تالار گفتمان وب سایت ختم قرآن مجید

نسخه کامل: بيست و هشتم صفر رحلت پيامبر عظيم شأن اسلام حضرت محمد ابن عبد الله
شما در حال مشاهده نسخه متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
[font=Arial,sans-serif][تصویر:  payambar.jpg][/font] بيست و هشتم صفر رحلت پيامبر عظيم الشان اسلام حضرت محمد ابن عبد الله (ص)
يا محمد(ص) از رحلت تو چه بگوئيم و چه بنويسيم كه براستى وصف اين غم بزرگ، اين رحلت جانگذار و وصف كبرى و داهيه عظمى در توان كدامين قلم و كدامين بيان است؟
محمد(ص)، اى گراميترين خلق نزد پروردگار، اى آفتاب جانبخش جهان، اى روح وجود عالم، براستى كدامين قلم است كه از تو، به صورتى بايسته و شايسته ياد كند؟... آرى ... گاهى كه ستاره اى از آسمان كوچ ميكند ميگوئيم ما را چه غم كه هنوز ماهى و مهتابى باقيست، اما بنازم به آن ماه شب افروزى كه با رفتنش، كاروان نور را به ارمغان مياورد و انبوه ستارگان ديگرى را روشن ميسازد... و تو اى برگزيده ترين برگزيدگان خلق، اى رسول حق، چنين بودى آرى ... آسمان بر بام خانه پيغمبر منتظر است، انگار كه كواكب آر حركت باز ايستاده اند و زمين ديگر نمى چرخد، در اين لحاظ سنگين و اندوهناك گوئى اين محمد(ص) نيست كه از دار دنيا ميرود بلكه كل انبياء و پيامبران هستند كه از اين جهان ميروند.
خاتم انبياء با تنى خسته و چشمى نگران (بخاطر حال امتش) اين جهان را ترك ميكند. اينك او امتش را تنها ميگذارد و از اين فانى سرا به باقى سرا ميشاند، او غم از رفتن ندارد، اندوه از رحلت و ترك اين خاك ندارد كه اگر غمى و اندوهى بر سينه اش سنگينى ميكند ناراحتى و بى تابى از براى امت نوپايى است كه يك مكتب الهى را پذيرفته است و به همين خاطر در مقابل دشمنان داخلى و خارجى زيادى قرار گرفته است. غمش غم امتى است كه بايد حركتش را به سوى الله يك لحظه متوقف نسازد، چه رنجها كه براى اين حركت متحمل نگشت و چه حرفها كه از دوست و دشمن نشنيد، اگر در دل هميشه به ياد و فكر امت بود بخاطر عشقى بود كه به خداى امت داشت .
آرى مرغ جان، قصد پرواز از قفس تن را دارد. او كه نفسش زندگى بود و اميد، حرفهايش هيجان بود و تلاش، قدمها و حركاتش زندگى ساز بود و انسان ساز، و لبخندش هر مشتاق عاشقى را به وجد مياورد.
چقدر موثر و پر نفوذ سخن ميگويد اين رسول خدا، چقدر به انسانها عشق مى ورزد اين سرور انسانها و چقدر پر جذبه است كلامش، آنگاه كه از خدا سخن ميگويد، آنگاه كه از گرسنگان و تشنگان و بيماران و گرفتاران سخن ميگويد.
اينك پدرى مهربان از دنيا ميرود، پدرى بى مانند جهان را ترك ميگويد، و آنگاه كه بى تا بى قرارى دخترش را نظاره مى كند خطاب به او چنين مى فرمايد: فاطمه عزيزم، فاطمه دلبندم، فاطمه اى گوشواره عرش كبريائى، فاطمه اى گوهر پارسايى و شكيبايى فاطمه اى محبوبه حضرت داور، فاطمه اى جان و جآنان پيامبر، فاطمه اى كفو بى كفو حيدر غصه به خود راه مده كه تو اولين كسى هستى كه به ديدار من ميشتابى. فاطمه جان گريه اين نور چشمان عزيزم حسن و حسين را آرام كن كه بيش از اين طاقت شنيدن اين گريه ها را ندارم. به يكباره نفس ها گره مى خورد، زمان ساكت و غمگين مى ايستند، هستى از جنبش باز مى ماند ناگهان لبهاى نازنين پيامبر تكان مى خورد: بل الرفيق الا على.
يا رسول الله اكنون اندكى از عطر تن مطهر تو است كه در مشام اين خاكيان فرو رفته است و در دلهاشان نورى، شورى و غوغايى بى اندازه ايجاد كرده و و شوريده شان ساخته و اين دلهايشان را جايگاه عشق به تو و خاندان پاك قرار داده.
يا محمد(ص) عنايتى كن به اين خستگان كه جز ائين پاك تو چيزى نميخواهند و جز به اشتياق قرب الهى و محشور شدن در نزد تو، جانهاشان آرام نمى گيرد.
يا محمد(ص)، ما سوخته ايم سوخته ... و اينك در سالروز رحلت تو و شهادت فرزندان عزيزت امام حسن مجتبى و امام على بن موسى الرضا عليه السلام جز آب ديده چه داريم كه نثار كنيم ، اى رسول حق، داغ دلهاى اين مردان و زنان خسته را جز با وجود مقدس تو مگر ميشود آرام كرد.
اينك اى خورشيد درخشان آسمان نبوت، اندكى بيا و بحال اين عاشقان حق و سوختگان سرزمين ما نظرى كن، اى پيغامبر عشق و توحيد، اى حبيب خدا اى ياور مظلومان و اى چشمه جوشان ايمان و تقوى، گوشه چشمى بر اين جمع پريشان و مضطر ما بينداز. قامت خميده ات را راست كن اى پدر امت ، اى رسول حق، پيكر افسرده زهرايت را در آغوش بگير، اشكها را از ديدگاهش پاك كن، پهلوى شكسته اى زهرايت را در آغوش بگير، اشكها را از ديدگانش پاك كن، پهلوى شكسته اش را مرهم بگذار، گونه كبودش را نوازش كن، قلب شكسته اش را التيام بخش،
اه اى رسول خدا، پيكر عرقه بخون مجتبى عليه السلام را از مقابل ديدگانش دور كن مگذار، بدن تير الودش را نظاره كند، به او بگو كه گريه را بس كند، بگو كه فرزندش مهدى (عج) مى آيد، بگو كه او از راه ميرسد او ميايد، او بايد بيايد، انتقام خونها را ميگيرد و شادمانى را بهمراه مى آورد. الهم و سر نبيك محمد(ص) برويته و من تبعه على دعوته و ارحم استكانتنا بعده، اللهم اكشف هذه الغمه عن هذه الامه بحضور و عجل لنا ظهوره، انهم يرونه بعيد او نريه قريبا، برحمتك يا ارحم الراحمين ...
منبع نام كتاب: از عاشورا تا غدير
مؤلف: محمد عسكرى
لینک مرجع