می زنم امروز در کوی توَلاّیت قدم
تا بگیری دست این افتاده را فردا جواد
در گلستان محمد، نخل سرسبز رضا
میوه قلب علی، ریحانه زهرا جواد
یاجواد الائمه! اي خورشيد عشق
اي مولاي جوان من
چه زود غروب کردي!
ای راهب کلیسا دیگر مزن به ناقوس *** خاموش کن صدارا، نقاره می زند طوس
آیا مسیح ایران کم داده مرده را جان *** جانی دوباره بردار با ما بیا به پابوس
آنجا که خادمینش از روی زائرینش *** گرد سفر بگیرند با بال ناز طاووس
خورشید آسمان ها در پیش گنبد او *** رنگی ندارد آری چیزی شبیه فانوس
رویای ناتمامم ساعات در حرم بود *** باقی عمر اما افسوس بود و کابوس
وقتی رسیدی آنجا در آن حریم زیبا *** زانو بزن به پای بیدار خفته در طوس..
شاعر:سید حمید برقعی
” قطعه اي از بهشت “
آمدم اي شاه، پناهم بده خط اماني ز گناهم بده
اي حَرمَت ملجأ در ماندگان دور مران از در و، راهم بده
اي گل بي خار گلستان عشق قرب مکاني چو گياهم بده
لايق وصل تو که من نيستم اِذن به يک لحظه نگاهم بده
اي که حَريمت به مَثَل کهرباست شوق وسبک خيزي گاهم بده
تاکه ز عشق تو گدازم چو شمع گرمي جان سوز به آهم بده
لشگرشيطان به کمين من است بي کسم اي، شاه پناهم بده
از صف مژگان نگهي کن به من با نظري، يار و سپاهم بده
در شب اول که به قبرم نهند نور بدان شام سياهم بده
اي که عطا بخش همه عالمي
جمله ی حاجات مرا هم بده
[url=http://dl.softgozar.com/Sound/Piece-of-Heaven.mp3][/url]
در حريمت
آهويم
من دست وپا گم كرده ام
ديده ودل
هردو در صحن رضا گم كرده ام
اشكباران است
روي گونه هاي خسته ام
خويش را
در لابلاي
اشكها گم كرده ام
اي پناه بي پناهان
اي
اميد بي كسان
عشق را
در گوشه ايوان طلا گم كرده ام
اين منم
مهمانتان
اي سوره مهر واميد
ديده ودل
هردو
در صحن رضا گم كرده ام
شعر مریم سقلاطونی برای امام رضا(ع)
گنبدت از هر کجای شهر سوسو می کند
دست هر آشفته ای را پیش تو رو می کند
در لباس خادمان مهربانت، آفتاب
صبح ها، صحن حرم را آب و جارو می کند
ماه هر شب کنج بست "شیخ حر عاملی"
یاد معصومیت آن بچه آهو می کند
یاد معصومیت آن بچه آهو ...یاد تو
کوچه های شهر را لبریز "یا هو " می کند
باد، هم مثل نگهبان درت... بدو ورود
غصه را از شانه های خسته، پارو می کند
عطر نابی می وزد از کوچه باغ مرقدت
هر که می آید حرم ... این عطر را بو می کند
...خادمی می گفت که... آقا به وقت بدرقه
دست زائر را پر از گل های شب بو می کند