سلام
حتما برای شما هم پیش اومده با ادم هایی برخورد کنید که تا بحث به مسائل مذهبی کشیده میشه برای شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیتشون با صدای بلند داد میزنن:
یضل الله من یشاء و یهدی من یشاء
و بعد میگن خدا هر کسی رو بخواهد هدایت میکند و هر کسی رو نخواهد هدایت نمیکند و منکر اختیار انسان در تعیین سرنوشت خود میشن...
نظرتون راجع به این ایه (4 ابراهیم)و اختیار انسان چیه؟؟؟؟؟
همون طور که میدونینن شطرنج یک بازی هندی و کاملا اختیاریه اما تخته نرد که یک بازی ایرانیه بر اساس 2 تا تاس و به نوعی جبر مطلق بنا شده پس میتوان نتیجه گرفت که ما حتی از اعرابی که خون به جگر پیامبر کردن هم بدتریم پس شما اصلا حرص نخور و فقط امر به معروف و نهی از منکرتو بکن حالا اگه طرف مقابل به راه نمیاد و همه چیزو به جبر و شانس و اتفاقات در پیش سپرده شما عصبانی نشو چون برای خود من هم این مسئله زیاد پیش اومده.......................
(۴ مرداد ۱۳۸۸ ۰۳:۴۲ صبح)Hamid.R.E نوشته: [ -> ]همون طور که میدونینن شطرنج یک بازی هندی و کاملا اختیاریه اما تخته نرد که یک بازی ایرانیه بر اساس 2 تا تاس و به نوعی جبر مطلق بنا شده پس میتوان نتیجه گرفت که ما حتی از اعرابی که خون به جگر پیامبر کردن هم بدتریم پس شما اصلا حرص نخور و فقط امر به معروف و نهی از منکرتو بکن حالا اگه طرف مقابل به راه نمیاد و همه چیزو به جبر و شانس و اتفاقات در پیش سپرده شما عصبانی نشو چون برای خود من هم این مسئله زیاد پیش اومده.......................
ببخشید شطرنج و تخته نرد چه ربطی به این مساله داره؟
کی گفته با پرسیدن سوال از اعراب صدر اسلام بدتر میشیم؟
(۴ مرداد ۱۳۸۸ ۰۳:۴۲ صبح)Hamid.R.E نوشته: [ -> ]همون طور که میدونینن شطرنج یک بازی هندی و کاملا اختیاریه اما تخته نرد که یک بازی ایرانیه بر اساس 2 تا تاس و به نوعی جبر مطلق بنا شده پس میتوان نتیجه گرفت که ما حتی از اعرابی که خون به جگر پیامبر کردن هم بدتریم پس شما اصلا حرص نخور و فقط امر به معروف و نهی از منکرتو بکن حالا اگه طرف مقابل به راه نمیاد و همه چیزو به جبر و شانس و اتفاقات در پیش سپرده شما عصبانی نشو چون برای خود من هم این مسئله زیاد پیش اومده.......................
بنده متن شما را چند بار مطالع کردم اما مثل خانم سارا اصلاً ارتباطی بین جواب شما با سوال خود ندیدم ...
حالا رو چه حسابی نتیجه گرفیتد که ما از اعرابی که خون به جگر پیامبر می کردن بدتریم ، خدا عالم است !!!
سوالی که مطرح شد ممکنه یکی از شبهات اساسی در ذهن خیلی از افراد باشه ...
بهتر نیست به جای دعوت به حفظ آرامش در سدد رفع این شبهه در اذهان باشیم ؟؟؟
آیا پرداختن به ظاهر امر به معروف و نهی از منکر بدون توجه به اثر آن که صد البته در جوامع امروز سخنی بدون دلیل و منطق از کسی پذیرفته نمی شود ، تفکر آزادانه و خارج از چارچوب بسته محسوب می شود ؟؟؟
سلام من مي خواستم در جواب اين موضوع بگم كه من حتي چندين بار از خودم اين سوال رو پرسيدم وبراي پيدا كردن جواب خودم از چندين نفر سوال كردم و اونها به من مي گفتند كه اول آدم به خودش نگاه كند و درونش رو ببيند كه آيا اصلا لايق هدايت الهي است آيا زمينه هاي اوليه در او وجود دارد يا اينكه هر چي دلش مي خواهد گناه مي كند بعد هم با گفتن اين آيه اختيار خود را انكار مي كندوالسلام
هادی و مذل هر دو از اسماء خداوند هستند.
همه ی مخلوقات مظهر خدا بوده و از وجود حق تعالی منشاء شده اند.
پیامبران و امامان (ع) مظهر اسم هادی و شیطان مظهر اسم مذل خداوند است.
و در نهایت کسی یا چیزی که انسان را گمراه یا هدایت می کند مظهری از وجود خداوند است.
این انسان است که باید ظرفیتِ پذیرشِ نور و هدایت را در خود به وجود بیاورد تا تحت پرچم هدایت قرار گیرد.
هدایت و ظلالت دو راهی است که بر سر راه انسان قرار دارد،طبیعی است هر کدام را که انتخاب کند در سیطره ی اللهی قرار دارد.
اما در نهایت این خود انسان است که با اختیار خود یکی از دو راه را برمی گزیند.
خــــــــواه راه هــــــدایت خــــــواه راه ظــــــــلالت
درباره موضوع جبر واختيار يك كتابي را خوندم كه يك موضوعي را بايد بگم اينكه به طور كلي دو دسته تقسيم بندي وجود دارد يكي طرفداران آزادي و اختيار كه قدري ناميده مي شوندكه معروفترين اصطلاح علماي كلام است. ودسته ي ديگر كه همه چيز را تحت نيرو وقدرت خدا مي دانند وبه اختيار اعتقادي ندارندكه جبريون ناميده مي شوند.اما در حديثي از رسول خدا آمده كه (قدريون مجوس اين امت هستند.)اما به اينكه اين جمله يعني چي هم مي پردازم اما جبريون بر اين اعتقاد بودند كه همه چيز حتي اعمال بشر رامعلول قضا و قدر مي دانند.اما تشبيه كلمه مجوس كه آنچه معروف است به اين شكل است كه اين دسته تقدير الهي را محدود مي كردند و به آنچه به اصطلاح خير مي ناميدند.مد عي بودند كه عامل اصصلي شر اهريمن است. اما در آيات قران كريم هم در بعضي آيات مثلا اين آيه (هيچ چيز نيست مگر اينكه خزانه هاي آن در نزد ماست و آن را جز به اندازه ي معين فرو نمي فرستيم) اين آيه همان تقدير را بيان مي كند اما آياتي هم در مورد اختيار كه نمونه آن (هر كه خواهد ايمان آورد و هر كه خواهد كفر ورزد)مسلما اين دو آيه متعارض هم نيستندچون در كتاب اسماني قران هيچ گاه تعارض واختلاف نبوده است اين جمله را بگويم كه اگر ممثلا شما بيمار شويد اين بيماري علتي است كه سر نوشت شما را عو ض مي كند و اگر شما دارويي بخوريد اين دارو بيعلتي است كه سرنوشت شما را عو ض مي كند پس شما بين اين دو راه يكي را انتخاب كردهايد بنابراين اختيار و انتخاب شما قابل انكار نيست. همان طور كه قدرت خدا قابل انكار نيست اميدوارم متني كه نوشتم خوشتون بياد گر چه ناقص بود البته به دوستاني كه علا قه مند به اين موضوع هستند پيشنهاد مي كنم كتاب انسان و سرنوشت اثر دكتر مطهري كه در آن خيلي مفصلتر است رامطالعه كنند
سلام
از همگی بابت پاسخ ها تشکر می کنم، دوست عزیز از شما هم بابت معرفی کتاب ممنونم. من این کتاب را قبلاً مطالعه کردم، بله واقعاً کتاب جامع و کاملی هست.
می خواهم یک جمع بندی کلی با توجه به کتاب انجام بدم. چون طبق فرمایشات استاد مطهری این سوال از سوالات اساسی است و اعتقاد به جبر یا اختیار در زندگی انسان بسیار موثر است.
خواهش می کنم به چند آیه ی زیر توجه فرمایید:
1 ) خدا هر کس را بخواهد گمراه و هر کس را بخواهد هدایت می کند (ابراهیم/4)
2 ) ما انسان را راه نمودیم او خود سپاسگزار است یا ناسپاس (دهر/3)
3 ) ما هر دسته ای را در همان راهی که به همت و اراده ی خود انتخاب کرده اند، مدد می رسانیم؛مدد پروردگار از هیچ مردم صاحب اراده و فعّالی قطع نمی شود (اسراء/18-20 )
4 ) خداوند یاری می کند آن کس را که او را یاری کند، خداوند نیرومند و غالب است (حج/40)
5 ) در صحرا و دریا به واسطه ی کردار بد مردم ، فساد و تباهی پدید شده است (روم/41)
با توجه به آیه ی شماره «1» خدا هر کس را بخواهد گمراه یا هدایت می کند؛ اما باید توجه شود که خدا چه کسی را می خواهد که هدایت شود و چه کسی را می خواهد گمراه شود و بر چه اساسی انتخاب می کند؟؟؟
خداوند از میان انسان های بی گناه و بی اراده کسانی را با میل خود راهی بهشت یا جهنم نمی کند.
او می فرماید(آیه شماره 3):ما هر کس را در راه خودش مدد می رسانیم. اگر(آیه 4) او ما را یاری کند ما هم او را یاری می کنیم و اگر (آیه 5) فساد انجام دهد به ظلالت می رسد. ما برای او راه را روشن کردیم ،او خودش راه را انتخاب می کند و هر کدام را طبق اختیار خود انتخاب کند ما در همان جهت به او مدد می رسانیم (آیه 2و3 ).
در این کتاب به طور مفصل در ارتباط با این که انسان برای تعیین سرنوشت خود مختار است یا متحمل جبر ؟؟؟
و آیا انسان قادر است سرنوشت خود را تغییر دهد ؟؟
و آیا سرنوشت انسان از پیش تعیین شده است؟؟
سرنوشت چیست؟؟
قضا و قدر چیست؟؟ چه نقشی در زندگی انسان دارد؟؟؟ و آیا هایی در این ارتباط... نکات ارزشمندی آمده است. که اگر درک بیشتر مطالب فوق الذکر نیازمند آن باشد که به سوالات بالا پاسخ داده شود، اطلاع دهید تا در مطالب بعدی آن ها را نیز ذکر کنم.
سلام
خیلی دلم می خواهد به مسئله اختیار داشتن اعتقاد پیدا کنم چون دینمون اینو گفته اما هیچوقت قانع نشدم.
از نظر من ما اختیار چندانی نداریم و فقط به این خاطر که از آینده خبر نداریم تلاش می کنیم اما آنچه که باید بشود می شود.
مثلا در رابطه با کدوم اتفاق مهم زندگی به اختیار خودمون آینده رو رقم می زنیم هیچ کدوم چند مثال هدایت شدن و نشدن ،ازدواج و..........
ما سرنوشت از پیش تعیین شده ای داریم و فقط با دعا کردن می تونیم امیدوار باشیم
خداوند در قرآن مي فرمايد:ان الله لايغيرمابقوم حتي يغيروما بانفسهم
خداوند سرنوشت هيچ قومي راتغييرنمي دهد مگر آنكه آنان آنچه در خودشان است تغيير دهند.(يعني دراين صورت خداوند سرنوشت آن ها را تغيير مي دهد.)اواسط آيه ي 11سوره ي رعد