۱۷ مرداد ۱۳۹۱, ۰۵:۳۹ عصر
در مورد درک شب قدر هم باید چند نکته متذکر شویم:
اول:درک اهمیت این شب:
درک حقیقت شب قدر بسیار دشوار است تا آنجا که خدای تعالی در سوره قدر به پیامبر عظیم الشان خود (ص) می گوید: و ما ادراک ما لیله القدر. تو چه می دانی که شب قدر چیست. برای درک شب قدر همین قدر که انسان بتواند در آن احیا داشته باشد و به یاد خدا باشد و با خدای متعال انس بگیرد و دعا کند، کافی است.
دوم. توبه:
بهترين كارها در اين شب، توبه است؛ چنان كه شهيد مطهري ميفرمايد:
«به خدا قسم! يك روزش يك روز است، يك ساعتش يك ساعت است، يك شب را اگر به تأخير بيندازيم اشتباه ميكنيم! نگوييد فردا شب، شب بيست و سوم ماه رمضان است. يكي از ليالي قدر است و براي توبه بهتر است، نه، همين امشب از فردا شب بهتر است. همين ساعت از يك ساعت بعد بهتر است. هر لحظه از لحظه بعدش بهتر است. عبادت بدون توبه قبول نيست، اول بايد توبه كرد. گفت: «شستشويي كن و آنگه به خرابات خرام» اول بايد شست و شو كرد بعد وارد آن محل پاك و پاكيزه شد. ما تا توبه نكنيم، چه عبادتي ميكنيم؟! ما توبه نميكنيم و روزه ميگيريم! توبه نميكنيم و نماز ميخوانيم! توبه نميكنيم و به حج ميرويم! توبه نميكنيم و قرآن ميخوانيم! توبه نميكنيم و ذكر ميگوييم! توبه نميكنيم و در مجالس ذكر شركت ميكنيم! به خدا قسم، اگر شما يك توبه بكنيد تا پاك بشويد و بعد يك شبانه روز نماز بخوانيد با حالت توبه و پاكي؛ همان يك شبانه روز به اندازه ده سال شما را جلو ميبرد و به مقام قرب پروردگار ميرساند. سوراخ دعا را گم كردهايم، راهش را بلد نيستيم»(1).
صراط مستقيم براي نيل به كمال، همان بندگي و عبوديت است: (ان اعبدوني هذا صراط مستقيم) يس (36)، آيه 61. و گناه؛ يعني، معصيت و شورش. بنابراين گناه كاملاً بر خلاف مسير بندگي است؛ اگر عبوديت تنها راه نيل به مقام انسانيت است؛ پس گناه يعني آتش زدن به خرمن هستي بشر؛ چون براي انسان، سرمايهاي بالاتر از انسانيت او نيست. اگر انسانيت را از انسان سلب كنند، او ديگر حيواني بيش نيست و از اين رو در بعضي از آيات، انسانهاي فاسد و گنهكار، چارپايان و فروتر از آنها (اولئك كالانعام بل هم اضل)اعراف (7)، آيه 179؛ فرقان (25)، آيه 44. خوانده شدهاند.
سوّم. دعا:
حال كه بنده از بيراهه به راه و از گمراهي به نور راه يافت و به منزل يار رسيد؛ او را صدا بزند و با او ارتباط برقرار كند. دعا به معناي الفاظ و اوراد نيست. دعا؛ يعني، ارتباط با خدا و الفاظ بيان آن حال در ارتباط است؛ لذا در حالات مختلف، دعاهاي مختلف داريم. دعا اگر بيان حال نباشد، دعا نيست.(2).
لذا درک شب قدر توفیق بزرگی است که نصیب همه کس نمی شود. از این رو بزرگانی که عاشق درک شب قدر بودند، تلاش های مستمر و طاقت فرسایی برای درک آن می کردند؛ نمونه اش عبادت یک ساله عالم بزرگوار «حاج ابراهیم کلباسی» است. او شب قدر را با عبادت درک کرد؛ زیرا به مدت یک سال، شب تا صبح عبادت کرد.
چهارم. تفكر، مباحثه علمي، معرفت:
پس از آنكه فرصتها را غنيمت شمرديم و در افكار و اعمال خود بازنگري كرده، متوجه خطاهاي خود شديم، گناه و عزم جدي بر ترك گناه و اصلاح خود گرفتيم و رو به سوي معبود آورده، در محضر حضرت حق بار يافتهايم؛ دلها، آماده شناخت هر چه بيشتر و دريافتهاي شهودي ميگردد.
چه اينكه:
اولاً، به فرموده علي(ع): معرفت، مايه نورانيت دل،«المعرفه نور القلب»: (3). باعث نيل انسان به مقام رستگاري به مقام قدسي«المعرفة الفوز بالقدس»: (4). و دليل بر فضيلت انسان«المعرفة برهان الفضل»: (5). است و اولين و مهمترين ركن ايمان همانا معرفت به خداوند است.«الايمان معرفة بالقلب»: (6). «افضلكم ايماناً افضلكم معرفة»: (7).
ثانياً، در بين معارف، والاترين معارف، شناخت خداوند سبحان است.علي(ع): «معرفة اللّه سبحانه اعلي المعارف»: (8). «جاء رجل الي رسول اللّه(ص) قال: ما رأس العلم؟ قال: معرفة اللّه حق معرفته. قال: و ما حقّ معرفته؟ قال: أن تعرفه بلا مثل و لا شبه و تعرفه الهاً واحداً خالقاً قادراً، اولاً و آخراً، و ظاهراً و باطناً، لاكفوله، و لا مثل له، فذاك معرفة الله حقّ معرفته»: (9).
ثالثاً، معرفت حقيقي خدا، انسان را به مقام شامخ خلافت الهي نايل ميكند؛ آن چنان كه مظهر اسماي او ميگردد.
البته خودشناسي مقدمه چنين معرفتي است «من عرف نفسه فقد عرف ربّه» ؛(10). چه اينكه كسي كه خودش را نشناخت و نسبت به مكانت خود - كه از كجا آمده است، براي چه آمده است و به كجا خواهد رفت - جاهل باشد؛ چگونه ممكن است خدا را بشناسد.«عجبت لمن يجهل نفسه كيف يعرف ربّه» (11).
اينكه در بعضي از روايات آمده است «خودشناسي، سودمندترين معارف است»«معرفة النفس انفع المعارف» (12). بدان جهت است كه مراقب خود خواهد بود و زندگي خود را بر مبناي صحيحي استوار و براي نيل به سعادت بزرگ برنامه ريزي درستي خواهد نمود. از آنجايي كه شب قدر، شب نزول قرآن است بهترين منبع براي مطالعه و بحث و تعمق در آن، قرآن كريم و روايات اهل بيت در تفسير آن است. لذا خواندن با تأمل و تدبر در همه اوقات مخصوصاً چنين شب هايي بسيار مناسب است.
تمام اين بركات و فيوضات در پرتو شب زنده داري و احياء شب قدر قابل دستيابي است به ويژه اگر در مسجد به ميزباني خدا و در ميان ديگر بندگان پاك خداوند انجام گيرد.
4- و آنچه که گفته شده این نکته است که بسیار هم مفید است: درک شب قدر در گرو شناخت حضرت علي (ع) و حضرت فاطمه زهرا (س) مي باشد.
در تفسیر فرات بن ابراهیم از حضرت صادق (علیه السلام) نقل شده که فرمودهاند: «ما قرآن را در شب قدر فرو فرستادیم»، «شب قدر» فاطمه و «قدر» خداست، پس کسی که فاطمه (سلام الله علیها) را آن گونه که باید، بشناسد، شب قدر را درک کرده است.(13)
از رسول اكرم صلی الله علیه و آله نقل شده است، كه به اصحابشان فرمودهاند: به شب قدر ایمان بیاورید، زیرا آن شب برای علی بن ابیطالب علیه السلام و یازده نفر از فرزندان او پس از من خواهد بود(14)
منابع:
1- شهيد مطهري، بيست گفتار، ص 126-127.
2- مصباح يزدي، محمدتقي، بر درگاه دوست، ص 18-22.
3- غرر الحکم، تميمي آمدي، ترجمه مصطفي درايتي، حديث1، ص47.
4- همان حدیث2.
5- همان حدیث3.
6- نهج البلاغه، حكمت 218، ص 1186.
7- بحارالانوار، ج 3، ص 14.
8- غررالحکم و دررالکلم، ج6، ص 148، انتشارات دانشگاه تهران.
9- بحارالانوار، ج 3، ص 14.
10- این حدیث در منابع متعددی از مصادر روایی آمده است:در بحارالانوار (ج 95، ص 452) به عنوان حدیث قدسی و در (ج 2، ص 32) به عنوان حدیث پیامبر(ص) نقل شده است. در بسیاری از دیگر مجامع روایی نیز مطالبی از قول امیرالمؤمنین(ع) و یا دیگر ائمه(ع) نقل شده است. برخی از منابعی که آن را نقل کردهاند، عبارت است از:نهجالبلاغه، الصراط المستقیم (ج 1، ص 156)؛ غررالحکم (ص 232) ؛ مصباح الشریعه (ص 13) ؛ روضةالجنان (ص 92)و کنزالدقائق (ص 286).
11- فهرست موضوعی غرر، صفحه 387 در واژه عرف.
12- تصنیف غرر الحكم و درر الكلم ص 232.
13- تفسیر القمی، ص 731؛ علامه مجلسی، بحار، ج 97، ص 14، جز 23.
14- علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 97، ص 14، جز 23.
کانون گفتگوی قرآنی
اول:درک اهمیت این شب:
درک حقیقت شب قدر بسیار دشوار است تا آنجا که خدای تعالی در سوره قدر به پیامبر عظیم الشان خود (ص) می گوید: و ما ادراک ما لیله القدر. تو چه می دانی که شب قدر چیست. برای درک شب قدر همین قدر که انسان بتواند در آن احیا داشته باشد و به یاد خدا باشد و با خدای متعال انس بگیرد و دعا کند، کافی است.
دوم. توبه:
بهترين كارها در اين شب، توبه است؛ چنان كه شهيد مطهري ميفرمايد:
«به خدا قسم! يك روزش يك روز است، يك ساعتش يك ساعت است، يك شب را اگر به تأخير بيندازيم اشتباه ميكنيم! نگوييد فردا شب، شب بيست و سوم ماه رمضان است. يكي از ليالي قدر است و براي توبه بهتر است، نه، همين امشب از فردا شب بهتر است. همين ساعت از يك ساعت بعد بهتر است. هر لحظه از لحظه بعدش بهتر است. عبادت بدون توبه قبول نيست، اول بايد توبه كرد. گفت: «شستشويي كن و آنگه به خرابات خرام» اول بايد شست و شو كرد بعد وارد آن محل پاك و پاكيزه شد. ما تا توبه نكنيم، چه عبادتي ميكنيم؟! ما توبه نميكنيم و روزه ميگيريم! توبه نميكنيم و نماز ميخوانيم! توبه نميكنيم و به حج ميرويم! توبه نميكنيم و قرآن ميخوانيم! توبه نميكنيم و ذكر ميگوييم! توبه نميكنيم و در مجالس ذكر شركت ميكنيم! به خدا قسم، اگر شما يك توبه بكنيد تا پاك بشويد و بعد يك شبانه روز نماز بخوانيد با حالت توبه و پاكي؛ همان يك شبانه روز به اندازه ده سال شما را جلو ميبرد و به مقام قرب پروردگار ميرساند. سوراخ دعا را گم كردهايم، راهش را بلد نيستيم»(1).
صراط مستقيم براي نيل به كمال، همان بندگي و عبوديت است: (ان اعبدوني هذا صراط مستقيم) يس (36)، آيه 61. و گناه؛ يعني، معصيت و شورش. بنابراين گناه كاملاً بر خلاف مسير بندگي است؛ اگر عبوديت تنها راه نيل به مقام انسانيت است؛ پس گناه يعني آتش زدن به خرمن هستي بشر؛ چون براي انسان، سرمايهاي بالاتر از انسانيت او نيست. اگر انسانيت را از انسان سلب كنند، او ديگر حيواني بيش نيست و از اين رو در بعضي از آيات، انسانهاي فاسد و گنهكار، چارپايان و فروتر از آنها (اولئك كالانعام بل هم اضل)اعراف (7)، آيه 179؛ فرقان (25)، آيه 44. خوانده شدهاند.
سوّم. دعا:
حال كه بنده از بيراهه به راه و از گمراهي به نور راه يافت و به منزل يار رسيد؛ او را صدا بزند و با او ارتباط برقرار كند. دعا به معناي الفاظ و اوراد نيست. دعا؛ يعني، ارتباط با خدا و الفاظ بيان آن حال در ارتباط است؛ لذا در حالات مختلف، دعاهاي مختلف داريم. دعا اگر بيان حال نباشد، دعا نيست.(2).
لذا درک شب قدر توفیق بزرگی است که نصیب همه کس نمی شود. از این رو بزرگانی که عاشق درک شب قدر بودند، تلاش های مستمر و طاقت فرسایی برای درک آن می کردند؛ نمونه اش عبادت یک ساله عالم بزرگوار «حاج ابراهیم کلباسی» است. او شب قدر را با عبادت درک کرد؛ زیرا به مدت یک سال، شب تا صبح عبادت کرد.
چهارم. تفكر، مباحثه علمي، معرفت:
پس از آنكه فرصتها را غنيمت شمرديم و در افكار و اعمال خود بازنگري كرده، متوجه خطاهاي خود شديم، گناه و عزم جدي بر ترك گناه و اصلاح خود گرفتيم و رو به سوي معبود آورده، در محضر حضرت حق بار يافتهايم؛ دلها، آماده شناخت هر چه بيشتر و دريافتهاي شهودي ميگردد.
چه اينكه:
اولاً، به فرموده علي(ع): معرفت، مايه نورانيت دل،«المعرفه نور القلب»: (3). باعث نيل انسان به مقام رستگاري به مقام قدسي«المعرفة الفوز بالقدس»: (4). و دليل بر فضيلت انسان«المعرفة برهان الفضل»: (5). است و اولين و مهمترين ركن ايمان همانا معرفت به خداوند است.«الايمان معرفة بالقلب»: (6). «افضلكم ايماناً افضلكم معرفة»: (7).
ثانياً، در بين معارف، والاترين معارف، شناخت خداوند سبحان است.علي(ع): «معرفة اللّه سبحانه اعلي المعارف»: (8). «جاء رجل الي رسول اللّه(ص) قال: ما رأس العلم؟ قال: معرفة اللّه حق معرفته. قال: و ما حقّ معرفته؟ قال: أن تعرفه بلا مثل و لا شبه و تعرفه الهاً واحداً خالقاً قادراً، اولاً و آخراً، و ظاهراً و باطناً، لاكفوله، و لا مثل له، فذاك معرفة الله حقّ معرفته»: (9).
ثالثاً، معرفت حقيقي خدا، انسان را به مقام شامخ خلافت الهي نايل ميكند؛ آن چنان كه مظهر اسماي او ميگردد.
البته خودشناسي مقدمه چنين معرفتي است «من عرف نفسه فقد عرف ربّه» ؛(10). چه اينكه كسي كه خودش را نشناخت و نسبت به مكانت خود - كه از كجا آمده است، براي چه آمده است و به كجا خواهد رفت - جاهل باشد؛ چگونه ممكن است خدا را بشناسد.«عجبت لمن يجهل نفسه كيف يعرف ربّه» (11).
اينكه در بعضي از روايات آمده است «خودشناسي، سودمندترين معارف است»«معرفة النفس انفع المعارف» (12). بدان جهت است كه مراقب خود خواهد بود و زندگي خود را بر مبناي صحيحي استوار و براي نيل به سعادت بزرگ برنامه ريزي درستي خواهد نمود. از آنجايي كه شب قدر، شب نزول قرآن است بهترين منبع براي مطالعه و بحث و تعمق در آن، قرآن كريم و روايات اهل بيت در تفسير آن است. لذا خواندن با تأمل و تدبر در همه اوقات مخصوصاً چنين شب هايي بسيار مناسب است.
تمام اين بركات و فيوضات در پرتو شب زنده داري و احياء شب قدر قابل دستيابي است به ويژه اگر در مسجد به ميزباني خدا و در ميان ديگر بندگان پاك خداوند انجام گيرد.
4- و آنچه که گفته شده این نکته است که بسیار هم مفید است: درک شب قدر در گرو شناخت حضرت علي (ع) و حضرت فاطمه زهرا (س) مي باشد.
در تفسیر فرات بن ابراهیم از حضرت صادق (علیه السلام) نقل شده که فرمودهاند: «ما قرآن را در شب قدر فرو فرستادیم»، «شب قدر» فاطمه و «قدر» خداست، پس کسی که فاطمه (سلام الله علیها) را آن گونه که باید، بشناسد، شب قدر را درک کرده است.(13)
از رسول اكرم صلی الله علیه و آله نقل شده است، كه به اصحابشان فرمودهاند: به شب قدر ایمان بیاورید، زیرا آن شب برای علی بن ابیطالب علیه السلام و یازده نفر از فرزندان او پس از من خواهد بود(14)
منابع:
1- شهيد مطهري، بيست گفتار، ص 126-127.
2- مصباح يزدي، محمدتقي، بر درگاه دوست، ص 18-22.
3- غرر الحکم، تميمي آمدي، ترجمه مصطفي درايتي، حديث1، ص47.
4- همان حدیث2.
5- همان حدیث3.
6- نهج البلاغه، حكمت 218، ص 1186.
7- بحارالانوار، ج 3، ص 14.
8- غررالحکم و دررالکلم، ج6، ص 148، انتشارات دانشگاه تهران.
9- بحارالانوار، ج 3، ص 14.
10- این حدیث در منابع متعددی از مصادر روایی آمده است:در بحارالانوار (ج 95، ص 452) به عنوان حدیث قدسی و در (ج 2، ص 32) به عنوان حدیث پیامبر(ص) نقل شده است. در بسیاری از دیگر مجامع روایی نیز مطالبی از قول امیرالمؤمنین(ع) و یا دیگر ائمه(ع) نقل شده است. برخی از منابعی که آن را نقل کردهاند، عبارت است از:نهجالبلاغه، الصراط المستقیم (ج 1، ص 156)؛ غررالحکم (ص 232) ؛ مصباح الشریعه (ص 13) ؛ روضةالجنان (ص 92)و کنزالدقائق (ص 286).
11- فهرست موضوعی غرر، صفحه 387 در واژه عرف.
12- تصنیف غرر الحكم و درر الكلم ص 232.
13- تفسیر القمی، ص 731؛ علامه مجلسی، بحار، ج 97، ص 14، جز 23.
14- علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 97، ص 14، جز 23.
کانون گفتگوی قرآنی