ای آفتاب آهسته تر بر بام قصرش زن قدم
ترسم صدای سایه ات خواب است بیدارش کند
در مذهب ما کلام حق ناد علیست
طاعت که قبول حق فتد یاد علیست
از جمله آفرینش کون و مکان
مقصود خدا علی و اولاد علیست
واقعا عالی بود واقعا
تا چند ز دست خویش فریاد کنم
از کرده ی خود کجا روم داد کنم
طاعات مرا گناه باید شمری
پس از گنه خویش چه سان یاد کنم؟
(شعر از امام خمینی ره)
مرا غرض ز نماز آن بود که پنهانی
حدیث دردفراق تو باتو بگذارم
وگرنه این چه نمازی بود که من با تو
نشسته روی به محراب و دل به بازارم
من ندانستم از اول که تو بی مهرو وفایی
عهد نابستن از آن به که ببندی ونپایی
یا رب نگاه کس به کسی آشنا مکن
گر میکنی کرم کن و از هم جدا نکن
نیست در شهر نگاری که دل ما ببرد
بختم ار یار شود رختم از اینجا ببرد
دل بیمار شد از دست رفیقان مددی ***تا طبیبش بسر آریم و دوایی بکنیم
آنکه بی جرم برنجید و بتیغم زد و رفت *** بازش آرید خدا را که صفایی بکنیم
یا رب از ابر هدایت برسان بارانی
پیشتر زانکه چو گردی ز میان برخیزم