۶ ارديبهشت ۱۳۸۹, ۰۲:۳۰ عصر
۲۸ اسفند ۱۳۹۰, ۱۱:۲۷ صبح
«جابوتیکابا» نام درختی است که بیشتر در کشورهای آمریکای لاتین و آمریکای جنوبی مثل آرژانتین و برزیل رشد می کند. میوه های این درخت به طور مستقیم روی شاخه و تنه های آن رشد می کند.
در فرهنگ های لغت گیاهان دارویی این درخت «عودالبرق» ترجمه شده است. اگر بخواهید یکی از این درختها داشته باشید باید خیلی صبور باشید چرا که ۱۰۰ سال طول می کشد این درخت رشد کند.
در فرهنگ های لغت گیاهان دارویی این درخت «عودالبرق» ترجمه شده است. اگر بخواهید یکی از این درختها داشته باشید باید خیلی صبور باشید چرا که ۱۰۰ سال طول می کشد این درخت رشد کند.
۳۰ فروردين ۱۳۹۱, ۰۸:۴۲ عصر
مان که موندم
اااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
اااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
۲ ارديبهشت ۱۳۹۱, ۱۱:۰۶ صبح
درختان چه زيبا و با خشوع در حال ركوع و سجود، تسبيح خدا را ميگويند
۲۷ ارديبهشت ۱۴۰۱, ۰۱:۱۱ عصر
﷽
درخت، از رازآلودترین اتفاقهاست...:
درختان لحظهای غفلت نمیکنند..
درختان همیشه هوشیارند..
انگار هماره مؤمناند.
همه وقت در ذکر و مراقبهاند.
و میشود حضور پُرهیبت خدا را،
در هوشیاری مستمرّشان دید!!
درختان به طرز چشمگیری منتظرند.
نوعی انتظار مؤمنانه که
از جنس گشودگی و گوشبهزنگی است.
درختان سَروسِرّی با آسمان دارند.
با هر آنچه ارتباط میگیرند
اتفاقی تازه خلق میکنند.
مثلاً فکر کنید،
چه اندازه باد، شکوهش را،
مدیون شاخههای درخت است!
یا باران، مگر نه این است که
باران با ساز شاخهها، خوشنواتر است؟
یا خاک، چه ترانههای سبزی،
با گلوی درخت میخواند!
یا نور، تناوری و بالیدن درخت را،
که میبیند احساس معنا نمیکند؟
«حتما میدانید، در قرآن،
ایمان به درختی پاک تشبیه شده است؟
درختی استوار، بارور
و با شاخههایی رو به آسمان..
ایمان، شبیه درخت است..
چه اوصافی سبب شده که درخت،
تجسّد و تمثّلِ ایمان باشد؟
گوشبهزنگی و آسمانجویی!
عشق به نور ..
مکالمهی پیوستهاش با باد ..
پیوندش با خاک و باران و نور ..
و هوشیاری حیرتآورش،
در بیتابی و سکون!
درخت به سبب پیوند خلاقانهاش
با خاک و نور و باد و باران،
آموزگار ایمان است...
ایمان هم شاید،
چیزی از همین جنس باشد.
از جنس پیوند. پیوندی خلاقانه،
با هر آنچه در اطراف ما میتپد...
درخت، از رازآلودترین اتفاقهاست...:
درختان لحظهای غفلت نمیکنند..
درختان همیشه هوشیارند..
انگار هماره مؤمناند.
همه وقت در ذکر و مراقبهاند.
و میشود حضور پُرهیبت خدا را،
در هوشیاری مستمرّشان دید!!
درختان به طرز چشمگیری منتظرند.
نوعی انتظار مؤمنانه که
از جنس گشودگی و گوشبهزنگی است.
درختان سَروسِرّی با آسمان دارند.
با هر آنچه ارتباط میگیرند
اتفاقی تازه خلق میکنند.
مثلاً فکر کنید،
چه اندازه باد، شکوهش را،
مدیون شاخههای درخت است!
یا باران، مگر نه این است که
باران با ساز شاخهها، خوشنواتر است؟
یا خاک، چه ترانههای سبزی،
با گلوی درخت میخواند!
یا نور، تناوری و بالیدن درخت را،
که میبیند احساس معنا نمیکند؟
«حتما میدانید، در قرآن،
ایمان به درختی پاک تشبیه شده است؟
درختی استوار، بارور
و با شاخههایی رو به آسمان..
ایمان، شبیه درخت است..
چه اوصافی سبب شده که درخت،
تجسّد و تمثّلِ ایمان باشد؟
گوشبهزنگی و آسمانجویی!
عشق به نور ..
مکالمهی پیوستهاش با باد ..
پیوندش با خاک و باران و نور ..
و هوشیاری حیرتآورش،
در بیتابی و سکون!
درخت به سبب پیوند خلاقانهاش
با خاک و نور و باد و باران،
آموزگار ایمان است...
ایمان هم شاید،
چیزی از همین جنس باشد.
از جنس پیوند. پیوندی خلاقانه،
با هر آنچه در اطراف ما میتپد...