۱۰ دي ۱۳۸۹, ۰۱:۳۵ عصر
بسم الله الرحمن الرحیم
آیه نخست:
آیه 31 سوره نور:وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ...
و به زنان با ايمان بگو ديدگان خود را [از هر نامحرمي] فرو بندند و پاكدامني ورزند و زيورهاي خود را آشكار نگردانند مگر آنچه كه طبعا از آن پيداست و بايد روسري خود را بر سينه خويش [فرو] اندازند...
نکته مهمی که قابل استفاده هست در این آیه چیزیکه بیانگر وجوب پوشاندن مو هست لفظ خمرهن می باشد
آیه دوم :
59 سوره احزاب:يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِّأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاء الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِن جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَن يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا
اي پيامبر به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو پوششهاي خود را بر خود فروتر گيرند اين براي آنكه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند [به احتياط] نزديكتر است و خدا آمرزنده مهربان است
در این آیه هم لفظ جلابیبهن داریم که معنی وسیع تر از روسری دارد
حال برای روشن تر شدن بحث اول به سراغ معنی دقیق دو واژه خمار و جلباب می رویم :
و الجلباب: ثوب أوسع من الخمار دون الرداء، تغطي به المرأة رأسها و صدرها
و الجِلْبابُ: ثوب أَوسَعُ من الخِمار، دون الرِّداءِ، تُغَطِّي به المرأَةُ رأْسَها و صَدْرَها؛ و قيل: هو ثوب واسِع، دون المِلْحَفةِ، تَلْبَسه المرأَةُ؛ و قيل: هو المِلْحفةُ.
الجلابيب جمع جلباب و هو ثوب واسع أوسع من الخمار و دون الرداء تلويه المرأة على رأسها و تبقي منه ما ترسله على صدرها، و قيل: الجلباب الملحفة كلما يستتر به من كساء أو غيره.
و في القاموس: الجلباب كسرداب القميص، و معنى يدنين عليهن من جلابيبهن أي يرخينها عليهن و يغطين به وجوههن و أعطافهن، أي أكتافهن.
قوله: فليضربن بخمرهن⼳pan style="color: red;">أي مقانعهن، جمع خمارو هي المقنعة، سميت بذلك لأن الرأس يخمر بها أي يغطى، و كل شيء غطيته فقد خمرته، و جمع الخمار خمر ككتاب و كتب
و اختمرت المرأة: أي لبست خمارها و غطت رأسها. و تَخَمَّرَتْ بالخِمار و اخْتَمَرَتْ: لَبِسَتْه، و خَمَّرَتْبه رأْسَها: غَطَّتْه.
متنی که آورده شده از کتب معروف لغت هست ( کتاب العین ، لسان العرب) که تقریبا معنی قسمت های قرمز شده روشن است.
ماحصل آنچه نقل کردیم این می شود که خمار همان روسری است که با آن فقط سر را می پوشانند
در عبارتی به چیزی خمار( روسری) گفته می شود که خاصیت پوشاندن سر را داشته باشد و در غیر اینصورت دیگر روسری نیست !
و همچنین جلباب که چیزی وسیع تر از روسری است . روسری تنها سر را می پوشاند ولی جلباب هم سر و هم صدر و سینه را می پوشاند
پس در حقیقت تفاوت خمار و روسری در وسعت ستارت آندوست
حال با این معنی که ذکر شد آیا باز می توان ایراد گرفت که چرا قرآن نگفته موی خود را بپوشانید ؟
در جواب باید گفتدر زمانیکه معلوم نیست ساتر چه بخشی را می پوشاند لازم است ذکر شود که کجا باید پوشانده شود مثلا اگر امده بوده با لنگ خود را بپوشانید باید ذکر میشد که کجا را با لنگ بپوشانیم چون معلوم نیست لنگ برای پوشاندن کجاست
اما زمانی که مثلا می گویند با شلوار خود را بپوشانید لازم نیست ذکر شود عورتین را بپوشانید چون هیچ شلواری وجود ندارد که عورتین را نپوشاند و در حقیقت اگر ذکر شود کاری لغو و بیهوده صورت گرفته !
در مورد روسری و خمار هم همین گونه است . خمار برای پوشاندن سر هست حال اگر باز گفته شود با روسری سر خود را بپوشانید یک کار لغوی صورت گرفته و خلاف ایجاز گویی و فصاحت قرآن است
به هرحال به دلیل بداهت عقل ذکر محدوده مستور در زمانیکه معلوم باشد ساتر چه بخشی را مستور میکند کاری لغو و بیهوده است و صرف ذکر ساتری در این صورت کفایت از ذکرمحدوده مستور میکند
نکته دیگری که باید عرض شود در مورد مخفی نگاهداشتن زینت هست که در قران تصریح شده .البته زینت ظاهری منعی ندارد ولی غیر آن منع شده.
که خب وقتی دقت شود طبق گفته قبلی هنگامی که قران دستور استفاده از روسری را میدهد یعنی مو هم باید پوشیده شود چون روسری برای پوشاندن سر هست حال غیر از نقاطی که روسری می پوشاند هر قسمتی از سر که ظاهر شود لازم نیست پوشیده شود . پس طبق این بیان هم روشن میشود که مو از زینت و همچنین از زینت ظاهری نیست
آیه نخست:
آیه 31 سوره نور:وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ...
و به زنان با ايمان بگو ديدگان خود را [از هر نامحرمي] فرو بندند و پاكدامني ورزند و زيورهاي خود را آشكار نگردانند مگر آنچه كه طبعا از آن پيداست و بايد روسري خود را بر سينه خويش [فرو] اندازند...
نکته مهمی که قابل استفاده هست در این آیه چیزیکه بیانگر وجوب پوشاندن مو هست لفظ خمرهن می باشد
آیه دوم :
59 سوره احزاب:يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِّأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاء الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِن جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَن يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا
اي پيامبر به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو پوششهاي خود را بر خود فروتر گيرند اين براي آنكه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند [به احتياط] نزديكتر است و خدا آمرزنده مهربان است
در این آیه هم لفظ جلابیبهن داریم که معنی وسیع تر از روسری دارد
حال برای روشن تر شدن بحث اول به سراغ معنی دقیق دو واژه خمار و جلباب می رویم :
و الجلباب: ثوب أوسع من الخمار دون الرداء، تغطي به المرأة رأسها و صدرها
و الجِلْبابُ: ثوب أَوسَعُ من الخِمار، دون الرِّداءِ، تُغَطِّي به المرأَةُ رأْسَها و صَدْرَها؛ و قيل: هو ثوب واسِع، دون المِلْحَفةِ، تَلْبَسه المرأَةُ؛ و قيل: هو المِلْحفةُ.
الجلابيب جمع جلباب و هو ثوب واسع أوسع من الخمار و دون الرداء تلويه المرأة على رأسها و تبقي منه ما ترسله على صدرها، و قيل: الجلباب الملحفة كلما يستتر به من كساء أو غيره.
و في القاموس: الجلباب كسرداب القميص، و معنى يدنين عليهن من جلابيبهن أي يرخينها عليهن و يغطين به وجوههن و أعطافهن، أي أكتافهن.
قوله: فليضربن بخمرهن⼳pan style="color: red;">أي مقانعهن، جمع خمارو هي المقنعة، سميت بذلك لأن الرأس يخمر بها أي يغطى، و كل شيء غطيته فقد خمرته، و جمع الخمار خمر ككتاب و كتب
و اختمرت المرأة: أي لبست خمارها و غطت رأسها. و تَخَمَّرَتْ بالخِمار و اخْتَمَرَتْ: لَبِسَتْه، و خَمَّرَتْبه رأْسَها: غَطَّتْه.
متنی که آورده شده از کتب معروف لغت هست ( کتاب العین ، لسان العرب) که تقریبا معنی قسمت های قرمز شده روشن است.
ماحصل آنچه نقل کردیم این می شود که خمار همان روسری است که با آن فقط سر را می پوشانند
در عبارتی به چیزی خمار( روسری) گفته می شود که خاصیت پوشاندن سر را داشته باشد و در غیر اینصورت دیگر روسری نیست !
و همچنین جلباب که چیزی وسیع تر از روسری است . روسری تنها سر را می پوشاند ولی جلباب هم سر و هم صدر و سینه را می پوشاند
پس در حقیقت تفاوت خمار و روسری در وسعت ستارت آندوست
حال با این معنی که ذکر شد آیا باز می توان ایراد گرفت که چرا قرآن نگفته موی خود را بپوشانید ؟
در جواب باید گفتدر زمانیکه معلوم نیست ساتر چه بخشی را می پوشاند لازم است ذکر شود که کجا باید پوشانده شود مثلا اگر امده بوده با لنگ خود را بپوشانید باید ذکر میشد که کجا را با لنگ بپوشانیم چون معلوم نیست لنگ برای پوشاندن کجاست
اما زمانی که مثلا می گویند با شلوار خود را بپوشانید لازم نیست ذکر شود عورتین را بپوشانید چون هیچ شلواری وجود ندارد که عورتین را نپوشاند و در حقیقت اگر ذکر شود کاری لغو و بیهوده صورت گرفته !
در مورد روسری و خمار هم همین گونه است . خمار برای پوشاندن سر هست حال اگر باز گفته شود با روسری سر خود را بپوشانید یک کار لغوی صورت گرفته و خلاف ایجاز گویی و فصاحت قرآن است
به هرحال به دلیل بداهت عقل ذکر محدوده مستور در زمانیکه معلوم باشد ساتر چه بخشی را مستور میکند کاری لغو و بیهوده است و صرف ذکر ساتری در این صورت کفایت از ذکرمحدوده مستور میکند
نکته دیگری که باید عرض شود در مورد مخفی نگاهداشتن زینت هست که در قران تصریح شده .البته زینت ظاهری منعی ندارد ولی غیر آن منع شده.
که خب وقتی دقت شود طبق گفته قبلی هنگامی که قران دستور استفاده از روسری را میدهد یعنی مو هم باید پوشیده شود چون روسری برای پوشاندن سر هست حال غیر از نقاطی که روسری می پوشاند هر قسمتی از سر که ظاهر شود لازم نیست پوشیده شود . پس طبق این بیان هم روشن میشود که مو از زینت و همچنین از زینت ظاهری نیست