۱۳ اسفند ۱۳۹۲, ۰۸:۰۳ صبح
9. ارتباط با خدا
آدمي به طور فطري خداشناس است و گرايش به پروردگارش دارد. قرآن ميفرمايد: «توجهات را به دين(خدا) پيوسته كن؛ در حالي كه بدان مايلي، پيروي كن از فطرت خدايي كه بشر را بر آن آفريده است»(روم: 30).8
آدميبه صور گوناگون ميتواند با خدا ارتباط برقرار كند؛ مانند:
1. از طريق پيامبران و اولياي الهي؛ (ارتباط پيامي و شنيداري) همانطور كه قرآن ميفرمايد: «اي فرزندان آدم! چون پيامبراني از جنس شما بيايند و آيات مرا براي شما بيان كنند».(اعراف: 35) (اينكه خداوند از ميان انسانها پيامبراني را انتخاب كرده است، نشاندهندة اين است كه انسان يك شرافت ذاتي دارد كه در موجودات ديگر چنين شأنيتي وجود نداشته است)
2. از طريق دعا، مناجات و توكل بر قدرت، رحمت و لطف پروردگار.( ارتباط كلاميو قلبي). همانطور كه خداوند فرموده است: «ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ»؛(غافر: 60) وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَ لْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ».(بقره: 186)
3. از طريق عاطفي و دوست شدن با او؛ ارتباط قلبي وعاشقانه و ايجاد دلبستگي ايمن با او «يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ».(مائده: 54)
4. از طريق اتصاف به صفات خداوندي (ارتباط وجودي و كمالي) و حركت در جهت كمال انساني. اينگونه ارتباط در قرآن، به خليفة خدا در روي زمين تعبير شده است: «پروردگار فرشتگان را فرمود: من در زمين خليفه خواهم گماشت»(بقره: 30). بزرگترين امتياز انسان اين است كه اين ظرفيت و توانمندي را دارد كه ميتواند جانشين و نمايندة خداوند در روي زمين شود. البته به فعليت رساندن اين توانمندي براي كسي است كه تلاش فراوان كند تا قلههاي بلند كمال را فتح كند و لياقت نمايندگي بينهايت كمال خداوندي را پيدا كند.
5. انجام مناسك و عبادات و تقربجويي از طريق عبادات؛ مانند انجام مناسك حج، قرباني كردن و زمزمهٔ كردن حوادث گذشته در اعمال حج.(بقره: 21)
6. از طريق احسان و نيكي به مردم و مخلوقات خدا و هرگونه عمل صالح كه موجب رضايت خداوند ميشود.(مائده، 13) اين طريق از دو جهت ارتباط فرد را با خدا برقرار ميسازد. يكي از بعد عاطفي كه خدا را دوست دارد و فرد هم از اين دوستي، احساس رضايت ميكند و ديگر از اين جهت كه با عملكرد نيكو متصف به كمال ميشود. فرد بدين ترتيب متصف به كمال ميشود و از طريق اين اتصاف كمالي، به خدا نزديك ميشود و رابطة وجود كمالي با خدا پيدا ميكند.(اعراف: 56)
10. توانايي ارتباط با ساير انسانها
هر فرد در ارتباط با انسانهاي ديگر، به طور طبيعي تمايل دارد بر اساس مودت، نيكي، عدالت و تعاون عمل كند: «عَسَي اللَّهُ أَنْ يَجْعَلَ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ الَّذِينَ عادَيْتُمْ مِنْهُمْ مَوَدَّةً وَ اللَّهُ قَدِيرٌ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ؛ لا يَنْهاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَ لَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ...»؛(ممتحنه: 8ـ7) «تَعاوَنُوا عَلَي الْبِرِّ وَ التَّقْوي وَ لا تَعاوَنُوا عَلَي الْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ»؛(مائده: 2) همچنين بايد نسبت به مؤمنان؛ افزون بر آن روابط، رابطة اخوت، همياري و رحمت كه رابطهاي بسيار عميقتر است، داشته باشند: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ»(حجرات: 10) و «رُحَماءُ بَيْنَهُمْ».(فتح: 29)
آدمي به طور فطري خداشناس است و گرايش به پروردگارش دارد. قرآن ميفرمايد: «توجهات را به دين(خدا) پيوسته كن؛ در حالي كه بدان مايلي، پيروي كن از فطرت خدايي كه بشر را بر آن آفريده است»(روم: 30).8
آدميبه صور گوناگون ميتواند با خدا ارتباط برقرار كند؛ مانند:
1. از طريق پيامبران و اولياي الهي؛ (ارتباط پيامي و شنيداري) همانطور كه قرآن ميفرمايد: «اي فرزندان آدم! چون پيامبراني از جنس شما بيايند و آيات مرا براي شما بيان كنند».(اعراف: 35) (اينكه خداوند از ميان انسانها پيامبراني را انتخاب كرده است، نشاندهندة اين است كه انسان يك شرافت ذاتي دارد كه در موجودات ديگر چنين شأنيتي وجود نداشته است)
2. از طريق دعا، مناجات و توكل بر قدرت، رحمت و لطف پروردگار.( ارتباط كلاميو قلبي). همانطور كه خداوند فرموده است: «ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ»؛(غافر: 60) وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَ لْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ».(بقره: 186)
3. از طريق عاطفي و دوست شدن با او؛ ارتباط قلبي وعاشقانه و ايجاد دلبستگي ايمن با او «يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ».(مائده: 54)
4. از طريق اتصاف به صفات خداوندي (ارتباط وجودي و كمالي) و حركت در جهت كمال انساني. اينگونه ارتباط در قرآن، به خليفة خدا در روي زمين تعبير شده است: «پروردگار فرشتگان را فرمود: من در زمين خليفه خواهم گماشت»(بقره: 30). بزرگترين امتياز انسان اين است كه اين ظرفيت و توانمندي را دارد كه ميتواند جانشين و نمايندة خداوند در روي زمين شود. البته به فعليت رساندن اين توانمندي براي كسي است كه تلاش فراوان كند تا قلههاي بلند كمال را فتح كند و لياقت نمايندگي بينهايت كمال خداوندي را پيدا كند.
5. انجام مناسك و عبادات و تقربجويي از طريق عبادات؛ مانند انجام مناسك حج، قرباني كردن و زمزمهٔ كردن حوادث گذشته در اعمال حج.(بقره: 21)
6. از طريق احسان و نيكي به مردم و مخلوقات خدا و هرگونه عمل صالح كه موجب رضايت خداوند ميشود.(مائده، 13) اين طريق از دو جهت ارتباط فرد را با خدا برقرار ميسازد. يكي از بعد عاطفي كه خدا را دوست دارد و فرد هم از اين دوستي، احساس رضايت ميكند و ديگر از اين جهت كه با عملكرد نيكو متصف به كمال ميشود. فرد بدين ترتيب متصف به كمال ميشود و از طريق اين اتصاف كمالي، به خدا نزديك ميشود و رابطة وجود كمالي با خدا پيدا ميكند.(اعراف: 56)
10. توانايي ارتباط با ساير انسانها
هر فرد در ارتباط با انسانهاي ديگر، به طور طبيعي تمايل دارد بر اساس مودت، نيكي، عدالت و تعاون عمل كند: «عَسَي اللَّهُ أَنْ يَجْعَلَ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ الَّذِينَ عادَيْتُمْ مِنْهُمْ مَوَدَّةً وَ اللَّهُ قَدِيرٌ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ؛ لا يَنْهاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَ لَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ...»؛(ممتحنه: 8ـ7) «تَعاوَنُوا عَلَي الْبِرِّ وَ التَّقْوي وَ لا تَعاوَنُوا عَلَي الْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ»؛(مائده: 2) همچنين بايد نسبت به مؤمنان؛ افزون بر آن روابط، رابطة اخوت، همياري و رحمت كه رابطهاي بسيار عميقتر است، داشته باشند: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ»(حجرات: 10) و «رُحَماءُ بَيْنَهُمْ».(فتح: 29)