تالار گفتمان وب سایت ختم قرآن مجید

نسخه کامل: شهید مهدی/ ادواردو آنیلی
شما در حال مشاهده نسخه متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
بسم الله الرحمن الرحيم

مسلمان شدن ادواردو انيلي فرزند سوپرميلياردر ايتاليايي با پدري مسيحي كاتوليكومادري يهودي وايستادگي اوبر يافته،باور وايمان خويش به رغم تهديد به محروميت ازثروت افسانه اي

وشهادت مظلومانه ي او به دست خبيث ترين افراد روي زمين يعني صهيونيست ها


زندگي نامه

سال 1947ميلادي،كتابخانه ي دانشگاه پرينسون ايالات متحده امريكا ،انبوه كتابهايي كه به ترتيبودركنارهم در قفسه هاي منظم چيده شده بودند،برخي از كتابها بيشتر توجهش را جلب مي كرد جوان بلند قد ولاغر اندام

با آن ريش از ته تراشيده اش،درراهروهايي كه از چيدمان قفسه هاي كتاب پديد آمده بودبا وقار قدم مي زد كنار درياي كتابهايي كه به رديف چيده شده بودند انگار گمشده اي داشت مي دانست به آن نزديك است وبايد بيشتر

دنبالش بگردد.اما ان گمشده چيست،شايد خودش هم نمي دانست حسي مبهم اما گيرا وپركشش هر لحظه كنجكاوي بيشتري را در وجودش بر مي انگيخت.جواني وحقيقت جويي اش اجازه نمي داد

اين حس گنگ را رها كند وبي پاسخ بگذارد.يقين داشت كه هيچ يك از كتابهايي كه مطالعه كرده وچيزهايي كه فرا گرفته بود آن چيزي نيست كه اورا اين همه مشتاق وسرگردان خود كرده است.

كتابها را يكي پس از ديگري ورق مي زد و بي انكه شوقي در او برانگيزد انها را سر جايشان بر مي گرداند.نگاهش روي جلد چرمي كتابي كه عبارت the holy Quran بر آن خود نمايي مي كرد متوقف

شد.دست برد و كتاب را از ميان قفسه بيرون كشيد.پيش از اين هم چيزهايي در باره ي آن شنيده بود اما اين اولين باري بود كه با خود قران برخورد مي كرد.حس غريبي داشت كتاب راباز كرد وپس از ورق چند برگ از آن نگاهش بر اولين عبارات يك صفحه متوقف شد:

آري كساني كه خود را تسليم خداكنند و نيكو كار باشند،پاداش آنها نزد خدا ثابت است نه ترسي بر آنهاست ونه غمگين مي شوند. (بقره /112)


انگارچيزي در دلش منفجر شد...آن حس غريب تبديل به يك شادي كوچك ونوري در اعماق قلبش شده بود اين نور مي تواند براي هميشه دلش راروشن كند وراهنمايش باشد


ادامه در پست بعدی....
زندگی

ادواردو آنیلی در ۶ ژوئن ۱۹۵۴ در نیویورک به دنیا آمد.

ادواردو در دانشگاه پرینستون دانشجوی «ادبیات و فلسفه شرقی» بود. او بعد از دانشگاه به هند سفر کرد تا در مورد علایق رشته تحصیلی‌اش تحقیقاتی کند که طی آن کمی با عرفان و ادیان شرقی آشنا شد. او سپس به ایران سفر کرد و با آیت‌الله خمینی آشنا شد و اعلام کرد که مسلمان شده است. اما پس از آن رفتارهای عجیب و غریبش ادامه یافت. طبق اسناد متعدد او هم‌زمان درگیر ملغمه‌ای از «عرفان شرقی، فرقه فرانسیسکن مسیحی، اعتیاد به مواد مخدر» بود و همه اینها را با بوداییسم درآمیخته بود.

او گاه علیه سیاست‌های کاپیتالیستی و یا کارخانه فیات حرف می‌زد و مردم فقیر را می‌ستود و گاه به سفرهای پر خرج می‌رفت. علیرغم اینکه گفته می‌شد که احتمالاً ادواردو وارث ثروت هنگفت خانواده است، اما پدرش که از رفتارهای مضحک او از کودکی به تنگ آمده بود رسماً اعلام کرد که او وارث خانواده نیست.[۲] تنها شغل رسمی که ادواردو در دستگاه امپراتوری پدرش به دست آورد مدیریت باشگاه یوونتوس در یک بازه زمانی کوتاه بود.

ادواردو در سن ۴۶ سالگی در زیر یک پل پیدا شد و علت مرگ مصرف پیش از اندازه مواد مخدر و خودکشی اعلام شد. این پل به علت خودکشی‌های فراوان در منطقه تورین مشهور است. خودروی گرانقیمت فیات او در نزدیکی محل مرگ پیدا شد.

در سال ۲۰۰۱ فیلمی در ایران ساخته شد که مرگ او را به صهیونیست‌ها نسبت می‌داد و جراید ایتالیا و خانواده آنیلی آن را پروپاگاندا و ساخت افسانه توسط حکومت ایران و فارس‌نیوز دانستند. [۳]

خانواده آنیلی

پدرش سناتور جیانی آنیلی ثروتمند ایتالیایی و مالک کارخانجات اتومبیل سازی فیات، فراری، مازراتی، آلفا رومئو، لانچیا، آبارت، اویکو به همراه چندین کارخانه تولید قطعات صنعتی، چند بانک خصوصی، شرکتهای طراحی مد و لباس، روزنامه‌های پرتیراژ لاستامپا و کوریره دلاسرا، باشگاه اتومبیل‌رانی فراری و باشگاه فوتبال یوونتوس بود. افزون بر این‌ها چندین شرکت ساختمان‌سازی، راه‌سازی، تولید لوازم پزشکی و بالگردسازی هم وجود دارد که خانواده آنیلی جزء سهام‌داران اصلی آن‌ها است.[۴]

اسلام

ادواردو شرح مسلمان شدنش را چنین می‌گوید:

در نیویورک که بودم یک روز در کتابخانه قدم می‌زدم و کتاب‌ها را نگاه می‌کردم چشمم افتاد به قرآن. کنجکاو شدم که ببینم در قرآن چه چیزی آمده‌است. آنرا برداشتم و شروع کردم به ورق زدن و آیاتش را به انگلیسی خواندم، احساس کردم که این کلمات، کلمات نورانی است و نمی‌تواند گفته بشر باشد. خیلی تحت تأثیر قرار گرفتم، آن را امانت گرفتم و بیشتر مطالعه کردم و احساس کردم که آن را می‌فهمم و قبول دارم.

بعد از این قضیه به یک مرکز اسلامی در نیویورک مراجعه می‌کند و درخواستش مبنی بر این‌که می‌خواهد مسلمان شود را مطرح می‌کند. آن‌ها هم نام «هشام عزیز» را برای وی انتخاب می‌کنند.

تشیع

نخستین آشنایی وی با تشیع و انقلاب اسلامی ایران از طریق یکی از مصاحبه‌های دکتر محمد حسن قدیری ابیانه (رایزن مطبوعاتی سفارت ایران در ایتالیا بین سالهای ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۱) از طریق تلویزیون ایتالیا بوده‌است و پس از آن برای دیدار با وی به سفارت مراجعه می‌کند و پیوند دوستی بین آن‌ها ایجاد می‌شود.

دکتر قدیری در مورد نخستین ملاقاتش با ادواردو می‌گوید:

بعد از یک میزگرد مطبوعاتی که برگزار کردیم -به عنوان رایزن مطبوعاتی سفارت ایران-، یک روز یک‌شنبه در حالی که من در اقامت‌گاه سفارت بودم، دربان سفارت گفت که یک جوان ایتالیایی آمده و می‌خواهد شما را ببیند. من هم گفتم اگر می‌شود به او بگویید فردا برای ملاقات بیایند. ولی بعد از لحظاتی دربان سفارت دوباره زنگ زد که این جوان می‌گوید خدا هر در بسته‌ای را می‌گشاید. من هم گفتم در را باز کنند و خودم هم رفتم به استقبال‌اش. جوان قدبلند لاغری بود که با یک موتور گازی کهنه آمده بود و خودش را ادواردو آنیلی معرفی کرد. من بدون این‌که انتظار جواب مثبتی از او داشته باشم، از او پرسیدم که شما با خانوادهٔ آنیلی معروف، نسبتی دارید و او گفت که من پسرش هستم.[۵]

و زمانی که فخرالدین حجازی در سال ۱۳۵۹ به ایتالیا سفر می‌کند و با ادواردو آشنا می‌شود، از او می‌خواهد که یک بار دیگر تشرف خویش را به تشیع اعلام نماید. سپس فخرالدین حجازی نام مهدی را برای او انتخاب می‌کند. او در مکاتبات خود از نام هشام عزیز که سال‌ها از آن استفاده کرده بود، استفاده می‌کرد و در مکالمات خود با دوستان ایرانیش از نام مهدی بهره می‌گرفت.

ادواردو همواره به دنبال این بود که دوستان و بستگانش را با اسلام آشنا کند. به دعوت او دوستش، لوکا گائتانی لاواتلی اسلام آورد و مسلمان شد (که وی نیز در سال ۲۰۰۷ به طریقی مشابه درگذشت). او مدتی در ایتالیا منزوی بود و در یک آپارتمان در شهر رم زندگی می‌کرد.

ایران

او چند بار به ایران سفر کرده و با سید روح الله خمینی و سید علی خامنه‌ای دیدار کرده و به زیارت علی ابن موسی رضا، امام هشتم شیعیان رفت.[۶]

مرگ

۱۵ نوامبر سال ۲۰۰۰ (۲۴ آبان ۱۳۷۹) جسد ادواردو در زیر پل «ژنرال فرانکو رومانو» پیدا شد. ظاهر قضیه نشان می‌داد که وی از روی پل به پایین پرت شده‌است. [۷]

اتهام ترور از سوی صهیونیسم

حکومت ایران هیچ گاه احتمال خودکشی ادوارد را نپذیرفت و این مرگ نابهنگام را توطئه ی صهیونیسم برای ترور ادوارد قلم داد میکرد [۸] [۷]

آثار پیرامون او

آثار زیادی پیرامون او تهیه شده‌است. از آن جمله فیلم ادواردو است. کتاب‌های زیادی نیز راجع به شخصیت و زندگی او نوشته شده‌است که از آنها می‌توان به کتاب هدیه مسیح (سیری در زندگی ادواردو آنیلی) از انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی اشاره کرد.

از ویکی‌پدیا
لینک مرجع