردانه ی هستی به آخرین رسول خدا
و اما برخی فکر می کنن تمیز گشتن ( به اصطلاح عام ) با زرق و برق گشتن است اما با همین البسه ی ساده تمیز گشتن هنره .
پيامبر اگر سواره بود هرگز نمىپذيرفت كه شخصى همراه وهمگام او پياده راه رود. از او مىخواست كه بر مركبش در كنارشسوار شود و اگر قبول نمىكرد يا امكان نداشت، به او مىفرمود:
از من جلوتر برو تا من در پس تو آيم و به تو برسم. اين چه عظمتو بزرگوارى است انسانها را سرگردان مىكندو به حيرت وامىدارد.
سلام دوست عزیز ؛
لقد کان لکم اسوه حسنه. با تشکر از مطلب شما.
اگر سه روز مىگذشت و دوستش يا برادر دينىاش را نمىديد ازاو سؤال مىكرد، پس اگر به مسافرت رفته بود برايش دعا مىكردواگر در شهر بود حتما از احوالش تفقد مىنمود و به زيارتش مىرفتواگر بيمار بود به عيادتش مىشتافت.
پيامبر آنقدر مهمان نواز بود و مهمانش را احترام و تقديرمىكرد كه هرگاه كسى بر او وارد مىشد، حضرت متكا و مسند خود رابه او مىداد و اگر نمىپذيرفت آنقدر اصرار مىكرد تا قبول كند.
به به هر جا سخن از رسول عقل و مهرباني مياد فضا پر از عطر و خوشبو ميشه
متشكرم كبوتر حرم
کامل ترین انسان
وجود رسول اکرم صلی الله علیه و آله سرشار از فضیلت های انسانی و صفت های پسندیده و سیر و سلوکی پایدار بود که از بزرگی، اصالت و خوی ناب وی را حکایت می کرد. خداوند او را نیکو تربیت فرمود و از گزند محیطی که در آن می زیست، در امان نگاه داشت. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله آراسته به سجایای نکوی اخلاقی بود، به همین دلیل خدای متعال او را در قرآن بدین صفت توصیف فرمود: «وإِنَّک لَعَلی خُلُقٍ عَظیم.» بنابراین، محمد صلی الله علیه و آله برجسته ترین نمونه کمال انسانی و شایسته ترین الگوی مسلمانان است و از این رهگذر، خداوند به ما فرمان داده است که از او پیروی کنیم و برای دست یابی به رضوان الهی، به آموزه های وی عمل کنیم. خدای سبحان، مؤمنان را در قرآن مخاطب ساخته و فرموده است:
لَقَد کانَ لَکُم فی رَسولِ اللّه ِ اُسْوَةٌ حَسَنةٌ لِمَنْ کان یَرْجُواللّه َ وَ الیومَ الآخِرَ و ذَکَرَللّه َ کَثیرا.(احزاب:21)
برای کسانی که به خدا و روز قیامت امیدوارند و خدا را زیاد یاد می کنند،
رسول خدا بهترین الگو است.
این آیه، خود قوی ترین دلیل و بزرگ ترین گواه بر این است که
رسول خدا صلی الله علیه و آله از شایسته ترین اخلاق و پسنده ترین فضیلت های انسانی بهره مند بوده است.
http://www.hawzah.net
حضرت ضمن اينكه بسيار هيبت داشت، براى اينكه حاضرين ازديدارش هراس نكنند و ديدارش آنان را نرنجاند، گاهى شوخى مىكردو لطيفهاى در حد ميزان شرعى مىگفت كه هيبتش حاضران را بهوحشت نياندازد و جرات سخن گفتن را از آنان سلب نكند. بويژهاگر مىيافت كه يكى از يارانش ناراحت و غمگين استبا او شوخىمىكرد تا غمش را بزدايد. و اصلا پيامبر آن گونه با افراد سخنمىگفت كه مناسب با وضعيت علمى و حالت روانى آنان بود. در روايتآمده است: «و كان يخاطب جلساءه بما يناسب» و به اندازه عقل ودركشان با آنان سخن مىگفت و مىفرمود: «ما پيامبران ماموريتداريم كه با مردم به اندازه عقولشان سخن بگوئيم» .
مىفرمود: «اكرم اخلاق النبيين و الصديقين البشاشه اذاتراووا و المصافحه اذا تلاقوا» برترين اخلاق پيامبران ورادمردان خوشروئى است هنگامى كه به هم مىرسند و مصافحه و دستدادن به يكديگر است هنگامى كه با هم ملاقات مىكنند و لذا هر وقتپيامبر مسلمانى را مىديد فورا با او مصافحه مىكرد وبه او دستمىداد و بر اين امر بسيار تاكيد مىنمود. در روايت است كههرگاه دو مؤمن به هم مىرسند و مصافحه كنند گناهانشان مىريزدمانند برگ درختان(در فصل خزان).