۲۱ خرداد ۱۳۸۹, ۱۰:۳۸ صبح
دعاهاي زير از کتاب سومين جشنواره بينالمللي "دستهاي کوچک دعا" است. اين جشنواره سه سال است که در تبريز برگزار ميشود و دعاهاي بچههاي دنيا را جمع آوري ميکند و برگزيدگان را به تبريز دعوت و به آنها جايزه ميدهد. دعاهايي که ميخوانيد از بچههاي ايران است.
لطفاً آمين بگوئيد:
آرزو دارم سر آمپولها نرم باشد! (تاده نظربيگيان / ۵ ساله)
خداي مهربانم! من در سال جديد از شما ميخواهم اگر در شهر ما سيل آمد
فوراً من را به ماهي تبديل کني! (نسيم حبيبي / ۷ ساله)
خداي عزيزم! من تا حالا هيچ دعايي نکردم.
ميتوني ليستت رو نگاه کني.
خدايا ازت ميخوام صداي گريه برادر کوچيکم رو کم کني! (سوسن خاطري / 9 ساله)
آرزوي من اين است که اي کاش مامان و بابام عيدي من را از من نگيرند.
نها هر سال عيديهايي را که من جمع ميکنم از من ميگيرند و به بچه آنهايي ميدهند که به من عيدي ميدهند! (سحر آذريان / ۹ ساله)
اي خدا! کاش همه مادرها مثل قديم خودشان نان بپزند
من مجبور نباشم در صف نان بايستم! (شاهين روحي / 11 ساله)
خدايا! کاري کن وقتي آدمها ميخوان دروغ بگن يادشون بره! (پويا گلپر / 10 ساله)
خدا جون! تو که اينقدر بزرگ هستي چطوري مياي خونه ما؟
دعا ميکنم در سال جديد به اين سؤالم جواب بدي! (پيمان زارعي / 10 ساله)
خدايا! در اين لحظه زيبا و عزيز از تو ميخواهم که به پدر و مادر همه بچههاي تالاسمي پول عطا کني
تا همه ما بتوانيم داروي "اکس جيد" را بخريم و از درد و عذاب سوزن در شبها رها شويم
و در خواب شبانهيمان مانند بچههاي سالم پروانه بگيريم و از کابوس سوزن رها شويم... (مهسا فرجي / 11 ساله)
دلم ميخواهد حتي اگر شوهر کنم خمير دندان ژلهاي بزنم! (روشنک روزبهاني / 8 ساله)
خدايا! شفاي مريضها را بده هم چنين شفاي من را نيز بده تا مثل همه بازي کنم و هيچکس نگران من نباشد
و براي قبول شدن دعا 600 عدد صلوات گفتم ان شاء الله خدا حوصله داشته باشد و
شفاي همه ما را بدهد. الهي آمين. (مهدي اصلاني / 11 ساله)
خدايا ماهي مرا زنده نگه دار و اگر مرد پيش خودت نگه دار
و ايشالله من بتوانم خدا را بوس کنم و معلممان هم مرا بوس کند!! (اميرحسام سليمي / 6 ساله)
خديا! دعا ميکنم که در دنيا يک جاروبرقي بزرگ اختراع شود تا ديگر رفتگران خسته نشوند! (فاطمه يارمحمدي / 11 ساله)
اي خدا! من بعضي وقتها يادم ميرود به ياد تو باشم
ولي خدايا کاش تو هميشه به ياد من بيوفتي و يادت نرود! (شقايق شوقي / 9 ساله)
خداي عزيزم! سلام. من پارسال با دوستم در خونهها را ميزديم و فرار ميکرديم.
خدايا منو ببخش و اگه مُردم بخاطر اين کار منو به جهنم نبر چون من امسال ديگه اين کار رو نميکنم! (دلنيا عبديپور / 10 ساله)
خدايا مهدکودک از خانه ما آنقدر دور باشد که هر چه برويم، نرسيم.
بعد برگرديم خانه با مامان و کيف چاشتم.
پاهاي من يک دعا دارند آنها کفش پاشنه بلند تلق تلوقي (!) ميخوان دعا ميکنند بزرگ شوند که قدشان دراز شود! (باران خوارزميان / 4 ساله)
خدايا! من دعا ميکنم که گاو باشم (!) و شير بدهم
تا از شير، کره، پنير و ماست براي خوراک مردم بسازم! (سالار يوسفي / 11 ساله)
من دعا ميکنم که خودمان نه، همه مردم جهان در روز قيامت به بهشت بروند. (الميرا بدلي / 11 ساله)
خداي قشنگ سلام! خدايا چرا حيوانات درس نميخواننداما ما بايد هر روز درس بخوانيم؟
در سال جديد دعا ميکنم آنها درس بخوانند و ما مثل آنها استراحت کنيم! (نيشتمان وازه / 10 ساله)
اگر دل درد گرفتيم نسل دکترها که آمپول ميزنند منقرض شود تا هيچ دکتري نتواند به من آمپول بزند! (عاطفه صفري / 11 ساله)
لطفاً آمين بگوئيد:
آرزو دارم سر آمپولها نرم باشد! (تاده نظربيگيان / ۵ ساله)
خداي مهربانم! من در سال جديد از شما ميخواهم اگر در شهر ما سيل آمد
فوراً من را به ماهي تبديل کني! (نسيم حبيبي / ۷ ساله)
خداي عزيزم! من تا حالا هيچ دعايي نکردم.
ميتوني ليستت رو نگاه کني.
خدايا ازت ميخوام صداي گريه برادر کوچيکم رو کم کني! (سوسن خاطري / 9 ساله)
آرزوي من اين است که اي کاش مامان و بابام عيدي من را از من نگيرند.
نها هر سال عيديهايي را که من جمع ميکنم از من ميگيرند و به بچه آنهايي ميدهند که به من عيدي ميدهند! (سحر آذريان / ۹ ساله)
اي خدا! کاش همه مادرها مثل قديم خودشان نان بپزند
من مجبور نباشم در صف نان بايستم! (شاهين روحي / 11 ساله)
خدايا! کاري کن وقتي آدمها ميخوان دروغ بگن يادشون بره! (پويا گلپر / 10 ساله)
خدا جون! تو که اينقدر بزرگ هستي چطوري مياي خونه ما؟
دعا ميکنم در سال جديد به اين سؤالم جواب بدي! (پيمان زارعي / 10 ساله)
خدايا! در اين لحظه زيبا و عزيز از تو ميخواهم که به پدر و مادر همه بچههاي تالاسمي پول عطا کني
تا همه ما بتوانيم داروي "اکس جيد" را بخريم و از درد و عذاب سوزن در شبها رها شويم
و در خواب شبانهيمان مانند بچههاي سالم پروانه بگيريم و از کابوس سوزن رها شويم... (مهسا فرجي / 11 ساله)
دلم ميخواهد حتي اگر شوهر کنم خمير دندان ژلهاي بزنم! (روشنک روزبهاني / 8 ساله)
خدايا! شفاي مريضها را بده هم چنين شفاي من را نيز بده تا مثل همه بازي کنم و هيچکس نگران من نباشد
و براي قبول شدن دعا 600 عدد صلوات گفتم ان شاء الله خدا حوصله داشته باشد و
شفاي همه ما را بدهد. الهي آمين. (مهدي اصلاني / 11 ساله)
خدايا ماهي مرا زنده نگه دار و اگر مرد پيش خودت نگه دار
و ايشالله من بتوانم خدا را بوس کنم و معلممان هم مرا بوس کند!! (اميرحسام سليمي / 6 ساله)
خديا! دعا ميکنم که در دنيا يک جاروبرقي بزرگ اختراع شود تا ديگر رفتگران خسته نشوند! (فاطمه يارمحمدي / 11 ساله)
اي خدا! من بعضي وقتها يادم ميرود به ياد تو باشم
ولي خدايا کاش تو هميشه به ياد من بيوفتي و يادت نرود! (شقايق شوقي / 9 ساله)
خداي عزيزم! سلام. من پارسال با دوستم در خونهها را ميزديم و فرار ميکرديم.
خدايا منو ببخش و اگه مُردم بخاطر اين کار منو به جهنم نبر چون من امسال ديگه اين کار رو نميکنم! (دلنيا عبديپور / 10 ساله)
خدايا مهدکودک از خانه ما آنقدر دور باشد که هر چه برويم، نرسيم.
بعد برگرديم خانه با مامان و کيف چاشتم.
پاهاي من يک دعا دارند آنها کفش پاشنه بلند تلق تلوقي (!) ميخوان دعا ميکنند بزرگ شوند که قدشان دراز شود! (باران خوارزميان / 4 ساله)
خدايا! من دعا ميکنم که گاو باشم (!) و شير بدهم
تا از شير، کره، پنير و ماست براي خوراک مردم بسازم! (سالار يوسفي / 11 ساله)
من دعا ميکنم که خودمان نه، همه مردم جهان در روز قيامت به بهشت بروند. (الميرا بدلي / 11 ساله)
خداي قشنگ سلام! خدايا چرا حيوانات درس نميخواننداما ما بايد هر روز درس بخوانيم؟
در سال جديد دعا ميکنم آنها درس بخوانند و ما مثل آنها استراحت کنيم! (نيشتمان وازه / 10 ساله)
اگر دل درد گرفتيم نسل دکترها که آمپول ميزنند منقرض شود تا هيچ دکتري نتواند به من آمپول بزند! (عاطفه صفري / 11 ساله)