تالار گفتمان وب سایت ختم قرآن مجید

نسخه کامل: انتظار
شما در حال مشاهده نسخه متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
انتظار این نیست که فقط بنشینیم و دعا کنیم و فرج را از خدا بخواهیم

انتظار یعنی حس کنی خدا از رگ گردن به تو نزدیک تر است و هیچ وقت رهایت نمی کند

انتظار یعنی تلاش و امید بروزی که پایان روزهای دلتنگی ست

یعنی این که به دستهایت یاد بدهی دستی را بگیرند

انتظار یعنی دوست داشتن

فرمود:گناهان شما بواسطه دوست داشتن ما آمورزیده می شود.

جمعه که می آید دلمان هُرّی می ریزد من اگر چشمهایم را آماده کرده بودم دلم نمی سوخت، از این دلگیرم که هنوز معنی انتظار را نمی دانم

اللهم عجل لولیک الفرج
بسم الله الرحمن الرحیم


بعضي‌ها، انتظار فرج را به اين مي‌دانند که در مسجد ،حسينيه، و در منزل بنشينند و دعا کنند و فرج امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف را از خدا بخواهند... فکر اين مهم، که يک کاري بکنند، نبودند.
يک دسته ديگري بودند که انتظار فرج را مي‌گفتند: اين است که، ما کار نداشته باشيم به اين که در جهان چه مي‌گذرد، ما تکليف‌هاي خودمان را عمل مي‌کنيم. براي جلوگيري از اين امور هم خود حضرت بيايند ان شاء الله درست مي‌کنند... .
يک دسته‌اي مي‌گفتند: که بايد عالم پر از معصيت بشود تا حضرت بيايد. ما بايد نهي از منکر نکنيم، امر به معروف هم نکنيم تا مردم هر کاري مي‌خواهند بکنند، گناه‌ها زياد بشود که فرج نزديک بشود.
يک دسته‌اي از اين بالاتر بودند. مي‌گفتند: بايد دامن زد به گناه‌ها. دعوت کرد مردم را به گناه تا دنيا پر از جور و ظلم بشود و حضرت عجل الله تعالي فرجه الشريف تشريف بياورند... .
يک دسته ديگري بودند که مي‌گفتند: هر حکومتي اگر در زمان غيبت محقق بشود، اين حکومت باطل است و برخلاف اسلام است... حضرت صاحب که تشريف مي‌آورند، براي چه مي‌آيند؟ براي اين که گسترش بدهند عدالت را براي اين که حکومت را تقويت کنند. براي اين که فساد را از بين ببرند. ما بر خلاف آيات شريفه قرآن، دست از نهي از منکر برداريم، دست از امر به معروف برداريم و توسعه بدهيم گناهان را، براي اين که حضرت بيايند؟!!. (امام خميني)
قوانيني که پيغمبر اسلام در راه بيان و تبليغ ونشر و اجراي آن، بيست و سه سال زحمت طاقت فرسا کشيد، فقط براي مدت محدودي بود؟
آيا خدا، اجراي احکامش را محدود کرد به دويست سال؟ و پس از غيبت صغري، اسلام ديگر همه چيزش را رها کرده است؟ اعتقاد به چنين مطالبي يا اظهار آن‌ها بدتر از اعتقاد و اظهار منسوخ شدن اسلام است. (امام خميني)

نقش مهدويت

اعتقاد به مهدويت، به وجود مقدس مهدي موعود- ارواحنافداه- اميد را در دلها زنده مي‌کند. هيچ وقت انساني که معتقد به اين اصل است، نااميد نمي‌شود، چرا؟ چون مي‌داند يک پايان روشن حتمي، وجود دارد... سعي مي‌کند که خودش را به آن برساند. (مقام معظم رهبري)
ايمان و اعتقاد به امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف، مانع از تسليم شدن است و ملت‌هاي با ايماني که حضور قطب عالم امکان را در ميان خود احساس مي‌کنند، از حضور او اميد و نشاط مي‌گيرند و براي مجد و عظمت اسلام، مبارزه و مجاهدت مي‌کنند و با تکيه بر همين اميد درخشان بود که ملت بزرگ ايران، پرچم اسلام را به اهتزاز در‌آورد و افتخار طول تاريخ بشر و تاريخ اسلام شد. (مقام معظم رهبري)
در هدف گيري و نشانه گرفتن براي دورخيزهاي تاريخي، باز مسئله مهدويت نقش دارد. ميان آن ملّتي که براي خودش آينده‌اي نمي‌بيند و فکر مي‌کند که: «بالاخره موج فساد، دنيا را روز به روز بيش تر مي‌گيرد. ما هم چند صباحي محض تکليف مقاومتي هم مي‌کنيم، امّا آخرش چه؟»، و آن ملّتي که مي‌داند اين مقاومت، ايجاد يک گام بلند به سمت آن آينده‌اي است که خداي متعال وعده داده که براي بشريّت پيش مي‌آيد، آن هم نه يک وعده مبهم بلکه يک وعده روشن، فرق هست. رهبر آن ماجرا هم مشخّص است که چه کسي است. او، حيّ و حاضر و زنده است، و دل او، متصل به ملأ اعلا و غيبت است. ملّتي که به چنين چيزي اعتقاد دارد، ببينيد که براي چه اهدافي دورخيز مي‌کند و چه طور همت‌اش بالا مي‌رود! اين عقيده، عقيده بسيار مهمّي است، کما اين که انسان خيال مي‌کند خداي متعال هم اين واقعيّت را با همين تدبير ايجاد کرده که انسان‌ها بتوانند با همت و اراده خود و با اين پشت گرميِ محکم، راه‌ها را طي کنند تا اين که إن شاء الله، آن بزرگوار بيايند و دنيا شروع شود (مقام معظم رهبري)
نَفْس وجود اين پشتوانه عظيم، هر انساني را چنان مستحکم مي‌کند که مي‌تواند در همه ميدان‌هاي دشوار، وارد شود (مقام معظم رهبري)

سايت مجله امان - مجله عمومي - ويژه امام زمان عليه السلام
http://www.mahdi313.com
بسم الله الرحمن الرحیم

انتظار، معنا و مفهوم

بسياري از آيات و روايات، بر اين مسأله تأکيد کرده-اند که بشر در طول دوران زندگي فردي و اجتماعي خود، هماره مرهون نعمت(( انتظار)) است. از اين رو، اگر از اين حالت خارج شود و اميد به آينده¬اي نيکو را از دست بدهد، زندگي برايش مفهومي نخواهد داشت. آدمي موجودي است که هميشه در گرداب نگراني، رنج و ناملايمات گرفتار است و اميد و انتظار به فردايي آرام و آسوده است که باعث مي¬شود زندگي تحمل¬پذير گردد. به سخن ديگر، اگر انتظار در فرا راه جامعه¬اي نباشد، ادامه حيات زندگي براي بشر بي¬روح و بي¬معنا مي¬شود. انتظار است که به زندگي صفا و جلا مي¬دهد و آدمي را به کوشش و جنبش وامي ¬دارد. بايد افزود انتظار براي رهايي انسان¬ها، همانند خمير مايه¬اي است که در اعماق وجود همه آدميان و جوامع گوناگون وجود دارد.
اين مفهوم، در لغت به معناي چشم داشت و چشم به راه بودن و نوعي اميد به آينده داشتن و انتظار بردن، منتظر بودن و چشم به راه داشتن است.1 اما انتظار در ادبيات ديني، مفهومي است بسي ژرف و پرارج که مي¬توان آن را زيباترين و کامل¬ترين جلوه بندگي حق برشمرد.

انتظار و ريشه¬ها

انتظار، ريشه¬ها و زمينه¬هاي گوناگوني دارد که برخي از آن ها را برمي¬شماريم:
1. ظلم و جنگ: فراگير شدن اين نابساماني¬ها، يکي از اساسي ترين ريشه¬هاي انتظار عمومي است. به سخن ديگر، گسترش ستم و جنگ و ناملايمات، انسان¬ها را براي مسأله انتظار، بيشتر تحريک مي¬کند.2
2. کنجکاوي و بي¬قراري: اين مسأله موجب مي¬شود تا هر انساني، سر از پنجره وجود و حالت موجود بيرون آورده و انتظار دريافتي جديد و دستاوردهاي نو داشته باشد.
3. انفجار نيروها: وضعيتي است که براي بيشتر انسان¬ها پيش مي¬آيد و در آن ها تفسير جديد و عميقي از آينده را پديد مي¬آورد.
از سوي ديگر، انتظار، مقوله¬اي است اعتقادي و بايد در کتاب و سنت ريشه داشته باشد که چنين است، و البته بايد راه و رسم آن نيز آموخته شود و تلاش فرهنگي در شناخت ابعاد انتظار، از زمينه¬ها و ريشه¬هاي آن به شمار مي¬آيد.

انتظار و درجات آن

انتظار در وجود انسان قدرتي پديد مي¬آورد که زندگي بدون آن درخشان نمي¬شود. اين حالت، گل واژه¬هاي است که آدمي را به سوي کمال و تعالي رهنمون مي¬گردد. از مفهوم فوق اين گونه بايد سخن گفت که حتي آفريدگار جهانيان نيز در انتظار است.3 انتظار روزي که جهان هستي، پس از امتحان بشريت، رو به کمال آورد و با شناخت کامل از پروردگار خويش و حجت او، خود را بشناسد و آن گاه در راه اطاعت و بندگي گام بردارد. نيروي انتظار بر اثر پديد آمدن مقدماتش در آدمي به وجود مي¬آيد و با تقويت آن، ديوارهاي غفلت شکسته مي-شود. بديهي است اين نيرو، شدت و ضعف دارد و هر درجه از آن، مقدمات خاص خود را مي¬طلبد. حال اگر کسي بخواهد از بالاترين درجه انتظار بهره گيرد، بايد:
1. به وقوع حادثه¬اي که انتظارش را مي¬کشد،يقين داشته باشد؛
2. انجام شدن آن را نزديک بداند؛
3. آن چه را قرار است رخ دهد، دوست داشته باشد؛
4. چشم انتظار آمدن آن کسي که مي¬آيد، باشد.
در نتيجه، آدمي براي دستيابي به کمال انتظار، خودسازي مي¬کند، به ياري اجتماع مي¬شتابد، در فساد محيط که فراگير شده، حل نمي¬شود، با پروردگار رابطه¬اي عاشقانه برقرار مي¬کند و مي¬کوشد از قومي باشد که خداوند آن ها را بسيار دوست دارد.4

انتظار و مذهب

از ديدگاه مذهبي، مقوله انتظار،حالتي است که از ترکيب ايمان و اعتقاد کامل و راسخ به مباني دين در وجود آدمي پديد مي¬آيد. اشتياق و علاقه به ظهور رهبري الهي که مردمان را تحت فرمان حضرت حق درآورد، ستمگران را از ميان بردارد و حکومتي مبتني بر قسط و عدل در سراسر جهان برقرار نمايد، در درون انسان¬هاي آزاده جا دارد. انتظار از ديدگاه مذهب، اميد به آينده¬اي است نويدبخش و سعادت آفرين.آينده¬اي که در آن، جهانيان از مفاسد و گرفتاري¬ها رها مي¬شوند و بشر راه خير و صلاح در پيش مي¬گيرد. انتظار، يعني اميد رسيدن به جامعه¬اي که مي¬توان آن را مدينه فاضله دانست. اين معنا، زمان و مکان نمي¬شناسد؛ حديث نفس همه انسان¬هاست و خواست مشترک همه اديان. حتي نويسندگاني که چندان پابيند دين و مذهب نبوده و نيستند، براين باورند که باور به انتظار، يکي از آرزوهاي مهم و ديرين بشر است و شگفت نخواهد بود اگر مي¬بينيم در هر زمان، انسان، به آينده-اي بهتر اميدوار بوده و عامل مهم اين باور، ايمان است.5
ديگر نمي¬توان ترديد داشت که هر کس ايمان داشته باشد، انتظار فردايي روشن دارد و چه نوري بالاتر از ظهور امام عشق و نور.

انتظار و پايداري

يکي از مهم¬ترين اهداف اسلام، آزاد ساختن بشر و برقرار نمودن ظلم و عدالت و حاکم کردن رحمت و فضيلت و عقل و ايمان در سراسر جهان بوده و هست. اسلام با اين اهداف ارزنده و برنامه¬هاي سازنده، کار خود را آغاز کرد و اگر موانع و انحرافات پس از رحلت پيامبر اعظم(صلي الله عليه و آله) نبود، دستگاه¬هاي جبار بني اميه و بني عباس و بعدها جنگ¬هاي صليبي و استعمارگران قرون اخير شکل نمي¬گرفتند. اما آن چه سبب شد مسلمانان راستين در آن روزگاران سخت، دوام آورند، وعده فتح و پيروزي نهايي براي اسلام بود و البته در سنت الهي، تبديل و تحولي رخ نخواهد داد.6 بنابراين، انتظار از يک سو، فکر و انديشه و در پي آن تلاش و کوشش آدمي را آينده¬گرا مي¬کند و او را در استقامت و پايداري مصمم مي¬نمايد و از سوي ديگر، اين ايمان در وجود وي روزافزون مي¬شود که دوران انتظار، به سرانجامي خوش خاتمه مي¬يابد. اين انتظار اگر چه با سختي و تلخي و در عين حال پايداري-ها همراه بود، اما چون عاقبت از آن پرهيزگاران است،7 بايد انتظار کشيد تا دانست آنان که در مسير مستقيم به سر بردند و هدايت يافته بودند، چه کساني بوده-اند.8

انتظار در ادب فارسي

چه خوش باشد که بعد از انتظاري *** به اميــــــدي رسد اميــــــــدواري
(جامي)
فرق است ميان آن که يارش در بر *** با آن که دو چشم انتظارش بر در
(سعدي)
بيا صبا ببر از اين گدا يکي پيغام *** به سوي پادشه ملک جان، امام انام
نهيم در ره تو چند ديده اميــــد *** در انتظار تو تا کي به سر بريم ايام
(آيت الله محمد جواد صافي گلپايگاني)
شـد الف حرف نــــــخست انتظار *** پس الف را سرفرازي لازم است
نــــون او سرمايـــــــه ناز است باز *** ناز او را دل¬نـــــوازي لازم است
تـــاي او تکـــــبير را آوازه اســت *** پس بگو تکبير را تا در زنـــــد
کز ظهورش نـاي هستيِّ جـــــهان ***نعــــــره الله اکبـــر بـــر زنـــد
ظاي او ظلــمت زدايي مي¬کنـــــد *** تا خـــدا باشـد خدايي مي¬کـند
بــار ديـــگر از الف گويم سخــن *** آن الف قامت، قيامت مي¬کـند
با قيـــامش بر سرير عـــدل و داد *** با حضـــور دل، اقامت مي¬کند
رأي او بر مــا دهــد ره را نشـــان *** تانشان گيري ز ياس بــي¬نشان
نستـــــرن¬ها، ياسمــــن¬ها، لاله¬ها *** سـوز وســاز سيــنه¬ها با نـاله¬ها
از دل و جان انتظارش مي¬کشند *** انتـظار اقتـــدارش مي¬کــــشند
(ژوليده نيشابوري)
تمـام خاک را گشتم به دنبال صـــــداي تو *** ببين باقي است روي لحظه¬هايم جاي پاي تو
تو را من با تمام انتظارم جست و جو کردم *** کدامين جاده امشب مي¬گذارد سر به پاي تو
(يوسفعلي ميرشکاک)

پي نوشتها:

1. لغت نامه دهخدا، ج3، ص 3453.
2. بقره: 2.
3. نک: قصص: 5.
4. نک: مائده: 54.
5. مهدي موعود، ص 178.
6. نک: فاطر: 43.
7. اعراف: 128.
8. طه: 135.

سيد محمد حسين حسيني هرندي
منتظر واقعی کسی است که:
به وظایف شرعی ودینی توجه دارد وفضایل اخلاقی را فراموش نمی کند.
انتظار با نگرش مثبت یعنی اینکه احکام اسلامی ودینی تعطیل بر دار نیست
ومنتظر در هر زمانی آمادگی درک محضر بقیة الله الاعظم را دارد
که اقامه کننده حق در سراسر عالم هست.Rose
یادمان باشد. . .
همانقدر که در غیبت مقصریم
در ظهور موثریم. . .
گفتم :اگر میدانستم کدامین روز میآیی به احترام آمدنت گناه نمیکردم. فرمود :آن روز که تو گناه نکنی به احترام گناه نکردنت میآیم. "اللهم عجل لولیک الفرج"
لینک مرجع