تالار گفتمان وب سایت ختم قرآن مجید

نسخه کامل: تعدد زوجات...
شما در حال مشاهده نسخه متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
به نام دوست...
سلام عزیزان
در آیه 3 سوره نسا خداوند می فرماید 2و3و4 زن می توانید بگیرید اما اگر بیم آن داشتید که عدالت را برقرار نکنید یکی به عدالت نزدیکتر است که ستم نکنید.
و در آیه 129 همین سوره می فرماید : و هرگز نمی توانید بین زنان عدالت برقرار کنید اگرچه آرزومند آن باشید.

آیا با این آیه مفهوم تعدد زوجات زیر سوال نمی رود؟
وقتی حتی اگر کسی آرزو داشته باشد نمی تواند بین زنان عدالت برقرار کند چگونه می تواند شرط اول تعدد زوجات را که عدالت است برقرار کند؟
و وقتی کسی نتواند شرط لازم را برقرار کندچگونه می تواند به این امر اقدام کند حالی که ستمکار است و خدا ستمکاران را دوست ندارد؟

چطور در هنگام اجرای این حکم به شرط آن توجه نمی شود؟
در حالی که خداوند کسانی که فقط بخشی از دین را که به مراد آنهاست می پذیرند را دوست ندارد؟
سوال منم هست
من زنگیدم دفتر مرجع تقلیدم
گفتن عدالت یعنی مرد ها خوراک و پوشاک رو فقط بدهند
در آیه 3 سوره نساء به جهت ضرورت هایی که بود و برای رعایت حال مسلمانان در ارتباط با دختران یتیمی که تحت تکفل داشتند و ... ، اجازه داده شد به شرط اطمینان از رعایت عدالت بین همسران ، چند زن بگیرند .
چون در این آیه رعایت عدالت به طور مطلق آمده بود ، مسلمانان گمان کردند که باید در مودت قلبی هم تسویه را رعایت کنند و حال آن که تکلیف این نبود زیرا تکلیف باید به مقدور تعلق بگیرد و مودت قلبی از اختیار خارج است پس رعایت عدالت در اموری که فرد در آن قدرت دارد مثل عدالت در تقسیم نفقه و وقت ، لازم است نه در مودت و محبت قلبی که از اختیار خارج است و برای این که توهم مسلمانان رفع شود ، خداوند با نازل کردن این آیه اعلام فرمود که محبت در اختیار شما نیست و نمی توانید در محبت عدالت بورزید حتی اگر بر رعایت عدالت در این مورد حریص هم باشید پس در مورد محبت سعی کنید همه توجه قلبی خود را نثار یکی نکنید و بقیه را مانند رها و معلق گردانید.
بنا بر این عدالت ورزیدن در محبت تحت اختیار فرد نیست و نمی تواند در این مورد عدالت بورزد و به طور طبیعی ممکن است به یکی از زنان گرایش بیشتر داشته باشد و خدا هم رعایت عدالت در این مورد را نخواسته است. آنچه خواسته رعایت عدالت در تقسیم نفقه و وقت است و رعایت انصاف در محبت ورزیدن و به گونه ای عمل کردن که یکی احساس نکند همه قلب شوهر متعلق به اوست و دیگری احساس کند که در قلب شوهر هیچ جایگاهی ندارد و رها و معلق است.
ابن ابی العوجاء از هشام بن حکم پدسید:
أليس الله حكيما؟ قال: بلى، هو أحكم الحاكمين.
قال: فأخبرني عن قوله عز و جل: فَانْكِحُوا ما طابَ لَكُمْ مِنَ النِّساءِ مَثْنى‏ وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَواحِدَةً أليس هذا فرض؟ قال: بلى... .
مگر خدا حکیم نیست؟ پس چرا در جایی می فرماید : با زنانی که بر شما حلال هستند ، ازدواج کنید : دو ، سه یا چهار تا ولی اگر می ترسید که نتوانید بین آنان به عدالت رفتار کنید ، یک زن بگیرید. ولی در جای دیگر می گوید: شما ختی اگر بخواهید و حریص هم باشید ف نمی توانید بین زنان به عدل رفتار کنید. آیا این نوع سخن گفتن حکیمانه است؟
هشام که جوابی نداشت ، به مدینه آمد و به محضر امام صادق شتافت و سوال را از ایشان پرسید و و امام فرمود آیه ای که رعایت عدالت را شرط چند همسری قرار داده ، در لاره نفقه است و آیه ای که رعایت عدالت را خارج از توان شمرده ، در باره محبت است. (بحرانی ، البرهان ، تهران ، بنیاد بعثت ، 1416 ق ، ج 2 ، ص 17.)
به زبان ساده:

بدون شک عدالت در محبت های قلبی خارج از قدرت انسان است به همین دلیل رعایت این نوع از عدالت را خداوند واجب نشمرده و در آیه ۱۲۹ از سوره نساء، که می فرماید: شما هر قدر کوشش کنید نمی توانید در میان همسران خود عدالت واقعی برقرار سازید، منظور همین عدالت از نظر تمایلات قلبی است.
بنابراین محبت های درونی مادامی که موجب ترجیح بعضی از همسران بر بعضی دیگر از جنبه های عملی نشود ممنوع نیست. آنچه مرد موظف به آن است رعایت عدالت در جنبه های عملی و خارجی است.
پس کسانی که آیه ۱۲۹ را ضمیمه می کنند به آیه ۳ و چنین نتیجه می گیرند که تعدد همسر در اسلام مطلقا ممنوع است، و می گویند آیه ۳ مشروط به عدالت کرده، و در آیه ۱۲۹ عدالت را برای مردان در این مورد امری محال دانسته، اشتباه می کنند. زیرا عدالتی که مراعات آن از قدرت انسان بیرون است، عدالت در تمایلات قلبی است و این از شرایط تعدد زوجات نیست و آنچه در شرایط است عدالت در جنبه های عملی است.
لینک مرجع