تالار گفتمان وب سایت ختم قرآن مجید

نسخه کامل: سوال های قرآنی شما
شما در حال مشاهده نسخه متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
سلام.دوستان قرانیBlush

میخواستم بدونم ایا لفظ"قران مجید" در قران چندبار اومده و اینکه چرا بیشترمردم میگن "قران کریم" ؟؟؟
علت بخصوصی داره؟Huh
سلام به خواهر خوبم فاطمه گل . خیر مقدم به شما عزیز و اما لفظ قران مجید در قرآن2 بار اومده، سوره بروج :

آیه 21 و سوره ق : آیه 1 .در مورد سوال دوم شما : قرآن وجوه حسن و نیکی بسیاری دارد که آن ها با صفاتی بیان می شوند و در خود قرآن تعدادی از این صفات بیان شده است، از جمله:

1. با شکوه: «وَ الْقُرْءَانِ الْمَجِیدِ»[ق/1]
2. کریم به معنای ارجمند: «إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَریمٌ»[واقعه/77]
3. حکیم به معنای حکمت‌آموز: «وَ الْقُرْءَانِ الحْكِیمِ»[یس/2]
4. عظیم به معنای بزرگ: «وَ الْقُرْءَانَ الْعَظِیمَ»[حجر87]
5. عزیز به معنای قوی و محکم: «وَ إِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِیزٌ»[فصلت/41]
6. مبارک به معنای خجسته: «وَ هَاذَا ذِكْرٌ مُّبَارَكٌ»[انبیاء/50]
7. مبین به معنای روشن‌گر: «وَ قُرْءَانٍ مُّبِینٍ»[حجر/1]
8و9. متشابه به معنای همانند "کتابی که آیاتش در لطف‌، زیبایی‌، عمق و محتوا همانند یک دیگر است" و مثانی به معنای مکرر: «اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الحْدِیثِ كِتَابًا مُّتَشَابِهًا مَّثَانىِ»‏َ[سورة زمر/23]
10. عربی به معنای زبان روشن‌، گویا و فصیح. «قُرْءَانًا عَرَبِیًّا»[یوسف‌/2]
11. غیر ذی عوج به معنای کژ نبودن. «قُرْءَانًا عَرَبِیًّا غَیرْ ذِى عِوَجٍ»[زمر/28]
12. ذی الذکر به معنای پراندرز. «الْقُرْءَانِ ذِى الذِّكْرِ»[ص‌/1]
13و14 . بشیر به معنای بشارت‌گر و نذیر به معنای هشدار دهنده. «بَشِیرًا وَ نَذِیرًا»[فصلت‌/4]
15. قیم به معنای راست و درست. «قَیِّمًا»[کهف‌/2]

اما از بین این اوصاف، دو وصف مشهورتر شده و غالبا همراه ذکر قرآن، بیان می شوند. که دو واژه کریم و مجید هستند.
کریم از ماده كرم (بر وزن فرس) است و كرامت بمعنى سخاوت، شرافت، نفاست و عزّت است.پس كریم بمعنى سخى است همچنین بمعنى نفیس و عزیز است و هر چیزیكه در نوع خود شریف است با كرم توصیف میشود. و قرآن كریم: یعنى قرآن شریف و محترم و گرانقدر.[1]

صفت کریم بیانگر آن است که قرآن عزیز و گرامی است، چون سخن خدا است که بر پیامبر(ص) وحی شده است. برخی گفته‌اند کریم است، چون عطا و بخشش آن زیاد است. قرآن به صفت کریم نامیده شده، چون دلایلی را که به حق می‌رساند، به خوبی ارائه کرده است. برخی گفته‌اند کریم اسم جامع و شامل است برای هر چیز که مورد ستایش قرار می‌گیرد و قرآن به خاطر پدیده‌های مورد ستایشی که در آن قرار دارد (مانند هدایت و نور و بیان و حکمت) کریم نامیده شد، چون فقیه از آن یاد می‌گیرد و به وسیله آن استدلال می‌کند؛ نیز حکیم از آن کمک می‌گیرد و با آن احتجاج می‌کند و برهان اقامه می‌نماید؛ چنان که ادیب از آن بهره می‌گیرد و به وسیله آن تقویت می‌شود، پس هر دانشمندی، ریشه و اصل علم خود را از آن می‌گیرد. جهات دیگری نیز در علت این نام‌گذاری گفته‌اند که در تفاسیر ذکر شده است.[2]

و " مجید" از ماده" مجد" به معنى گستردگى شرافت و جلالت است، و این معنى درباره قرآن كاملا صادق مى‏باشد، چرا كه محتوایش عظیم و گسترده، و معانیش بلند و پرمایه است، هم در زمینه معارف و اعتقادات، و هم اخلاق و مواعظ، و هم احكام و سنن.[3]

صفت مجید بیانگر یکی دیگر از ویژگی های کلام خدا و قرآن است، و آن اینکه این کتاب مجد و عظمتی به انسان می‌بخشد که هیچ کتابی دیگری نمی‌بخشد، زیرا کلام خدایی است که بالاتر از او چیزی نیست؛ نیز کتابی است که باطل در آن راه ندارد و دست تحریف بدان نرسیده، همچنین زیاده و کاستی در آن راه نیافته است.[4]

[1]. قاموس قرآن، ج‏6، ص: 103.
[2]. لباب التأویل فی معانی التنزیل، علاءالدین علی بن محمد بن ابراهیم، ج 4، ص 242.
[3]. تفسیر نمونه، ج‏26، ص: 353.
[4]. تفسیر ثعلبی، ج9، ص 219.
ارسال شده توسط

شهر سوال
لینک مرجع