تالار گفتمان وب سایت ختم قرآن مجید

نسخه کامل: فاطمیه
شما در حال مشاهده نسخه متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
صفحه‌ها: 1 2 3
اسمان گلبوسه چين ازپاي اوست
افتخاراين علي زهراي اوست
فاطمه شيرازه جمع علي
فاطمه پروانه شمع علي
اه زهراباوران باوركنيد
تاابداين بيت راازبركنيد
فاطمه يعني خداونديقين
فاطمه يعني خداروي زمين
اين اگركفراست ايين من است
مشرب من مذهب ودين من است
به اميدظهورحضرت دوست

[تصویر:  4poqk1t.jpg]

فاطمیه بوی لاله می دهد
بر دل ما آه و ناله می دهد
فاطمیه دیده ها ابری شود
گاه بی تابی و صبری شود
فاطمیه صحبت از آیینه هاست
گفتگو از ظلمها و کینه هاست
فاطمیه یاس نیلی می شود
حق ذی القربی به سیلی می شود
فاطمیه بیت حق را سوختند
قلب زهرا را ز غم افروختند
فاطمیه یاس پر پر می شود
خون از این غم قلب حیدر می شود
فاطميّه ، اعتقاد شيعه است
عشق زهرا ، در نهاد شيعه است

فاطميّه ، آبروي اهل دل
سوختن در گفتگوي اهل دل

فاطميّه ، شاهدي بر بي نشان
غربت مولا امير مؤمنان

فاطميّه ، از ولايت تا ولي
يك سقيفه فتنه ، در حقِّ علي

فاطميّه ، شور و حال گريه است
چشم اگر چشم است ، مال گريه است

فاطميّه ، محو زهرا بودن است
افتخار نسل زنها بودن است

فاطميّه ، فصل يك تاريخ درد
... اين حديث تلخ ، با دلها چه كرد ؟

فاطميّه ، كوثر پرپر شده
شاخه اي از ياس خاكستر شده

فاطميّه ، رنج محتوم علي
يك سقيفه ، حقِّ مظلوم علي

فاطميّه ، ذوالفقاري در نيام
بازتاب گريه هاي ناتمام

فاطميّه ، شرم آتش در بهشت
بي قرار از اشك پيغمبر ، بهشت

فاطميّه ، سيلي و ياس كبود
يا محمّد (ص) ! جرم زهرايت چه بود

فاطميّه ، با ولايت بودن است
خطّ سرخ رهبري پيمودن است

فاطميّه ، خطبه هاي آتشين
گفتن از حق ، در حضور غاصبين

فاطميّه ، با اذان هاي بلال
سوختن ،‌در آتش اشك زُلال

فاطميّه ، ريشه دارد در حجاب
جلوه زهرايي اسلام ناب

فاطميّه ، سرّ ياس و لاله است
يك حيات پاك هجده ساله است

فاطميّه ، مُصحف رنج بتول
اوّلين غمنامه آل رسول



[تصویر:  4poqk1t.jpg]

وقتی بنای خلقت مـــا را گذاشـــتند *****نـوری به حجــم تیره دنـــیا گذاشـتند
روح مرا به خاطر روح تو خلق کرده اند *****نام مرا به عشق تو فاطمه گذاشتند
سلام.

نوشتند عاقبت با بغض وکینه
به ضرب مبخ در ، بر روی سینه

جزای عاشق حیدر همینه
فاطمیه



فـاطمـیـه مـاه درد و ابـتلاســـت فــــاطمـیـه مــادر صد کربـلاسـت

فـاطمـیه اشـکـها خـون میشــود فــــاطـمیـه عـقل،مـجـنون میـشود

فـاطمـیـه بـاغــبان افســرده بـود یــک گــلستان لاله اش پژمرده بود

فـــاطمیـه صــد نیستان لاله است مــــاه رخـــسـار کــبـود لالــه است

فـاطـمیه فصــل شور شیعه است قــصه سنـــگ صــبور شـیعه است

مــــاه درد و آـتش و دیوار و در ســوزش پــروانــه از پــا تـا به سر

مــــاه خــونین گشتن دیوار و در خـــون ســیــنه خـون دل خون جگر

غـــــم بــدلها جای خود وا میکند غــصـه هــم در ســیــنـه ماوا میکند

فــاطمیه شرح غم های علی است گــور عــشــق و آرزوهای علی است

قـلــب حیدر لاله زار حسرت است سـهــم او تنهایی است و غربت است

فــــاطــمیه چیست؟رخساری کبود از جـــفای خــصــم بـی شرم و عنود

فــــاطمـیه حرمت عصمت شکست تــــازیــانــه بـر تــن زهــرا نــشـست

فـــــاطمیه میخ در خون گریه کرد کوه وصحرادشت وهامون گریه کرد

فـــــاطــمیه بر رخی سیلی نشست شــــیـشه عــــمر علی،زهرا شکست

فـــــاطمیه فصل غم پروردن است جســــــتجو از قبر مخفی کردن است

مـــاه تشیــیع جنازه در شب است مــــــاه اشــــک بی امان زینب است

فـــاطمیه قـــلب هر شیعه شکست گــرد غم بر چهره مــــــهدی نشست

قـصه کوته سینه ام را غــم گرفت شــــــادمانی در دلـــم ماتــــــم گرفت

قــصه کـوته اشک غم سیلاب شد قـــلــــب مــــــولا قطره قطره آب شد

کـــلـک خـونبار از نوشتن باز ماند مـــــــرغ دل در ســـینه از پرواز ماند
نمی دانی ز نامحرم کتک خوردن چه سخت است
نمی دانی ز درد رو نخوابیدن چه سخت است
چه کس زیر لگد دیده که گلبرگ شقایق تاب آرد
شکست استخوان سینه بشنودن چه سخت است
اگر میخی رود در سینه نرگس چه باک است
ز سینه پیش طفلان خون تراویدن چه سخت است
اگر خیبر شکن از جا کند خیبر عجب نیست
به شب وقت کفن آهسته نالیدن چه سخت است



[تصویر:  143dj4o.jpg]

" فاطمیه همیشگی ست، ببین ........ مادرِ ما، هنوز پشتِ در است "
بسم الله الرحمن الرحیم »

سلام به همه ی عاشقای ائمه ی اطهار

تا حالا شده یه بیت شعر یا یه کلمه یا ... به فکر ببرتت ؟

یا یه سوال دیگه شده با شعری که خودت برای خودت

می خونی عزاداری کنی گریه کنی بدون منبر ؟!

بدون مداح ؟!!!

اما ... میشه !

این شعر با دل من که این طور بود یه عزاداری یه نوحه یه اشک

بدون نوحه خوان !!!!....

...

بارالهـا شب شده این کیست غوغـا می کند

دیده و دل را ز اشک و خون چو دریا می کند



گاه صورت می نهد بر خاک و می گرید چو ابر

گـاه با قبــر پیمبـــر درد دلهــا می کنـد

بوالبشـر نالد زغـم ، موسـات یا عیسـات این

یا کـه در آذر خلیــل اللـه مـأوا می کنــد



نــوح در طوفـان غـم افتاده یا یعقــوب زار

از فـراق یوســف خود نالـه بر پا می کنـد



نی غلط گفتم که این پروانه ی سوزان علی ست

نالـه از هجـران شمـع روی زهـرا می کند



زیر لب گریـد که ای آرام جـان من بخـواب

" میهمـان امشب ترا بر خویش بابـا می کنـد "


فاطمــه جـان جـانِِِِِِ علــــــــی آرام باش

زینبـت در خانـه طفلان را تسلـی می کنـد


بسکـه این دختـر وفـا دارد به یاد پهلویـت

آن در و دیـوار را هر شـب تماشـا می کند



از برای پهلـوی بشکستـه ی خـود غـم مخـور

اشـک چشمــان علــی او را مداوا می کنـد



شرح مظلومیتت را هر که بنویسـد به دهر

محسنـت با خـون پاک خویش امضا می کند



سازگار این نکتــه را بنویـس با خـون جگـر

نالــه ی خود را علــی از خلـق اخفـا می کنـد



با دلت چه کرد ؟



اللهم عجل فی فرج مولانا صا حب الزمان

یا صا حب الزمان ادرکنی

یا صا حب الزمان اغثنی



التماس دعا
سلام جناب سفیر عشق
ممنون بابت شعر زیباتون که به قول شما به تنهایی یه مجلس روضه است...

یاد حرف یکی از بزرگان افتادم که می فرمود: هیچ چیزی مثل کبر و ریا بنده رو از چشم خدا نمی ندازه. می گفت آدم هر از گاهی گناه کنه اما به خاطر گناهش شرمنده باشه خیلی بهتر تا اینکه هیچ خطایی نکنه و فکر کنه بنده ی مخلص خداست و دچار کبر و ریا شه.

می دونید بعضی وقتا که آدم دعای کمیل یا توسلی که میره حالات طبیعی داره، شاید برای گریه کردن و راز و نیازش نیاز به مداح و سخنران داشته باشه ... که صد البته مداح و سخنران موثر...
در نهایت هم بعد از مراسم یه حس خوب داره، یه حسی شبیه به سبک شدن...

اما جایی که به نظر من نیاز به مداح و سخنران و میون دار نداره فاطـــــــــــــــمیه است...
جایی که هر قدر هم گریه کنی و زار بزنی بازم خالی نمیشی ... کبر و غرور که چه عرض کنم، آخر مجلس دلت می خواد بمیری ...
یاد مادرت زهرا (س) می افتی، یاد مطلومیت علی (ع)...
یاد بچه های کوچیک و معصوم و تجسم مادر تو بستر...
از اون طرف دفن مخفیانه و حبس صدای گریه...

حالا همش رو هم که هضم کنی بازم یاد امام غریب خودت می افتی که آقا هم مثل پدرش علی(ع) تو این شبا تنهایی گریه میکنه...
یاد اینکه آقامون هم از ترس ما ها مخفیانه به قبر مادرش سر میزنه...

بعضی وقتا با خودم می گم:
آیا من واقعاً اجازه دارم گریه کنم؟؟؟
اجازه دارم مشکی بپوشم؟؟؟
نکنه مادرمون همون طور که نمی خواست کسی تو تشییع پیکرش شرکت کنه و کسی از محل دفن اطلاع داشته باشه، نخوان منه شیعه نما هم براشون عزادار باشم؟؟؟
نمی دونم...
نمی دونم...
ولی هیچ جوری نمی تونم تصور کنم که خانم از دست ما ها ناراحت نیستن...
آخه ما یوسفش رو تنها گذاشتیم...
به نظرتون توی این شبا آقا از دست ما ها به مادرشون گله نمیکنه؟؟؟
به مادرشون میگن که ما ها همه بی وفا و بی معرفتیم؟؟؟

حالا گیریم که آقا، آقایی کنن و دم از بی معرفتی ما نزنن...
مادرشون نمی گن پسرم چرا تنهایی اومدی؟؟؟
نمی پرسن پس کو یارانت؟؟؟
............


نمی دونم...
شاید نباید اینا رو می نوشتم...
شاید خیلی بچه گانه نوشتم...
ولی دیگه خسته شدم بس که خودمون تحویل گرفتیم و گفتیم شیعه ایم و منتظر...

[تصویر:  143dj4o.jpg]

" فاطمیه همیشگی ست، ببین ........ مادرِ ما، هنوز پشتِ در است "
بسم الله الرحمن الرحیم

دل نوشته ی شما رو خوندم . می تونم بگم برای دوری از شیطان فقط در آغوش امن کبریایی می تونیم باشیم که این خالق مهربان برای همه ی افراد چه خاص و چه عام با روی گشاده استقبال می کنه . اگه واقعا همچین جایگاهی رو نداشتیم جای نگرانی بود درسته پس فقط باید از خودشون کمک بگیریم .


آیا خدا برای بنده اش کافی نیست ؟....

در ضمن خود ائمه می دونند که عاشقاشون ندیده عاشق شدن پس هیچ وقت تنهامون نمیگذارند

امام زمان خودتون می دونید که ما دانش شما رو نداریم اما نمی خواهیم هم دل عزیز شما رو ناراحت کنیم بیا به امام بودن خودتون قسم هیچ وقت از ما دل نکنید حتی موقعی که نادونی می کنیم و راه رو اشتباه میریم.
يا رسول الله ! داغت با دل زهرا چه كرده ؟
در فراغ تو علي آن رهبر تنها چه كرده ؟
رحمة للعامين بودي بر اين امّت دريغا
امّت مرحومه بعد از تو در اين دنيا چه كرده ؟
شد تو را مزد رسالت با ذوي القربي مودّت
بي تو چون گريم كه امّت با ذوي القربي چه كرده ؟
لحظه آخر كه مي گفتي قلم آريد و كاغذ
با دلت زخم زبان خصم بي پروا چه كرده ؟
اوّلين ظالم به حقّ اوّلين مظلوم عالم
اوّلين مظلومه را تا افكند از پا چه كرده ؟
دخترت را دسته جمعي مي زدند اهل سقيفه
يك نفر آن جا نگفت آخر مگر زهرا چه كرده ؟
فضّه مي داند كه با زهراي ماتم ديده ، دشمن
پشت در وقتي صدا مي زد تو را آن جا چه كرده
شاهد روز غدير آن جا فراوان بود امّا
غير زهرا كس نگفتا با عدو ، مولا چه كرده ؟
اوّلين آتش ، نخستين سيلي جور از مدينه
تا به هر جا كربلا ، هر روز عاشورا چه كرده ؟
دشمن قرآن و عترت هر دو در شور سقيفه
تا جدا سازد هم قرآن و عترت را چه كرده ؟
آن كه با آزردن زهرا تو را آزرده بي شك
با خدا در اين جنايت ، ديد بايد تا چه كرده ؟
ديدن اين صحنه ها در كودكي بعد از پيمبر
با دل پاك حسين و زينب كبري چه كرده ؟
تازيانه خوردن مادر به جرم حق پرستي
پيش چشم كودكان با غيرت بابا چه كرده ؟
با دل مهدي ، اميد شيعه ، در عالم خدايا
قصّه قبر نهان مادرش زهرا چه كرده ؟


فقط اينو بگم که غافل نشيم ، همه ما ميتونيم ميخي باشيم که نه پهلوي زهرا بلکه قلب نازنين فرزند زهرا را بشکافيم و ناخواسته مهر سکوت را بر نداي حق طلبيش بزنيم.

بياييد نگذاريم علي مان در ميان کوفيان امروز تنها بماند.



[تصویر:  143dj4o.jpg]

" فاطمیه همیشگی ست، ببین ........ مادرِ ما، هنوز پشتِ در است "
باز هم موسم پرپر شدن گل آمد

باز هم فصل فراق گل و بلبل آمد

آسمان دل ما ابرى و بارانى شد

دیده را موسم اشك و گهرافشانى شد

دل بى‏سوز و گداز از غم زهرا دل نیست

دل اگر نشكند از ماتم او، جز گل نیست

خون و اشك از دل و از دیده ما مى‏جوشد

فاطمه صورت خود را ز على مى‏پوشد

عمر كوتاه تو، اى فاطمه فهرست غم است

قبر پنهان تو روشنگر اوج ستم است

رفتى، اما ز تو منظومه غم بر جا ماند

با دل خسته و بشكسته على تنها ماند

اثر دست‏ستم از رخ نیلى نرود

هرگز از یاد على، ضربت‏سیلى نرود

با على راز نگفتى تو زبازوى كبود

با پدر گوى كه بعد از تو چه بود و چه نبود

شهر اگر شهر تو، پس حمله به آن خانه چرا

مرگ جانسوز چرا؟ دفن غریبانه چرا؟

داغ ما آتش و میخ در و سینه است هنوز

مدفن گمشده در شهر مدینه است هنوز

باغ، تاراج شده، عطر اقاقى مانده است

سنت دفن شبانه ز تو باقى مانده است
صفحه‌ها: 1 2 3
لینک مرجع