۳ آذر ۱۳۹۰, ۱۰:۲۴ عصر
۴ آذر ۱۳۹۰, ۱۰:۵۳ صبح
۴ آذر ۱۳۹۰, ۰۱:۰۶ عصر
حسن و حسین دو پیشوای اسلامند،
خواه صلح کنند و خواه نبرد و جهاد
حسین تشنه آب نبود ...
حسین تشنه یک لبیک بود !
۵ آذر ۱۳۹۰, ۱۱:۲۱ صبح
با قلب بشر، مونس و دمساز حسين است
در خلوت دل محرم و همراز، حسين است
زهرا و على هر دو چو درياى گهربار
خلقت صدف است و گهر راز، حسين است
آن عاشق فرزانه و معشوق دو عالم
بر طاق فلك غلغله انداز، حسين است
هر آيتى از جانب حق معجزه اى بود
آن آيه كه هر دم كند اعجاز، حسين است
راهى كه بشر را به خداوند رساند
عشق است و در اين فاصله پل ساز، حسين است
ماهى كه به هر كلبه تاريك بتابد
شاهى كه به سائل نكند ناز، حسين است .
در خلوت دل محرم و همراز، حسين است
زهرا و على هر دو چو درياى گهربار
خلقت صدف است و گهر راز، حسين است
آن عاشق فرزانه و معشوق دو عالم
بر طاق فلك غلغله انداز، حسين است
هر آيتى از جانب حق معجزه اى بود
آن آيه كه هر دم كند اعجاز، حسين است
راهى كه بشر را به خداوند رساند
عشق است و در اين فاصله پل ساز، حسين است
ماهى كه به هر كلبه تاريك بتابد
شاهى كه به سائل نكند ناز، حسين است .
۸ آذر ۱۳۹۰, ۱۲:۳۵ عصر
۸ آذر ۱۳۹۰, ۰۳:۲۸ عصر
فریاد حسین را شنیدیم همه / از کوفه به سوی او دویدیم همه
رفتیم به کربلا ولی برگشتیم / از شمر امان نامه خریدیم همه . . .
رفتیم به کربلا ولی برگشتیم / از شمر امان نامه خریدیم همه . . .
۸ آذر ۱۳۹۰, ۰۳:۳۵ عصر
اصلا حسین جنس غمش فرق میکند
این راه عشق پیچ و خمش فرق میکند
اینجا گدا همیشه طلبکار میشود
اینجا که آمدی کرمش فرق میکند.
۱۴ آذر ۱۳۹۰, ۰۷:۲۰ عصر
گر دين خدا به كربلا احيا شد
از خون حسين عليه السلام زاده زهرا شد
با اشك و دعاى خود امام سجاد عليه السلام
تكميل گر قيام عاشورا شد
از خون حسين عليه السلام زاده زهرا شد
با اشك و دعاى خود امام سجاد عليه السلام
تكميل گر قيام عاشورا شد
۵ مرداد ۱۳۹۱, ۰۷:۱۵ عصر
بسم الله...
امام حسين عليه السلام در صبح عاشورا
وقتى سپاه دشمن به سوى او مى آيد آن طور دعا كرد:
اللهم انت ثقتى فى كل كرب:
خدايا! در هر گرفتارى تو تكيه گاه منى ............
امام حسين عليه السلام در صبح عاشورا
وقتى سپاه دشمن به سوى او مى آيد آن طور دعا كرد:
اللهم انت ثقتى فى كل كرب:
خدايا! در هر گرفتارى تو تكيه گاه منى ............
۸ مهر ۱۳۹۱, ۰۳:۵۸ عصر
بينش اهل حقيقت ، چون حقيقت بين است
در تو بينند حقيقت ، كه حقيقت اين است
من اگر جاهل گمراهم ، اگر شيخ طريق
قبله ام روى حسين است و همينم دين است
سجده بر نور خدا، در گلِ آدم نكند
چشم شيطان لعين ، چون نظرش بر طين است
ماسوا عاشق رنگند سواى تو حسين
كه جبين و كَفَت از خون سرت رنگين است
خَردَلى بار غمت را دل عالم نكشد
آه از اين بار امانت ، كه عجب سنگين است
در تو بينند حقيقت ، كه حقيقت اين است
من اگر جاهل گمراهم ، اگر شيخ طريق
قبله ام روى حسين است و همينم دين است
سجده بر نور خدا، در گلِ آدم نكند
چشم شيطان لعين ، چون نظرش بر طين است
ماسوا عاشق رنگند سواى تو حسين
كه جبين و كَفَت از خون سرت رنگين است
خَردَلى بار غمت را دل عالم نكشد
آه از اين بار امانت ، كه عجب سنگين است