تالار گفتمان وب سایت ختم قرآن مجید

نسخه کامل: اسرار و رموز آفرینش
شما در حال مشاهده نسخه متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
صفحه‌ها: 1 2 3
به نام خدا


جهان آفرینش از آنچه گفته دیده و شنیده شده پر رمز و راز تر است.کشف برخی اسرار به عهده خود انسانها نهاده شده.آیا تقدیر ما در روز ازل رقم خورده؟فناء فی الله، لقاء الله چیست؟ چکیده قرآن و کتاب مکنون چیست؟ آیا میشود به اندازه سر سوزنی از خلقت خدا را کم کرد؟ ارتباط علوم با هم چیست؟ آیا چیزی بر ما مخفی خواهد ماند؟
آنچه در ادامه می آید ادراکات شخصی نویسنده است.


سر آغاز: عالم هستی در حال حرکت و چرخش در مسیر مشخصی است. هر کس در جایی معین در این مسیردر حال حرکت است و این حرکت از ازل بوده و تا ابد خواهد بود. مسیر حرکت به سوی خدا ست و هر کس در هر گام به مقامی دست پیدا میکند که در کتاب مکنون مستور است.
پروردگار خلقت عظیمی کرده و درک عظمت این خلقت امکان پذیر نیست. انسان دارای شان و رسالت بسیار عظیمی است.


دایره هستی:

ازلی و ابدی بودن مفهوم بسیار وسیعی است.اینطور نیست که روزی فرا برسد و انسان مستغنی از کسب دانش و عبادت باشد. هر چه پیش میرود و انسان به خدا نزدیکتر می شود عطش درک الوهیت خدا بیشتر میشود.

انسان خلیفه الله است و به این مقام خواهد رسید. زمانی که به طول می انجامد تا به این مقام برسد را جهنّم منامیم. چون انسان به آرامش نرسیده است.
همه موجودات و همه کائنات از ازل تا ابد باهم در یک ارتباط دوسویی هستند. و بهشت زمانی محقق خواهد شد که این زنجیر بی نهایت بعدی کامل گردد. آفرینش به هم وابسته است.
مفهوم بهشت:

یا
عـــــــــلی گو تا بینی گوهـــــری
من بگفتــــــم یافتــــم انگشتـــــری

تا بدست شـــــد این بوالعــــــجب
بندآمد هرچه درکـــــــــام بودواعجب

یا علی شد بی واسطه اندر دهان
غیــر او شد ناشناس در قلب و جان

یک قدم شو با عـــلی تو هم قدم
میـــشوی با من همیشه هم قسم

وجه الله است این عــــلی یاد دار
نور در تاریکی است این علی یاد دار

از زبان غیـــب گویم با تو ای جوان
رازها که محبوس بودست یک دو آن

راز بگشا ای علی مرتــضی بارها
آن رازها که در سینه داشتی سالها

بغض بود در گلـــــــویم ناگـــــــزیر
حال میگویم لــــیک تـــــو می پذیـــر

آن شراب و آن بهشت و آن سریر
جز مثلهایی بهر آشنــــایی مگـــــیر

دیدن و گفتـــــار و صحبت با علی
باشد آن نادیده جنت یا ولــــــــــــی



دو بی کران و لطف خدا
اما انسان،نبات،حیوان جمادات وفرشتگان و اجنه و ... هم از وجوه خدا هستند.شناخت هر کدام موجب درکی بالاتر و به نظر میرسد شناخت همه اینها و دیگر شناختها لازم است. جایگاه انسان در بی نهایت یک جایگاه مطلق است و مطلق بودن کمال لطف. چرا خدا لطیف است چون کمال لطف را در آفرینش در ابتدای خلقت در حق موجودات اطلاق کرده است.در این بینش، هر چه هست مابین دو بی نهایت است. لطف خدا در این است که هردوسر منهای بینهایت و مثبت آن، خود خداست،نه یک سر خدا و سر دیگر شیطان یا دیگری. هر که بخواهد که در این در گه مقرب شود باید که اینگونه باشد.
اسرار آخر الزمان
ظهور منجی بدون زمینه سازی واقعی از طرف جمعی قلیل و آمادگی جمعی کثیر محقق نمی شود. به نظر میرسد بایستی دانشگاهی جهانی برپا شود و افرادی لایق و شایسته با منتهای درجه شناخت خدا و دانش جهت تحصیل و خدمت در دانشگاه جامع مهدوی از آن فارغ شوند تا انقلابی بزرگ تحقق یابد.این فکر را باید با خود به زیر خاک برد که با همین زندگی معمول و انحام بعضا کارهای بی ثمر زمینه فراهم شود.هر اثر جهانی یک پیش زمینه جهانی می خواهد. برای فراهم شدن این بستر باید ابتدا فکرها متحول شوند. سند وکاغذهای اعتباری از هر نوع باطلند. بایستی اعتبار، تفکر - دانش و توانمندی باشد تا ارزشها متبلور گردند.بایستی با ایجاد شبکه جهانی فکر-اندیشه و دانش با بهره گیری از سرچشمه های بینهایت دانش همچون قرآن جهان را به حد نهایی ظرفیت خود رساند تا ماورای آن را یک معصوم به همه بنمایاند. مسلما اگر قرار بود کسی از طرف خدا بیاید و همه این کارها را با کمک خدا بکند اصلا انسان به زمین پا نمی گذاشت. منتظران منتظر چه هستید؟ تا گوهر درون خود نیابید، مروارید درون گوهر رخ بر نمی تابد. مهدی(عج) سری است و گوهری است که خدا آن را مستور نهاده. ما باید همه عالم را از سر این سر آگاه کنیم. چگونه ممکن است کسی خود و خدای خود را دریابد و آنگاه هدایت نکند و خود را از حامعه جدا سازد و آنگاه از جانب نایب خدا برای هدایت خلقی برانگیخته شود؟ خودمان را گول نزنیم اگر مهدی جهانی است یاران او هم باید جهانی باشند. پس بدانید آنچه شما میدانید باید همه بدانند و آنچا همه میدانند باید شما بدانید. اگر چیزی شما می فهمید باید همه بفهمند و آنچه همه میفهمند باید شما بفهمید. شک و تردید و تعصب در این مسیر راهی ندارد و غضب بر افکاری که موافق ما نیستند جز گمراهی نیستند.


ظهور و زمینه های آن:
قبل از ظهور نهضتی جهانی تشکیل خواهد شد و نظم و ثبات نسبی و عدالت نسبی در جهان برقرار و یاران حضرت در این نهضت شناخته خواهند شد. برقراری آنچه از توان بشر خارج است و برقراری نظم و عدالت و علم کامل ومطلق توسط حضرت صورت میگیرد. در این نهضت که با تکیه بر دانش و ایمان عالی افراد صورت میگیرد با هر آنچه و هر آنکس که در جای صحیح خود قرار ندارد و کلیه ساختارهای غلط مبارزه خواهد شد و اندیشه و تفکر صحیح و الهی جایگزین تفکرهای باطل و غلط شده و بستر برای پذیرش دین حقیقی از جانب جضرت ایجاد میگردد.قدرت تفکر اصحاب و اندیشه بی نظیر آنها به همراه بیان حقایق اگر از سطح افراد بالاتر باشد گردنشکن خواهد بود و این همان گردن زدن یاران امام در این دوران می باشد. در این دوران سازمانهای غول پیکر که وجود آنها باعث ایجاد عناصر پوچ در دنیا میشوند نابود یا همراه با نهضت خود را تصحیح میکنند. وحدت، نظم جهانی در همه امور ایجاد میگردد.معیارها عوض خواهند شد و ارزشها آشکار. در این میان گروهی متضرر شده و دست به مخالفت خواهند زد که آتش این فتنه ها توسط امام(ع) خاموش خواهد شد. ظاهرا مبارزه از بالاترین سطح علمی جهان یعنی دانشگاهها آغاز میشود.هنگامی که دانشمندان جهان در برابر دانش الهی یاران تسلیم شدند مراحل بعدی نهضت با سرعت بیشتری پیش خواهد رفت.
علوم و ارتباط آنها:
علوم از یک منبع سرچشمه گرفته بنابراین علوم وجوه مختلف علم الهی هستند بنابراین از دانسته های یک علم نا دانسته های علوم دیگر نتیجه میشوند و این اساس مبارزه در نهضت است.
آنچه مسلم است با تطبیق علوم نظری، طبیعی، الهیات و غیره میتوان دامنه علوم را گسترش داد. پیدا کردن تعبیر الهی برای مادیات و طبیعیات به رشد فکری و عقلی می انجامد.

زندگی مردم
سوال این است که مردم در فکر چه هستند؟ و اینکه این زندگی روزمره 99 درصد مردم اعم از خرید و فروش و امور اداری و تحصیل و تدریس و ... لازم است وکافی نیز هست؟ آنچه در قرآن است و هر موضوعی اشاره به یک نفر خاص ندارد. هر کسی ممکن است مورد نظر قران باشد. سوره کافرون منظور نظرش همه ما هستیم چون نمی توانیم آنچه پیامبر اکرم(ص) می پرستیده بپرستیم. مسلما در قران اشاره مستقیم به جمع آوری مال و شمارش ان و عدم جاودان شدن با ان اشاره شده. به یقین این زندگی (در هرجامعه به نوع خود) اشتباه بوده و برای حل مشکلات و پیشرفت لازم است از خواب غفلت بیدار شوند. بد زندگی کردن مردم باعث می شود همه مجبور شوند اینگونه زندگی کنند. مثل آن جاده ایست که همه خلاف جهت حرکت میکنند و این باعث مجبور شدن دیگران به طی این مسیر با هم جهت شدن با دیگران میشود. در غیر اینصورت تو را مجنون میپندارند. بدی ماجرا ان است که همه خود را به خواب زده و نمیخواهند حقیقت را بپذیرند.
Rose اعتقاد مردم
بنا بر نظر قرآن اکثر مردم نمی اندیشند-تعقل نمیکنند-و ادراک نمیکنند.تقریبا در همه دورانها و اعصار همینطور بوده
اگر عملی یا اندیشه ای در راه شناخت خدا نباشد در مسیر اصلی هدف آفرینش خداوندی قرار نمیگیرد. آفرینش هر موجود در آفرینش همانند آفرینش دانه ای است که زمینه های رشد آن برای همه به عدل برقرار شده و همه بایستی به کمال رشد یعنی یک درخت کامل با ثمرات برسند و اکثر مردم در این دنیا یا هنوز جوانه هم نزده یا یک جوانه اند. و مسیر تا رسیدن به بوستان الهی که جناتی از درختان به ثمر رسیده است بسیار باقی است. در بوستان الهی همه شجرات از ساقه و ریشه ها و ثمرات در هم تنیده اند و همه از یک منبع سیراب شده و باغبان آن خداوند لا یزال بوده و شجره طیبه در این بوستان که از ازل تا ابد سر سبز بوده و از هر افت و گزندی مصون بوده اند اهل بیت و مرسلین بوده اند.
حال وقت آن است که آفرینش خدا نظم بگیرد. مرحله دوم خداوندی خدا نظم است.

ارزش انسانیت:
گاه فراموش میکنیم که چقدر نزد خدا محبوبیم. فکر نمیکنم خدا چیزی را آفریده باشد که دارای ارزش نباشد. خدا همه مخلوقاتش را دوست دارد. واقعا خلق اینگونه ی خلقلت جای بسی تفکر و اندیشه دارد. خدا همه را با استعداد بالقوه آفریده و بستر را برای رشد آماده کرده ولی نه یکسان. و همه در حال رشدیم ولی یادمان باشد رشد ما برای خدا کافی نیست. باید برای رشد دیگران هم حداکثر تلاشمان رابکنیم.و یادمان باشد تعصب آفت رشد ماست.

تو پنداری که تو کم قدر داری ........ توئی تو کز دو عالم صدر داری

باید ارزش های انسانی خود را بارور کنیم. این خیلی بد است که در یک زمان طولانی رشدی نداشته باشیم. سعی کنیم یک انسان معمولی و ساده نباشیم. حرفی برای گفتن داشته باشیم.نیایم تو این دنیا ثمره زندگیمون یک مدرک و یک همسر و چند فرزند و سی سال خدمت و یک خانه و یک ماشین و کمی شاید عبادت و گناه و چیزهایی از این قبیل کمتر یا بیشتر باشه. یادمان باشد خدا خیلی بزرگه و برای هدفی خیلی بزرگ ما را آفریده منتها صبر خدا خیلی زیاده.
Rose

شما چطور فکر میکنید؟.Rose
تا زمانی که ما متوجه نشده باشیم که آنچه در این دنیا استنباط میکنیم مربوط به یک وجه از وجوه خداست و آنچه از بهشت و جهنم گفته شده تمثیلی است درک معنای واقعی خلقت امکان پذیر نیست. به هر حال برداشت شما نیز تحسین بر انگیز است.Rose
Roseتصور شما از درک وجوه خدا صحیح به نظر میرسد.با تشکر از توجه شماRose اما انسان،نبات،حیوان جمادات وفرشتگان و اجنه و ... هم از وجوه خدا هستند.شناخت هر کدام موجب درکی بالاتر و به نظر میرسد شناخت همه اینها و دیگر شناختها لازم است. جایگاه انسان در بی نهایت یک جایگاه مطلق است و مطلق بودن کمال لطف. چرا خدا لطیف است چون کمال لطف را در آفرینش در ابتدای خلقت در حق موجودات اطلاق کرده است.در این بینش هر چه هست مابین دو بی نهایت است. لطف خدا در این است که هردوسر منهای بینهایت و مثبت آن خود خداست،نه یک سر خدا و سر دیگر شیطان یا دیگری. هر که بخواهد که در این در گه مقرب شود باید که اینگونه باشد.
RoseRoseRose
میگویند خدا همه آنچه تا به حال آفریده از سر ریز فضل خودش آفریده، و هنوز به خزائن فضلش دست نزده.
گوارا باد بر همه خلق خدا آنچه به ما از فضل خدا خواهد رسید. آنقدر لذت بخش خواهد بود آنچه خدا برای مخلوقاتش در نظر گرفته که قابل وصف نیست. اگر میگویم بینهایت لذت بخش است بی نهایت یعنی فارغ شدن. فارغ شدن از همه چیز غیر خدا. RoseRoseRose
RoseRoseRose
بی نهایت یک مفهوم فلسفی و ریاضی است. از نظر فلسفی قرار گرفتن در شرایطی که انسان از همه چیز غیر خدا استغنا پیدا کرده نسبت به اطراف خود بی تفاوت شده فقط یاد و اندیشه خدا برای او ارزشمند بوده در این حال همه چیز را نیک مینگرد در اندیشه چنین شخصی همه آنچه هست مال اوست هرچند ان را تصاحب نکند همه چهره ها زیباست و ... ولی این حالت در دنیا لحظه ایست.
RoseRoseRose شک و یقین Rose
خداوند خود را آشکار نکرده تا به خود او شک کنیم. کسی که به وجود خدا شک نکرده و به یقین رسیده فقط خود را گول زده. خدا شیطان را آفریده تا به همه چیز شک کنیم و با باور به خدا نزدیک شویم. بت پرستی چندان که فکر میکنیم هم از آن مبرا نیستیم. شاید بت ما خیلی بزرگ باشد. مثلا گاه بت ما ابوالفضل (ع) است و ما او را میپرستیم و نمیدانیم بت پرستیم. و انواع بتها وجود دارد. واقعا خالصانه پرستیدن خدا و یقین به یکتائی او آسان نیست.
RoseRoseRose

جهان چون مار افعی پیچ پیچ است ...... ترا آن به کزو در دست هیچ است
چو از دست تو ناید هیچ کاری ....... به دست دیگران میگیر ماری
چو دربندی، بدان میباش خرسند ..........که تو گنجی، بوَد گنجینه دربند
و گر در چاه یابی پایه خویش ......... سعادت نامه یوسف بنه پیش
تو پنداری که تو کم قدر داری .......... توئی تو کز دو عالم صدر داری
دل عالم توئی در خود مبین خُرد ......... بدین همت توان گوی از جهان برد
بدین اندیشه چون دلشاد گردی ............ ز بند تاج و تخت آزاد گردی
و گر باشی به تخت و تاج محتاج .......... زمین را تخت کن، خورشید را تاج
حکیم نظامی
RoseRoseRose میگویند خدا چهار هزار اسم از اسماء خودش را بی پیامبر ختمی مرتبت یاد آوری کرده که وجود داره. که هزار اسم رو به پیامبر دستور داده که بگو که همون اسامی که در دعای جوشن کبیر هست و هزار اسم را پیامبر رو مخیر گذاشته که اگر می خواهی بگو یا نگو و هزار اسم رو گفته که نگو و هزار اسم رو نزد خودش نگه داشته.
هر اسمی سری از اسرار خداست.داستانهایی وارد شده که افرادی عامی از اسمائی که پیامبر نگفته اند اطلاع داشته اند.
تصور من اینه که خدا اسرار خودش را در اختیار همه بندگان قرار میده و زمانی که وحدت بین بندگان ایجاد بشه این اسرار بر ملا میشه.
ممنون از مطالب خوبتون
لطفا جناب نيلفروش زمينه تحصيلات و تحقيقاتتون رو بفرماييد دوستان بيشتر آشنا بشن و سوالاتشون متمركز تر بشه.
Rose با تشکر از جناب هدهد صبا.
متاسفانه یا خوشبختانه تحصیلات من قرآنی یا حوزوی نیست و دانشگاهی علوم پایه است و در تدریس هم متاسفانه حرفی خارج از حوزه تحصیل نباید زد البته در ایران. من از طریق مطالعه-استماع-ادراک و الهام و تفکر زیاد به نتایجی دست یافتم که در اختیار دوستان قرار داده ام. براساس این مفاهیم هستی از روی محبت آفریده شده و تکامل هستی با عشق و محبت خاتمه میپذیرد. همه تفکرات من در این موضوع آورده شده اگر کسی از دوستان مطالعه کرد و توضیح بیشتری خواست در خدمتم.
آفرینشی که من تصور کرده ام ایده آل هست ووقتی تحقق پیدا میکنه که همه به تکامل برسند. یعنی باید صبر کرد که این از سنتهای خداست و سوره والعصر در شان ان نازل شده و سوره در شان حضرت ولی عصر هست که با هم میخونه.
آفرینش بر مبنای ارزش هست. محور آفرینش ارزشمندترین گوهر های خلقت یعنی 14 معصومند و همه خلقت زنجیر وار به این محور متصل و زمانی که این زنجیر کامل شود بهشت آرمانی تحقق می یابد و در آن روز جهنمی در کار نیست و لازمه آن امید است واحسان و بخشش
ادامه دارد ...
RoseRoseRose در توضیح اینکه خداوند خداوندی خود را با خلایق خود تقسیم کرده و میکند میتوان تقسیم رحمنیت و رحیمیت خدا را بر شمرد. برخورد خدا با اعمال خلایق تنبیه و اعطای نعمت حسب عمل خلق است. این تنبیه و نعمتها برای همه خلق دنیای پیجیده امروز را شکل داده. پیچیدگی دنیای امروز با بخشش و تنبیه خلایق و خدا در هم امیخته تا سختتر یا آسان شود. خداوند با تقسیم رحمانیت خود آن را توسعه میدهد.پس هدف از خلقت بسط خداوندی خداست.
صفحه‌ها: 1 2 3
لینک مرجع