تالار گفتمان وب سایت ختم قرآن مجید

نسخه کامل: عصرگاه با طعم مشاعره
شما در حال مشاهده نسخه متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36
من هر چه دیده ام ز دل و دیده دیده ام
گاهی ز دل بود گله گاهی ز دیده ام
مصلحت نیست که از پرده برون افتد راز
ور نه در مجلس رندان خبری نیست که نیست
تا تواني دلي به دست آور

دل شكستن هنر نمي باشد
در دایره وجود موجود علیست
اندر دوجهان مقصد و مقصود علیست
توانا بود هركه دانا بود
ز دانش دل پير برنا بود Smile
در بیابان گر بشوق کعبه خواهی زد قدم
سر زنشها گر کند خار مغیلان غم مخور
رهرو آن نیست گهی تند و گهی خسته رود
رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود
دلا تا كي در اين زندان، فریب این و آن بینی ؟

یکی زین چاه ظلمانی برون شو تا جهان بینی
یاد من کردی ولی روزی که دیگر دیر بود ،مهربان گشتی ولی مهر تو بی تاثیر بود
آمدی اما جوانی رفته بود از دست من ،عمرم آخر شد زبس در این سفر تاخیر بود
آمدی روزی که آمد برف پیری بر سرم ،نقش روی ورنگ مویم هر دو را تغییر داد
باز گشتی ای بهار آرزو اما چه سود ،باغ هستی با خزان نیستی درگیر بود
دوش ديدم كه ملائك در ميخانه زدند

گل آدم بسرشتند و به پيمانه زدند
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36
لینک مرجع