تالار گفتمان وب سایت ختم قرآن مجید

نسخه کامل: عوامل پیروزی
شما در حال مشاهده نسخه متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
قرآن كریم از منظرى هدایتى و تربیتى به برخى عوامل پیروزى مؤمنان اشاره كرده است:
1. آرامش قلبى:
آرامش از مهم‌‌ترین شاخصه هایى است كه به موفقیت انسان كمك مى‌‌كند. خداوند نیزآرامش و سكینه را موهبتى برمى‌‌شمرد كه با اعطاى آن به مسلمانان راه براىپیروزى آنان هموار مى‌‌شود.[32] (توبه/9،25 ـ 26؛ و ...) در این آیات خداوند سكینه و آرامش را به خود منسوب مى‌‌كند كه نشان از الهى بودن این آرامش نازل بر قلوب مؤمنان دارد. مفسران ذیل این آیات بحثهاى فراوانىداشته و درباره حقیقت و چیستى «سكینه» اختلاف نظر دارند.[33] برخى از آنان سكینه را از جنود الهى دانسته‌‌اند.[34]
2. تأییدات الهى:
درآیات متعددى پیروزى حاصل تأیید و یارى خداوند دانسته شده است:«فَاَیَّدنَا الَّذینَ ءامَنوا عَلى عَدُوِّهِم فَاَصبَحواظـهِرین»(صفّ/61،14) و به مسلمانان یادآورى مى‌‌كند كه حتى عوامل ظاهرىیارى آنان نیز از خود اختیارى ندارند و یارى و كمك تنها از سوى خداوندصورت مى‌‌گیرد: «و مَا النَّصرُ اِلاّ مِن عِندِ اللّهِالعَزیزِ‌‌الحَكیم».‌‌(آل‌‌عمران/3،126)[35] این یارى به صورتهاى گوناگونبه مؤمنان عرضه شده است؛ از جمله اعطاى معجزه به پیامبران الهى(قصص/28،35)،[36] ارسال ملائكه (انفال/8،9)،[37] ایجاد رعب در دل كافران(احزاب/33،26؛ حشر/59،2)[38] و باد و طوفان. (احزاب/33،9)[39](‌‌‌‌امدادهاى غیبى)
دائرة المعارف قرآن كریم، جلد 6، صفحه 557
3. ایمان:
درقرآن كریم پیروزى و یارى خداوند منوط به ایمان اشخاص و گروهها یاد شدهاست؛ به عبارت دیگر شاخص دستیابى به وعده الهى براى پیروزى، ایماناست:«اَنتُمُ الاَعلَونَ اِن‌‌كُنتُم مُؤمِنین».(آل عمران/3،139[40]؛انفال/8،‌‌19؛ روم/30،47)
4. صبر:
صبروسیله‌‌اى براى افزایش قدرت و در نهایت پیروزى و از عوامل نزول یارىخداست. (آل عمران/3،125) البته برخى صبر* را در آیه شریفه به شجاعت تفسیركرده‌‌اند.[41] اهمیت این عامل تا جایى است كه كاهش و افزایش میزان صبرمسلمانان، نقش مستقیمى در قدرت رویارویى آنان با دشمنان داشته است(انفال/8، 65 و 66)؛ همچنین صبر از سوى برخى مفسران از ملاكهاى پیروزىدانسته شده است.[42]
5. توكل:
توكل بر نصر الهى از عوامل كلیدى در كسب پیروزى است. در آیه 23 مائده/5 و اززبان دو تن از مؤمنان بنى‌‌اسرائیل بر این مطلب تأكید شده است كه ورود به عرصه كارزار با توكل بر خدا غلبه و فتح را در پى دارد: «فَاِذادَخَلتُموهُ فَاِنَّكُم غــلِبونَ و عَلَى اللّهِ فَتَوَكَّلوا اِن كُنتُممُؤمِنین»(مائده/5،23)؛ همچنین بر كفایت خداوند از كسى كه بر او توكل* كنددر آیات متعددى تأكید شده است.[43](احزاب/33،3؛ طلاق/65،3)
6. دعا:
دعابراى پیروزى نیز از جمله راههایى است كه خداوند براى دستیابى به فتح آن راتوصیه مى‌‌كند و پیروزى و ظفر، استجابت خداوند براى این دعاى مؤمناناست.[44] (آل‌‌عمران/3، 147 ـ 148) به دعا* براى پیروزى قبل از ورود بهعرصه جهاد در آیات دیگرى نیز اشاره شده است. (بقره/2، 250، 251، 286)
7. رضایت الهى:
درآیه 18 فتح/48 رضایت الهى نیز از عوامل فتح به شمار آمده است: «لَقَدرَضِىَ اللّهُ عَنِ المُؤمِنینَ ... و اَثـبَهُم فَتحـًا قَریبـا».‌‌برخىاز مفسران ذیل این آیه تصریح كرده‌‌اند كه پیروزى وعده داده شده، نتیجه رضایت الهى از مسلمانان است.[45]
8. ولایت الهى:
پذیرفتن ولایت* خداوند و پیامبرش در قرآن از عوامل ورود در حزب خداوند و به دست آوردن پیروزى نهایى دانسته شده است. (مائده/5،56)[46]
9. تقوا:
تقوا* در كنار دیگر عوامل مى‌‌تواند فتح و ظفر را به همراه داشته باشد[47]: «فَاصبِر اِنَّ العـقِبَةَ لِلمُتَّقین».(هود/11،49)
دائرة المعارف قرآن كریم، جلد 6، صفحه 558
برخى از مفسران تقوا را به همراه صبر دو ملاك پیروزى دانسته‌‌اند.[48]
افزون بر این موارد، در قرآن از عوامل شكست نیز سخن به میان آمده است كه مى‌‌توان از آن به «زمینه‌‌هاى پیروزى دشمن» نیز، تعبیر كرد. برخى از این عوامل عبارت‌‌است از: سستى، تفرقه، درگیرى، سرپیچى از دستورات(آل‌‌عمران/3،152) و ترس. (حشر/59،2)
در بخشى از آیات به برخى آثارپیروزى مؤمنان اشاره شده است. بعضى از این آثار مانند شادمانى مؤمنان، ذلتكافران (توبه/9،14) و اندوه منافقان (توبه/9،50) و پشیمانى آنان از همراهىنكردن مؤمنان (مائده/5،52) پیامدى است كه در همه پیروزیهاى مؤمنان خود رانشان مى‌‌دهد؛ اما بعضى دیگر مانند گرویدن دسته‌‌هاى بسیارى به اسلام درفتح مكه (نصر/110، 1 ـ 3)، ایمان ساحران پس از پیروزى حضرت موسى (اعراف/7،120 ـ 122؛ طه/20،70؛ شعراء/26، 46 ـ 47) و ... آثار پیروزى خاصى را بازگومى‌‌كنند. در آیات دیگرى پاره‌‌اى از آثار پیروزى كافران مانند آزمایش مؤمنان (آل عمران/3، 120 ـ 121) و شناسایى مؤمنان از منافقان (آلعمران/3،167) آمده است.

پی نوشت :

[32]. جامع‌‌البیان، مج 6، ج 10، ص 134؛ التبیان، ج 5، ص 199؛ روض‌‌الجنان، ج9، ص 188؛ المیزان، ج 9، ص‌‌220.
[33]. التبیان، ج 5، ص 199؛ تفسیر قرطبى، ج 3، ص 248 ـ 249؛ تفسیر ابن كثیر، ج 2، ص 358.
[34]. المیزان، ج 9، ص 280.
[35]. جامع البیان، مج 3، ج 4، ص 112؛ تفسیر ثعالبى، ج 1، ص 308؛ تفسیر ابى‌‌السعود، ج 2، ص 82.
[36]. مجمع‌‌البیان، ج 7، ص 395؛ تفسیر بغوى، ج 3، ص‌‌383؛ تفسیر قرطبى، ج 13، ص 287.
[37]. تفسیر قرطبى، ج 4، ص 193؛ تفسیر بیضاوى، ج 3، ص 92؛ المیزان، ج 9، ص 90.
[38]. جامع البیان، مج 3، ج 4، ص 63؛ التبیان، ج 8، ص 333؛ تفسیر قرطبى، ج 6، ص 241.
[39]. تفسیر مجاهد، ج 2، ص 515؛ التبیان، ج 8، ص 320؛ الدرالمنثور، ج 5، ص 185؛ جامع البیان، مج 11، ج 21، ص‌‌182.
[40]. تفسیر بغوى، ج 1، ص 278؛ تفسیر قرطبى، ج 20، ص 20؛ المیزان، ج 4، ص 27.
[41]. انوار العرفان، ج 6، ص 448.
[42]. المیزان، ج 4، ص 27.
[43]. جامع البیان، مج 7، ج 12، ص 192؛ تفسیر قرطبى، ج 18، ص 162؛ تفسیر ابن كثیر، ج 1، ص 530.
[44]. التبیان، ج 3، ص 12 ـ 13؛ مجمع‌‌البیان، ج 2، ص 412؛ روض‌‌الجنان، ج 5، ص 88.
[45]. التبیان، ج 9، ص 328 ـ 329؛ زادالمسیر، ج 7، ص 167؛ المیزان، ج 18، ص 285.
[46]. جامع البیان، مج 4، ج 6، ص 390؛ تفسیر بیضاوى، ج 2، ص 340؛ تفسیر جلالین، ج 1، ص 147.
[47]. الوجیز، ج 1، ص 523.
[48]. المیزان، ج 4، ص 27.

منبع:www.ommolketab.net
خدايا كمكمون كن تا بتونيم اين عوامل رو رعايت كنيم تا در امتحاناي زندگيت پيروز بشيم.
لینک مرجع